ماجرای مخالفت انگلستان با چاپ پیام رهبری به حج ماجرای مخالفت انگلستان با چاپ پیام رهبری به حج ماجرای مخالفت انگلستان با چاپ پیام رهبری به حج بعثه مقام معظم رهبری در گپ بعثه مقام معظم رهبری در سروش بعثه مقام معظم رهبری در بله
ماجرای مخالفت انگلستان با چاپ پیام رهبری به حج ماجرای مخالفت انگلستان با چاپ پیام رهبری به حج ماجرای مخالفت انگلستان با چاپ پیام رهبری به حج ماجرای مخالفت انگلستان با چاپ پیام رهبری به حج ماجرای مخالفت انگلستان با چاپ پیام رهبری به حج

ماجرای مخالفت انگلستان با چاپ پیام رهبری به حج

با روزنامه گاردین صحبت کردیم تا بخش هایی از پیام رهبرمعظم انقلاب به حج را با پرداخت هزینه و به صورت آگهی چاپ کنند. فکر می‌کنید آنان که خودرا پرچم دار آزادی بیان معرفی می کنند با مسئول این روزنامه چه کردند؟

به گزارش پايگاه اطلاع رساني حج،‌ مجله فرهنگ و علوم انساني «عصر انديشه» مصاحبه‌اي خواندني با آيت‌الله محسن اراكي دبيركل مجمع تقزيب مذاهب و مدير سابق «كالج اسلامي لندن» ترتيب داده است كه بخش هاي مهم آن تقديم خوانندگان پايگاه اطلاع رساني حج مي شود:
* مقوله اسلام آمريكايي كه حضرت امام مطرح فرمودند و همچنين مقوله تشيع و يا حتي تسنن انگليسي بسيار جدي است و به هيچ وجه شعار يا كار تبليغاتي سياسي نيست؛ بلكه يك جريان حقيقي است كه ما نه تنها از طريق اطلاعات و معلومات به آن دست يافته ايم، بلكه تجربه‌هاي ميداني هم اين حقيقت را آشكارا اثبات مي‌كنند.
ما در حال حاضر با دو جور اسلام آمريكايي سر و كار داريم. يكي اسلام طالباني و القاعدهاي و داعشي است كه طرح آن براي كوبيدن و منزوي كردن اسلام اصيل توسط سازمانهاي جاسوسي آمريكا و سيا تدوين و با پول و حمايت‌هاي سياسي و نظامي كشورهاي همراه و هم سياست آمريكا اجرا شد. امروز اين مطلب، موضوع چندان پنهاني نيست كه افشاي آن مشكل باشد. كسي كه از روند امور سياسي در منطقه اندك اطلاعي داشته باشد، به روشني با اين حقيقت آشناست. آمريكا به اين ترتيب يك نوع اسلام افراطي را علم كرد تا به دنيا بگويد اسلام اين است. الان مي‌بينيد چقدر رسانه‌هاي آمريكايي و انگليسي اصرار دارند داعش را به عنوان دولت اسلامي در دنيا جا بيندازند. من بار‌ها با اين تجربه عجيب در لندن مواجه بوده ام كه به هنگام معرفي اسلام، هيچ وقت از ما و روحانيون موجه و مورد اعتماد مردم كه مراكز اصلي اسلامي را مديريت مي‌كنند، دعوت به عمل نمي‌آيد. در لندن به جاي ما كساني را مي‌آورند كه يك چشمشان لوچ و يك دستش بريده است و به جاي دست بريده هم يك چنگال آهني گذاشته اند.
* ما مدت‌ها تلاش كرديم در انگلستان يك راديو راه بيندازيم و رسانه اي داشته باشيم و به شدت مانع شدند. در دانشگاه لندن جلسه سخنراني برگزار و از آقاي «روژه گارودي» براي سخنراني دعوت كرديم و جلوي سخنراني ايشان را گرفتند. با تلاش عده اي از دانشجويان در يكي از دانشگاه‌هاي لندن كنفرانس انديشه امام خميني را برگزار كرديم و آمدند كه جلوي كنفرانس را بگيرند، ولي دانشجو‌ها مقاومت كردند. سرانجام وقتي ديدند حريف دانشجو‌ها نمي‌شوند، گفتند نه اجازه داريد ضبط صوت داخل سالن ببريد، نه كسي حق دارد از اين جلسه گزارش تهيه كند و نه حتي اجازه دادند عكس بگيريم. يك كنفرانس علمي دانشگاهي كه به هيچوجه هم رنگ و بعد سياسي نداشت. آن‌ها هر روز دارند در دانشگاه‌هاي ما حرف‌هايشان را مي‌زنند و كسي هم جلوي آن‌ها را نمي‌گيرد، آن وقت به ما مي‌گويند شما آزادي نداريد، ما آزادي داريم.
