دکتر معارف تبیین کرد؛
جایگاه تقوا در سیره رضوی
تقوا؛ موهبتی است الهی که از سوی خدای متعال در سرشت همه انسانها به ودیعه گذاشته شده است که انسان را از گناه و نافرمانی خداوند متعال باز میدارد و بر طاعت و بندگی او بر میانگیزد.
تقوا؛ موهبتي است الهي كه از سوي خداي متعال در سرشت همه انسانها به وديعه گذاشته شده است كه انسان را از گناه و نافرماني خداوند متعال باز ميدارد و بر طاعت و بندگي او بر ميانگيزد.
در حالات و احوال اهل تقوا چنين آمده كه در تمام لحظات عمر خويش همواره خدا را مورد نظر قرار ميدهند و جز خواست و مشيت الهي به چيز ديگري تسليم نيستند.
خداوند اهل تقوا را دوست دارد و با نظر رحمت ويژهاي به آنها نگاه ميكند، زيرا تقوا انسان را از مدار خدايي ماندن خارج نميكند و هر لحظه آيينهاي ميشود براي انعكاس كلام حق بر دل مؤمنان. همه معصومين (ع) نيز همواره شيعيان را به رشد تقواي الهي رهنمون شدهاند، چنانكه امام رضا (ع) نيز در اين زمينه ذيل حديثي ميفرمايند: «اگر كسي عرضۀ گناه كردن داشت، اما گناه نميكرد، آرام باش، فريب نخور، ممكن است گناهي را ترك ميكند، اما مرتكب گناه ديگري ميشود. زيرا شهوات مردم مختلف است و بايد در عمل، تقواي او را در نظر بگيريم.» براي بررسي تاثير تقوا در زندگي فردي و اجتماعي از منظر ثامن الحجج (ع)، گفتوگو كردهايم با دكتر مجيد معارف؛ استاد دانشگاه و كارشناس معارف اسلامي كه در ادامه ميخوانيد.
جناب معارف! تقواي الهي صفتي است كه انسان را به سمت رستگاري رهنمون ميكند، اما اين صفت با چه ويژگي هايي در انسان مؤمن، قابل تصوراست؟
- همان طور كه اشاره داشتيد، تقوا، صفت نيكوي الهي است كه خداي متعال آن را در دل مؤمنان به وديعه گذاشته، اما همين عطيه الهي نيز در افراد مختلف متفاوت است. اما درباب ويژگيهاي تقوا بايد گفت توجه به اين صفت، انسان را در برابرمحرمات، زشتيها و آلودگيهاي نفساني مصون نگه ميدارد و روحيه خداجويي، تسليم بر مشيت حضرت حق و عمل به دستورهاي الهي را در انسان توسعه ميدهد. در حقيقت، تقوا موجي است كه روح انسان را به سمت درياي زلال معنويت و توجه به خدا سوق ميدهد و از آغاز پيدايش ايمان در دل مومن تا آخرين درجه كمال، همواره ملازم اوست.
چنانكه قرآن نيز در سوره بقره ويژگيهاي اهل تقوا را چنين برشمرده است، «افراد متقي، ايمان غيب دارند، اهل نمازند، انفاق ميكنند و بر آنچه از سوي پيامبر اسلام نازل شده ايمان دارند، به انبياي پيشين اعتقاد دارند و به آخرت هم يقين كامل دارند.»
اشاره كرديد به اين مسأله كه تقوا درجات خاصي دارد، از منظر امام رضا (ع) اين درجات در دل انسانهاي مؤمن چگونه تبيين ميشود؟
- پرسش قابل تاملي است، زيرا هر فردي بسته به ظرفيتهاي روحي خود از درجات تقوا بهره ميبرند، در اين زمينه نكات ارزشمندي از سوي معصومين (ع) و بخصوص امام هشتم (ع) مطرح شده كه ميفرمايند: : «اگر كسي عرضۀ گناه كردن داشت، اما گناه نميكرد، آرام باش، فريب نخور، ممكن است گناهي را ترك ميكند، اما مرتكب گناه ديگري ميشود. زيرا شهوات مردم مختلف است و بايد در عمل، تقواي او را در نظر بگيريم.» اين حديث به روشني تبيين كرده است كه تقوا در هرفردي بر چه اساسي توسعه پيدا كرده است، يعني برخي بر ترك يكسري گناه توفيق داشته اند، اما ممكن است به دليل ضعف تقوا، گناهان ديگري از آنها سر بزند.
[fact()]اما مرتبه اعلاي تقوا از منظر ثامن الحجج (ع) رسيدن به مرتبه كمال است يعني همان راهي كه سيدالشهدا (ع) طي كردند و خود را در برابر خدا و امر او تسليم كردند و در كربلا آن صحنههاي شورانگيز را بر دل تاريخ هستي ماندگار كردند. بنابراين درجه تقواي افراد متقي را فقط خداي متعال ميداند و درك آن براي همه ابناي بشر ساده نيست و در رسيدن به راه خدا و به قول عرفا فناي درحق، بالاترين درجه تقوا، شرط مهم و اصلي است.[factend()]
و بر همين اساس است كه امام رضا (ع) تقوا را به عنوان معياري براي سنجش اتصال انسان به خدا برشمرده اند؟
- بله همين طور است و اگر اعمال ما مبتني بر تقواي الهي نباشد هيچ ارزشي ندارد و قطعا راهي براي اوج گرفتن ما به سمت خدا باز نميشود. در همين زمينه خوب است به روايتي از امام رضا (ع) اشاره كنم.
