اعتقاد به امام زمان(عج) از منظر فقها و محدثین؛

گزیده ای از آنچه باید از عصر غیبت و ظهور بدانیم اعتقاد به امام زمان(عج) از منظر فقها و محدثین؛

گزیده ای از آنچه باید از عصر غیبت و ظهور بدانیم اعتقاد به امام زمان(عج) از منظر فقها و محدثین؛

گزیده ای از آنچه باید از عصر غیبت و ظهور بدانیم بعثه مقام معظم رهبری در گپ بعثه مقام معظم رهبری در سروش بعثه مقام معظم رهبری در بله
اعتقاد به امام زمان(عج) از منظر فقها و محدثین؛

گزیده ای از آنچه باید از عصر غیبت و ظهور بدانیم اعتقاد به امام زمان(عج) از منظر فقها و محدثین؛

گزیده ای از آنچه باید از عصر غیبت و ظهور بدانیم اعتقاد به امام زمان(عج) از منظر فقها و محدثین؛

گزیده ای از آنچه باید از عصر غیبت و ظهور بدانیم اعتقاد به امام زمان(عج) از منظر فقها و محدثین؛

گزیده ای از آنچه باید از عصر غیبت و ظهور بدانیم اعتقاد به امام زمان(عج) از منظر فقها و محدثین؛

گزیده ای از آنچه باید از عصر غیبت و ظهور بدانیم
اعتقاد به امام زمان(عج) از منظر فقها و محدثین؛

گزیده ای از آنچه باید از عصر غیبت و ظهور بدانیم

«یکی از وظایف مؤمنین در عصر غیبت امام زمان علیه ‌السلام انجام کارهای مستحبی به نیابت از آن حضرت است؛ مانند: حج و سایر اعمال مستحبی. بلکه چنانچه از برخی روایات به دست می‌آید، نیابت از آن حضرت در کارهای مستحبی، روش شیعیان در طول تاریخ بوده است».