* آن‌ها به‌هيچ‌وجه اجازه نمي‌دهند هيچ خبر مثبتي از مقام معظم رهبري در رسانه‌هايشان منتشر شود. مقام معظم رهبري پيام حج فرستادند و ما هر چه سعي كرديم لااقل بخشهايي از اين پيام را در رسانه‌هاي آن‌ها منعكس كنيم، اجازه ندادند. بالاخره با روزنامه گاردين صحبت كرديم و گفتيم شما كه هر چيزي را آگهي مي‌كنيد، ما هم مي‌خواهيم يك آگهي به شما بدهيم. خلاصه قبول كردند و پول آگهي را از ما گرفتند و ما در نيم صفحه از روزنامه گاردين، پيام حج مقام معظم رهبري را به زبان انگليسي منتشر كرديم. فكر مي‌كنيد با مسئول روزنامه گاردين چه كردند؟ هم جريمه كردند، هم تعقيب و هم دادگاهياش كردند و از او تعهد گرفتند كه اين كار ديگر تكرار نشود. اين آزادي حاكم بر اين كشورهاست. من هميشه گفته ام چون كسي جرات ندارد عليه آن‌ها حرفي بزند، مي‌گويند آزادي. اگر كسي سخن، منطق و حرفي داشته باشد كه در ديگران اثر كند و برخلاف حرف آن‌ها باشد، آن وقت معلوم مي‌شود چقدر اهل آزادي هستند و چقدر تحمل صداي مخالف را دارند.
* چرا با پيام مقام معظم رهبري چنين برخوردي شد؟ چون در اين پيام آمده است رژيم غاصب و به زعم آن‌ها كلمه غاصب موجب ايجاد نفرت از يهود مي‌شود. الان رسانه‌هاي اين آقايان كه همگي از انگليس و آمريكا پخش مي‌شوند، نفرت به مسلمين را ترويج نمي‌كنند؟ جنگ ايجاد نمي‌كنند؟ اين‌ها شب و روز دارند مي‌گويند لعنت بر فلان، لعنت بر بهمان. شيعه و سني هم برايشان فرقي ندارد. هر دو را عليه هم مي‌شورانند. شيخ حسين شحاطه، اين عالم شيعي مصري چرا كشته شد؟ دليلش كاري بود كه يكي از رسانه‌هاي آقاي سيد صادق شيرازي كرد. اين رسانه زير نظر داماد برادر آقاي سيد صادق شيرازي اداره مي‌شود. اين‌ها با شيخ حسن شحاطه مصاحبه و او را وادار كردند به بعضي از مقدسات اهل سنت جسارت كند و حرف هاي بسيار زشتي بزند. نتيجه اين شد كه مردم كوچه و خيابان ريختند و آن شيخ و همراهانش را كشتند. اينها نه القاعده بودند، نه داعش، بلكه مردم بودند. برنامه‌هاي آن ماهواره را بين مردم پخش و آن‌ها را تحريك كردند. خود من پوستر‌هايشان را ديدم كه به ديوار‌ها چسبانده و روي آن نوشته بودند مردم! چگونه كسي را كه به مادر شما اتهام زنا مي‌زند، تحمل مي‌كنيد؟ منظور ام المومنين عايشه است. چگونه تحمل مي‌كنيد كسي را كه درباره مقدسات شما اينگونه صحبت مي‌كند؟ مردم شوريدند و اين آقا را كشتند و جنازه اش را روي زمين كشيدند.
* اروپايي‌ها كوچك‌ترين اعتراضي به اين مساله ندارند كه چرا شيعه و سني را به جان هم مي‌اندازيد؟ مگر شما نگفتيد مردم را نبايد به جان اسرائيلي‌ها انداخت؟ مگر نگفتيد نبايد به نفرت از سامي‌ها دامن زد؟ عرب‌ها هم مثل اسرائيلي‌ها سامي هستند. چطور‌ نژاد سامي در آنجا كار مي‌كند و در اينجا نمي‌كند؟ چرا اعتراض نمي‌كنيد و براي اين‌ها شرط نمي‌گذاريد؟ اما نه تنها اعتراض نمي‌كنند كه حمايت هم مي‌كنند.
كانال چهار انگليس در باره شبكه هاي ماهواره‌ها افراطي شيعه و سني مستندي را پخش كرد تا اثبات كند اين ما نيستيم كه به اين‌ها پول مي‌دهيم، بلكه تجار شيعه و سني از اين كانال‌ها حمايت مي‌كنند. سوال اين است كه شما انگليسي‌ها چه انگيزهاي داريد كه سعي مي‌كنيد چهره اين رسانه‌ها را براي مردم موجه جلوه بدهيد؟ آيا اين يك حمايت رسمي نيست؟ اينكه ما مي‌گوييم اين كانال‌ها انگليسي هستند، مداركي داريم كه براي هر انسان عاقل متعارفي كافي هستند. اين رسانه‌هايي كه ادعاي تشيع دارند درباره چه كسي تبليغ مي‌كنند؟ آيا اين رسانه‌ها قربه الي الله اين كار را مي‌كنند؟


| شناسه مطلب: 50584




رهبر انقلاب



نظرات کاربران