روزي يكي از ياران امام (ع) به ايشان گفت شما خير عالم هستيد. امام (ع) فرمودند: «بهترين مردم باتقواترين مردم است.» در اصل امام هشتم (ع) به آيه شريفه قرآن استناد و تأكيد كردند نزد پروردگار ملاك سنجش تقواي الهي است، بنابراين تقوا با خواست فردي و نفساني كنار نميآيد و نميتوانيم ادعا كنيم متقي هستيم و در عمل هر جا كه ميل و اراده خودمان را بر خواست خدا ترجيح داديم، به همان عمل كنيم. تقوا، به ما ميگويد كه در هر شرايطي تسليم خدا باشيم حتي اگر بدترين خطرات و دشواريها ما را تهديد كند، تقوا به ما گوشزد ميكند كه هيچ قدرتي بالاتر از اراده و مشيت خدا نيست و در نهايت اينكه تقواي ائمه هدي (ع) به عنوان انسانهاي كامل براي ما نمونه و الگويي براي قرار گرفتن در مدار متقي بودن است.
اما از منظر ثامن الحجج (ع) نماز چه تأثيري براي تثبيت و توسعه تقواي الهي در دل انسانها دارد؟
- به نكته خوبي اشاره كرديد، نماز، كليد رستگاري و عبور از ورطههاي سخت زندگي است و اگر اين فريضه ديني به خوبي ادا شود، راه براي رسيدن به درجات بالاي تقواي الهي براي انسان مهيا ميشود. برخي نماز را سبك ميشمارند و اين در حالي است كه اين فريضه عبادي انسان را بيش از ساير فرايض، به خدا نزديك ميكند. نماز؛ اگر در عاليترين شرايط روحي و معنوي انسان مومن ادا شود، هر آيينه سرچشمههاي تقوا و بصيرت ديني به روي او باز ميشود؛ بنابراين توجه به نماز، مهمترين ركن رستگاري و خداشناسي است.
بر اين اساس يقين هم در زمره آثار و نشانههاي تقواي الهي در مؤمنان قرار ميگيرد، درست است؟
- بله، يقين، نشانهاي براي تقواي الهي در قلب مؤمنان است و اين مهم محقق نميشود مگر اينكه در اعمال و رفتار فرد مؤمن مورد واكاوي قرار بگيرد. امام رضا (ع) در اين زمينه تاكيد دارند از نشانههاي يقين تقواست كه براي درك آن نيز بايد روحيه توكل، تسليم و رضايت طلبي حق را در مؤمنان ببينيم.
بر اين اساس فرد متقي، فردي است كه در همه امور زندگي خويش با يقين كامل به خدا توكل دارد و ميداند كه ذات حق همه امور ما را كفايت ميكند. نكته ديگر اينكه فردي كه يقين در دلش رسوخ كرده هرگز تسليم نفس و غير خدا نميشود و در برابر هر آنچه در زندگي ميخواهد به رضاي خداي متعال توجه دارد، يعني همه چيز را در راستاي رضايت پروردگار ميداند. البته براي رسيدن به يقين نيز مراتب و درجاتي متبادر است. چنانكه امام صادق (ع) پس از بيان مراتب ايمان و تقوا فرمود: سلمان در مرتبه دهم، ابوذر در مرتبه نهم و مقداد در مرتبه هشتم قرار داشتند. بنابراين اثبات يقين در افراد به نشانههايي كه در عمل و رفتار وي ميبينيم بستگي دارد.
و تقواي الهي از منظر امام هشتم (ع) چه تاثيري بر روابط فردي و اجتماعي آحاد جامعه اسلامي دارد؟
- همانطور كه پيش از اين نيز اشاره كردم تقوا، يعني عمل كردن براساس كلام خدا و دستورهاي دين در همه جنبهها و وجوه زندگي. بنابراين ثمرات تقوا، تنها منحصر به زندگي فردي نيست، بلكه در سطوح مختلف زندگي اجتماعي نيز آثار و بركات بيشماري دارد. از منظر امام رضا (ع) آحاد جامعه اسلامي برابرند و وجه تمايز آنها به فرموده رسول خدا (ص) مبتني بر تقواي الهي است. از اين منظر هر چه تقوا در افراد مختلف توسعه بيشتري داشته باشد، چنين افرادي در برخوردها و روابط اجتماعي نيز بدون توجه به كلام حق عمل نميكنند. جامعهاي كه افراد متقي در آن زندگي ميكنند، در هر لحظه رو به شكوفايي حركت ميكند، زيرا همه مردم خواست خدا را بر خواست خود ترجيح ميدهند و در چنين جامعهاي هرگز حقي از افراد ديگر ضايع نميشود و اجتماع از لوث آلودگيها مصون ميماند. به فرموده امام رضا (ع) رعايت حقوق اجتماعي مردم به منزله رعايت تقواست و ما نيز در جامعه كنوني خود بايد به اين مسأله توجه جدي داشته باشيم.
برخي مثلاً در روابط كاري حقوق اجتماعي مردم را در نظر نميگيرند و مثلا اگر كارمند ادارهاي هستند به جاي اينكه كار ارباب رجوع را انجام دهند متاسفانه يا سرگرم حرف زدن هستند و يا مشغول چك كردن شبكههاي اجتماعي موبايلشان و اين عين بي تقوايي است و با تعاليم دين و رهنمودهاي رضوي منافات دارد. يادمان باشد در همه رفتارمان آثار تقواي ما بروز ميكند، مراقب همه حالات، رفتار و سكنات خود باشيم كه اگر خداي ناكرده ما شيعيان درگير بي تقوايي باشيم، خسران بيشتري را براي آخرت خود به ارمغان خواهيم برد. تقواي الهي ما بايد بازدارنده بديها باشد و اگر باز خداي ناكرده چنين رويهاي را در خود كمرنگ ميبينيم بايد علت و چرايي آن را در اعمال خود جستوجو كنيم.
منبع:قدس آنلاين