به گزارش پايگاه اطلاع رساني حج، برخي از احكام مربوط به زمان حضور امام زمان (عج) از منظر فقها و محدثين» را منتشر مي‌كند.
* اعتقاد:
برخي از امور اعتقادي كه در مورد امام زمان عليه‌‌السلام لازم است:
الف) اعتقاد به امام زمان عليه السلام به عنوان دوازدهمين امام معصوم، واجب است؛ همان‌طور كه اعتقاد به امامان قبل از ايشان نيز لازم است؛ زيرا اعتقاد به همه دوازده امام «بما هو مجموع» واجب مي‌باشد. به اين دسته از واجب ها، «عام مجموعي» گفته مي‌شود (عام مجموعي آن است كه براي همه افراد آن يك اطاعت و يك عصيان وجود دارد؛ يعني اگر يك مورد آن پذيرفته نشود، هيچ امتثال و انقيادي صورت نگرفته است. (۱)
صاحب جواهر (ره) نيز در اين زمينه مي‌نويسد: إنكار بعضهم كإنكار الجميع. (۲)
ب) اعتقاد به تولد و حيات امام زمان عليه‌‌السلام واجب است؛ زيرا از بديهيات نزد شيعه، اين نكته است كه «لو لاالحجة لساخت الارض بأهلها». حضرت علي عليه ‌السلام مي‌فرمايد: «اللَّهُمَّ بَلَى لَا تَخْلُو الْأَرْضُ مِنْ قَائِمٍ لِلَّهِ بِحُجَّةٍ إِمَّا ظَاهِراً مَشْهُوراً وَ إِمَّا خَائِفاً مَغْمُوراً لِئَلَّا تَبْطُلَ حُجَجُ اللَّهِ وَ بَيِّنَاتُهُ». (۳) زمين خالي از حجت نخواهد ماند يا حجتي آشكار و شناخته شده و يا خائف و نهان، تا حجج و بينات خداوند باطل نگردد.
همچنين امام سجاد عليه‌ السلام فرمودند: «لَوْ لَا مَا فِي الْأَرْضِ مِنَّا لَسَاخَتِ الْأَرْضُ بِأَهْلِهَا» (۴) اگر بر روي زمين يكي از ما خاندان نباشد، زمين اهل خود را فرو خواهد برد.
ج) اعتقاد به امام زمان عليه ‌السلام به عنوان دادگستر جهاني و مصلح كل واجب است؛ رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم مي‌فرمايد: من‏ أنكر خروج ‏‌المهدى فقد كفر بما انزل على محمد. (۵) (كسي كه قيام مهدي(عج) را انكار كند گويي رسالت محمد (ص) را انكار كرده است)
همچنين آن حضرت فرمودند: من أنكر القائم من‏ ولدي‏ فقد أنكرني. (۶) (كسي كه قائم (عج) از فرزندان مرا انكار كند گويي مرا انكار كرده است)
* نام مبارك حضرت:
در مورد نام امام زمان عليه ‌السلام، مطالبي قابل توجه است:
الف) نامگذاري فرزندان به يكي از نامهاي امام زمان عليه ‌السلام مستحب است و همينطور ساير امامان معصوم سلام الله عليهم اجمعين. ابن ادريس در اين زمينه مي‌نويسد: من حق الولد على والده، ان يحسّن اسمه، و يستحب من الأسماء أسماء الأنبياء والأئمة عليهم السلام و أفضلها اسم نبيّناً والأئمة من ذريته عليهم‌السلام و بعد ذلك العبودية لله تعالى دون خلقه. (۷) (از جمله حقوق فرزند بر پدرش اين اسست كه پدر نام نيك براي برگزيند و بهتر است كه اين نام از اسامي انبياء و امامان معصوم عليهم السلام باشد و بهترين اين نام‌ها نام پيامبر اسلام و ائمه است و حق ديگر فرزند بر پدرش اين است كه بندگي خدا را به او بياموزد)
