درس خارج فقه الحج:

مقدار کوتاه کردن مو در تقصیر از اِحرام چقدر است؟ درس خارج فقه الحج:

مقدار کوتاه کردن مو در تقصیر از اِحرام چقدر است؟ درس خارج فقه الحج:

مقدار کوتاه کردن مو در تقصیر از اِحرام چقدر است؟ بعثه مقام معظم رهبری در گپ بعثه مقام معظم رهبری در سروش بعثه مقام معظم رهبری در بله
درس خارج فقه الحج:

مقدار کوتاه کردن مو در تقصیر از اِحرام چقدر است؟ درس خارج فقه الحج:

مقدار کوتاه کردن مو در تقصیر از اِحرام چقدر است؟ درس خارج فقه الحج:

مقدار کوتاه کردن مو در تقصیر از اِحرام چقدر است؟ درس خارج فقه الحج:

مقدار کوتاه کردن مو در تقصیر از اِحرام چقدر است؟ درس خارج فقه الحج:

مقدار کوتاه کردن مو در تقصیر از اِحرام چقدر است؟
درس خارج فقه الحج:

مقدار کوتاه کردن مو در تقصیر از اِحرام چقدر است؟

آیت‌الله مکارم شیرازی در درس خارج فقه خود بیان کرد: اگر مقداری از مو را از بخشی از سر نیز کوتاه کنند باز کفایت می‌کند، چرا که این مقدار نیز شامل مقدار مسمی می‌شود.