ب) هنگامي كه نام امام زمان عليه‌‌السلام برده مي‌شود، شايسته است كه دست بر سر گذاشته و به احترام آن حضرت بايستد. آيت الله العظمي خويي (ره) در پاسخ به سؤالي در اين زمينه مي‌نويسند: ما وجدنا في موضوع السؤال من الآثارالمروية سوى ما في مرآة الكمال للعلامة المامقاني في الأمرالأول من تذييل أحوالات الإمام المنتظر عجل الله تعالي فرجه الشريف في ذيل خبرالمفضل الطويل عن الشيخ محمدبن عبدالجبار في كتاب مشكاة الأنوار أنه قال لما قرأ دعبل قصيدته المعروفة التي أولها «مدارس آيات» على الرضا عليه ‌السلام و ذكره عجل الله تعالي فرجه الشريف وضع الرضا عليه ‌السلام يده على رأسه و تواضع قائماً و دعا له بالفرج، و الله العالم. (۸) (در اين باره چيزي در روايات نيافتم مگر آنچه كه در مرآه الكمال علامه مقاني آمده در باب احوالات امام منتظر(عج) در ذيل طولاني مفضل كه آن را از شيخ محمد بن عبدالجبار در كتاب مشكاه الانوار روايت كرده كه: هنگامي كه دعبل خزاعي قصيده معروف خود به نام مدارس آيات را براي امام رضا (ع) خواند و به نام امام زمان (عج) رسيده، امام رضا (ع) دست بر سر خود نهاد و به احترام امام مهدي (عج) ايستاد و براي فرج او دعا كرد و الله العالم)
در استفتايي كه از مرحوم آيت الله العظمي حاج شيخ جواد تبريزي (ره) صورت گرفته، ايشان نيز همين گونه پاسخ داده اند.
ج) مي‌دانيم كه امام زمان عليه ‌السلام همنام و هم كُنيه پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله وسلم مي‌باشند و لكن رواياتي وارد شده كه دلالت دارد نبايد در زمان غيبت آن حضرت، نام اصلي ايشان برده شود. از اين رو برخي از فقها به لقب يا كنيه و يا به حروف مقطعه (محمد) از آن حضرت نام مي‌برند. روايات در اين زمينه به چند دسته تقسيم مي‌گردند؛ در بعضي از آنها مطلقاً از نام بردن حضرت منع شده و در برخي تفصيل بين حالت خوف و عدم خوف وجود دارد. بر اين اساس، اقوال فقها هم مختلف شده است.
گمان مي‌رود نظر صاحب وسايل الشيعه و برخي ديگر از بزرگان در اين زمينه نظر صائبي باشد؛ وي قايل به تفصيل بين حالت خوف و تقيه و عدم آن است. عنواني كه صاحب وسايل براي روايات اين بحث انتخاب فرموده، اين است: باب تحريم تسمية المهدي عليه ‌السلام و سائرالأئمة عليهم السلام و ذكرهم وقت التقية و جواز ذلك مع عدم الخوف. (۹)
صاحب وسايل در حاشيه مي‌نويسد: قد صرح باسمه عليه ‌السلام جماعة من علمائنا في كتب الحديث، والأصول، والكلام، و غيرها، منهم العلامة، المحقق، المقداد، المرتضى، المفيد، ابن طاووس، و غيرهم، والمنع نادر، و قد حققناه في رسالة مفردة. (گروهي از علماي شيعه در كتب حديث، اصول، كلام و غيره به نام ايشان تصريح كرده اند از جمله علامه، محقق، مقداد، مرتضي، مفيد، ابن طاوس و ديگران و ممنوع بودن ذكر نام ايشان نظر نادري است كه در رساله اي جداگانه به تبيين آن پرداخته ايم.)
آيت الله العظمي مكارم شيرازي نيز در اين زمينه مي‌نويسند: ان القول بحرمة التلفظ باسمه الشريف من دون التقية و محذور آخر، مع جواز الدلالة عليه بالكناية أو بمثل محمد يحتاج الى تعبد شديد، فأي حزازة في ذكر اسمه الشريف في اللفظ مع جواز ذكرها كناية. (۱۰) (قائل شدن به حرمت ذكر نام شريف ايشان بدون تقيه مانع ديگر، با وجود جواز دلالت برايشان با كنايه يا نام محمد، نيازمند تعبد شديد است. چرا كه با وجود جواز ذكر نام ايشان با كنايه، ذكر نام ايشان چه معني مي‌تواند داشته باشد؟)
برخي از مؤلفاتي كه مستقلاً در مورد جواز و عدم جواز نام بردن از اسم اصلي امام زمان عليه ‌السلام نگاشته شده، عبارت است از: ۱- شرعة التسمية، اثر محقق داماد ۲- تحريم التسمية، اثر شيخ سليمان ماخوري ۳- كشف التعمية، اثر شيخ حر عاملي.
د) نكته ديگري كه در مورد نام امام زمان عليه ‌السلام بايد طرح گردد، اين است كه در بعضي مراسم يا مساجد و يا مكان‌هاي ديگر رايج شده است كه سكه به نام آن حضرت مي‌زنند؛ اين كار في نفسه اشكال ندارد؛ ولي بايد مواظب باشيم اين سكه‌ها در جاي نامناسب نيفتد و زير دست و پا قرار نگيرد و همچنين طبق فتواي بعضي از فقها در حال حدث اكبر و اصغر به بدن برخورد نكند.
* حضور:
برخي احكام، مربوط به زمان حضور امام زمان عليه ‌السلام است:
الف) وجوب تعييني نماز جمعه.
ب) وجوب نماز عيدين. (۱۱)
ج) جهاد ابتدايي. البته اختصاص جهاد ابتدايي به زمان حضور محل خلاف است؛ مثلاً آيت الله العظمي خويي (ره) در (منهاج الصالحين/۱/۳۶۳) و مقام معظم رهبري در (أجوبة الاستفتاءات/۱/۱۸۷) جهاد ابتدايي را در زمان غيبت نيز جايز مي‌دانند.
د) بروز برخي احكام. آيت الله العظمي خويي (ره) در پاسخ از اين شبهه كه اگر خمس بر ارباح مكاسب واجب است، چرا پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله وسلم افرادي را براي جمع آوري خمس نمي‌فرستادند؛ همان گونه كه براي جمع آوري زكات ارسال مي‌نمودند؟ ، پاسخ مي‌دهند: قد يظهر من بعض النصوص أن جملة من الأحكام لم تنشر لحد الآن و أنها مودعة عند ولي العصر عجل الله تعالي فرجه الشريف و هو المأمور بتبليغها متى ما ظهر و ملأ الأرض قسطاً و عدلاً. (۱۲) (از برخي نصوص اين گونه فهميده مي‌شود كه برخي از احكام تاكنون منتشر نشده و نزد ولي عصر(عج) مي‌باشد و ايشان مامور است كه هنگام ظهور خويش اين احكام را ابلاغ كند.
* نيابت:
از باب مقدمه يادآوري مي‌نماييم كه انجام اعمال مستحبي به نيابت از ديگران اشكال ندارد. صاحب عروة در مورد نيابت از ديگران در انجام واجبات يا مستحبات مي‌گويند: لايجوز الاستئجار، و لا التبرع عن الأحياء في الواجبات و إن كانوا عاجزين عن المباشرة إلا الحج إذا كان مستطيعاً و كان عاجزاً عن المباشرة، نعم يجوز إتيان المستحبات و إهداء ثوابها للأحياء، كما يجوز ذلك للأموات و يجوز النيابة عن الأحياء في بعض المستحبات. (۱۳) (اجير گرفتن و انجام داوطلبانه اعمال واجب از طرف زندگان حايز نيست حتي اگر خودشان از انجام آن واجب باشند مگر در مورد حج اگر شخصي مستطيع باشد اما خودش نتواند حج به جا بياورد كه اجيز گرفتن جايز است. بله در مورد مستحبات جايز است و مي‌تواند ثواب آن را به زندگان هديه كرد همان طور كه براي اموات نيز جايز است و نايب گرفتن در برخي مستحبات نيز براي زندگاني جايز است)
بر اين اساس، «يكي از وظايف مؤمنين در عصر غيبت امام زمان عليه ‌السلام انجام كارهاي مستحبي به نيابت از آن حضرت است؛ مانند: حج و ساير اعمال مستحبي. بلكه چنانچه از برخي روايات به دست مي‌آيد، نيابت از آن حضرت در كارهاي مستحبي، روش شيعيان در طول تاريخ بوده است». (۱۴)
در استفتايي از امام خميني (ره) در اين زمينه سؤال شد: آيا حج به نيابت حضرت ولى عصر ارواحنا له الفداء با توجه به اين كه آن حضرت در موسم حج تشريف دارند، جايز است يا نه؟ . ايشان پاسخ مي‌دهند: اشكال ندارد. (۱۵)
* دعا:
در مورد دعا براي امام زمان عليه ‌السلام چند مطلب در خور دقت است:
الف) دعا براي امام زمان عليه ‌السلام يكي از بالاترين عبادات به شمار مي‌رود و از باب اين كه آن بزرگوار هيچ احساني را بي پاسخ نمي‌گذارند، به طور قطع ايشان نيز براي ما دعا خواهند كرد.