به گزارش سرويس انديشه پايگاه اطلاع رساني حج، آيةالله مكارم شيرازي در ادامه سلسله جلسات در خارج فقه خود روز شنبه، ۲۴ آبان ماه، چنين فرمود: بحث ما در مسئله ۲۷ پيرامون استثنائات تخيير در مسئله حلق و تقصير بود، استثناء اول زنان بودند كه گفتيم بر زنان جايز نيست سر خود را بتراشند، در اين استثناء دو نكته باقي مانده است يكي اينكه زنان بايد چه مقدار از موهاي خود را كوتاه كنند؟ گفته شد كه سه قول در اينجا وجود دارد، يكي اينكه به مقدار سر انگشت كافي است، احتمال دوم اين است كه بايد موهاي خود را به اندازه يك قبضه كوتاه كنند و قول سوم هم اين بود كه در كوتاه كردن مو صدق مسمي كافي است و با كوتاه كردن مو به اندازه كمتر از يك بند انگشت هم تقصير صادق خواهد بود.
وي ادامه داد: در اين مسئله ما با اطلاقات مواجه هستيم، در اطلاقات هم مقدار مشخص نشده است، پس اگر تنها با اطلاقات مواجه بوديم مي‌گفتيم قدر مسمي كافي است، اما دو روايت نيز در مسئله وجود دارد كه يكي از آن‌ها روايت ابن ابي عمير است كه در آن بحث امله مطرح مي‌شود و مي‌فرمايد: ابن ابي عمير عن بعض اصحابنا، عن ابي عبد الله قال تقصر المرأه من شعر‌ها لعمره‌ها مقدار الامله. حديث بعد، روايت حلبي است، البته در سند اين روايت محمد بن سنان است كه محل بحث است، كه مي‌فرمايد: عن محمد الحلبي قال سئت ابا عبد الله عليه السلام عن امرئه متمتعه عاجل‌ها زوج‌ها قبلان تقصر فلما تخوه عن يقلب‌ها احوط الي قرون‌ها فقرضه منها باسنان‌ها و قرضه بازافير‌ها هل علي‌ها شيء، قال لا ليس كل احد يجد المقاريض، يعني اينكه زني در حج متوجه شد همسرش قبل از تقصير، قصد آميزش با او را دارد، مقداري از موهاي جلوي سر خود و مقداري از ناخن خود را با دندان كند، آيا بر او كفاره واجب است يا خير؟ امام در پاسخ فرموده‌اند كه خير كفاره بر او واجب نيست، چرا كه همه نمي‌توانند قيچي پيدا كنند، اين حديث به نقل ديگري هم وارد شده كه در آن امام فرمود عقل آن زن از آن مرد بيشتر است، چرا كه او تقصير كرد و كفاره بر او واجب نشد در حالي كه آن مرد تقصير نكرد و كفاره بر او واجب شد. از آنجا كه در اين روايت ترك استفصال صورت گرفته است، روايت دلالت بر عموم دارد، مرحوم صاحب معالم در آخر معالم هم به اين نكته اشاره مي‌كند و مي‌گويد ترك استفصال في حكايت الحال تدل علي العموم في المقال، يعني اگر امام در پاسخ به سوالي از مقدار آن سؤال نكند اين استفصال امام دلالت بر عموم مسئله نسبت به آن امر دارد. البته تعدادي از اين روايات در مسئله عمره وارد شده است، اما چون ما مي‌دانيم ميان حج عمره و حج واجب تفاوتي وجود ندارد مي‌توانيم در اين مسلئه از روايات استفاده كنيم.
وي افزود: در مورد روايت اول مي‌توان گفت، اين روايت در مقام بيان مصداق است، يعني روايت در مقام بيان اين مطلب است كه يكي از مصاديق تقصير كوتاه كردن مو به اندازه يك بند انگشت است، كه در اين صورت هر دو روايت نيز عام خواهند بود، در نتيجه راهي جز پذيرش اطلاقات باقي نمي‌ماند و بايد گفت كه نه امله شرط است و نه قبضه، بلكه شرط ما يسمي بالتقصير است، يعني حتي نيازي نيست كه دور تا دور سر را نيز كوتاه كنند، اگر مقداري از مو را از بخشي از سر نيز كوتاه كنند باز كفايت مي‌كند، چرا كه اين مقدار نيز شامل مقدار مسمي مي‌شود.
آيت‌الله مكارم ادامه داد: مسئله بعد اين است كه هل يجوز للمرئه حلق رأس‌ها مع قطع النظر عن مسئله الحج و العمره، يعني آيا بر زن جايز است، خارج از حج تمام سر خود را بتراشد يا خير؟ به تعبير ديگر‌‌ همان گونه كه در مرد حكم به حرمت تراشيدن ريش مي‌شود (بنا بر قول به حرمت) آيا همين مسئله در مورد موي سر زنان هم صادق است يا خير؟ مرحوم صاحب جواهر مي‌فرمايد: الظاهر عدم حرمته علي‌ها في غير المصاب المقتضي للجزع للاصل السالم عن معارضه الدليل معتبر اللهم الا اين يكون هناك شهره بين الاصحاب تصلح جابرا لنحو المرسل المذبور المرتضوي، نهي رسول الله صل الله عليه و آله و صلم ان تحلق المرأه رأس‌ها بنائا علي اراده الاطلاق فيكون كحلق اللحيه لارجال. يعني ابتدا مي‌فرمايد، حلق رأس براي زنان بلا اشكال است، چرا كه اصل در مسئله برائت است و دليلي نيز بر خلاف آن نداريم، اما اگر زني براي جزع بر مصيبت موهاي خود را بتراشد عمل حرامي انجام داده است، اما در ادامه مطلب مي‌گويد روايتي در منابع اهل سنت در رابطه با اين مسئله وجود دارد كه پيامبر زنان را از تراشيدن موي سر خود منع كرده است، اما از آنجا كه اين روايت در منابع اهل سنت آمده، از نظر ما دچار مشكل سندي است، حال اگر شهرتي ميان اصحاب بر اين مسئله وجود داشته باشد، مي‌تواند ضعف سند روايت را جبران كند، كه در اين صورت حلق رأس براي زنان در حكم حلق لحيه براي مردان است، گذشته از اينكه تمام فرمايشات مرحوم صاحب جواهر مشروط است به اينكه روايت مذكور مطلق باشد يعني بگوييم كه اين روايت در مورد حج نبوده و مطلقاً حلق رأس را حرام مي‌داند، ما به اين مطلب مرحوم صاحب جواهر دليل ديگر را اضافه مي‌كنيم مبني بر اينكه حلق رأس براي زنان در عصر حاضر به عنوان لباس شهرت به حساب آمده و وهن است، در نتيجه احتياط واجب در ترك حلق توسط زنان حتي در خارج از ايام حج است.
وي افزود: استثناي دوم مربوط به بحث صروه است، يعني كسي كه براي اولين بار به حج مي‌رود آيا بر او واجب است تمام سر خود را بتراشد يا اينكه مخير است بين حلق و تقصير؟ از مجموع اقوال استفاده مي‌شود كه بين متأخيرين شهرت تخيير بوده و بين قدما تقريباً مسئله برعكس است، مرحوم صاحب مدارك مي‌فرمايد: ما اختاره المصنف من التخيير بين الحلق و التقصير مطلقاً و افضليت الحلق و تأكده في حق الصروره و الملبد هو المشهور بين الاصحاب و قال الشيخ في جمله من كتبه لا يجزي الصروره و الملبد الا الحلق. و مرحوم علامه نراقي نيز در كتاب مستند مي‌فرمايد: عن جماعه من اعاظم القدماء الستثناء الثلاثه و الحكم بتعيين الحلق عليهم، در نتيجه مسئله حلق در صروره ذات قولين است.
وي ادامه داد: منشأ اختلاف ميان اين دو گروه اختلاف موجود در روايات است، اما قبل از وارد شدن به روايات وارد بحث از آيه مي‌شويم، خداوند در قرآن كريم، در سوره فتح مي‌فرمايد لتدخلن المسجد الحرام آمنين محلقين رئوسكم و مقصرين، حال سؤال اين است آيا اين مسلمانان مرتبه اولي بود كه به حج مي‌رفتند يا اينكه مرتبه دوم؟ (اولين حج، حج عمره بوده است) بعيد است كه حتي بگوييم برخي از آن‌ها براي دومين بار به حج مي‌رفتند، يعني بيشتر قريب به اتفاق و يا مي‌توان گفت كه تمام آن‌ها براي اولين بار به حج رفته بودند، در عين حال آيه شريفه بحث از تخيير را مطرح مي‌كند، در حالي كه بحث از تخيير در جايي كه بر بيشتر حجاج حلق واجب باشد، بسيار بعيد به نظر مي‌رسد.
منبع: شفقنا




نظرات کاربران