فوايد دعا براي امام زمان عليه ‌السلام بسيار است؛ يكي از محققين كتابي در اين زمينه به نام «مكيال المكارم في فوايدالدعاء للقائم» نوشته است بنابراين دعا براي امام زمان عليه ‌السلام به خصوص دعا براي فرج و ظهور آن حضرت مستحب مؤكد است.
ب) هر دعايي كه براي امام زمان عليه ‌السلام شود، خوب است؛ ولي در اين ميان برخي از دعاها از معصومين عليهم السلام نقل شده و تعداد آنها كم نيست. پس چه بهتر كه از آنها استفاده نماييم؛ مانند دعاي معروف «اللهم كن لوليك الحجة بن الحسن…» و دعاي ندبه كه مستحب است در چهار روز خوانده شود: روز جمعه، عيد فطر، عيد قربان و عيد غدير. (۱۶)
* نماز امام زمان عليه ‌السلام:
از نمازهاي مستحبي نماز امام زمان عليه‌‌السلام است؛ اما قبل از ورود در بحث، تذكر اين نكته لازم است كه هر نمازي بايد براي خدا انجام شود؛ بنابراين وقتي كه گفته مي‌شود: نماز امام زمان عليه ‌السلام، مقصود اين است كه دستور اين نماز از امام زمان عليه ‌السلام صادر شده و بايد با قصد قربت و براي خدا خوانده شود وگرنه باطل خواهد بود.
نماز امام زمان عليه ‌السلام به دو كيفيت نقل شده است؛ يك مورد از علامه مجلسي در كتاب بحارالانوار ج ۵۳ ص ۲۳۲ در نقل تشرّف «حسن بن مثله جمكراني» خدمت امام زمان عليه ‌السلام آورده و ديگري نيز از سوي محدث بزرگ، حاج شيخ عباس قمي (ره) نقل شده كه مختص به مسجد جمكران نيست. (۱۷)
* تعيين ظهور:
از روايات و كلام همه فقها استفاده مي‌شود زمان ظهور امام زمان عليه ‌السلام از علوم مكنون الهي است و كسي از آن مطلع نبوده و نخواهد بود. مانند علم الساعة (روز قيامت).
عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ كَثِيرٍ قَالَ كُنْتُ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام إِذْ دَخَلَ عَلَيْهِ مِهْزَمٌ فَقَالَ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ أَخْبِرْنِي عَنْ هَذَا الْأَمْرِ الَّذِي نَنْتَظِرُ مَتَى هُوَ فَقَالَ يَا مِهْزَمُ كَذَبَ الْوَقَّاتُونَ وَ هَلَكَ الْمُسْتَعْجِلُونَ وَ نَجَا الْمُسَلِّمُونَ. (۱۸)
عبد الرحمن بن كثير گويد: خدمت امام صادق عليه السلام نشسته بودم كه مهزم وارد شد و عرض كرد: قربانت: به من خبر دهيد: اين امرى كه در انتظارش هستيم كى واقع مى‏شود؟ . فرمود: اى مهزم! دروغ گفتند وقت‏ گذاران و هلاك شدند شتاب‏ كنندگان و نجات يافتند تسليم ‏شوندگان.
بنابراين چنانچه كسي زمان ظهور آن حضرت را معين نمايد، همگان مؤظف مي‌باشند واكنش نشان داده و او را تكذيب نمايند.
البته در روايات، برخي از نشانه‌هاي ظهور مطرح گرديده است؛ ولي اولاً: بسياري از اين نشانه‌ها كلّي است و تطبيق آن بر مصاديق خود مشكل است و ثانياً: صحّت خود اين نشانه‌ها نيز امري تخصصي است كه صاحبان فن و حديث شناسان بايد آنها را مورد تحليل و بررسي قرار دهند.
همچنين چنانچه كسي ادعا نمايد فلان وقت، زمان «پايان دنيا» است، همۀ مردم مؤظف اند او را تكذيب نمايند؛ زيرا تا وعدۀ خداوند مبني بر ظهور آن حضرت و اقامه عدل و داد توسط ايشان محقق نشود، پاياني براي دنيا نخواهد بود. اين مطلب در روايات متواتر مطرح گرديده است.
* ادعاي رؤيت:
گرچه رؤيت امام زمان عليه ‌السلام در زمان غيبت آن حضرت براي برخي افراد ممكن است، اتفاق افتد و لكن كسي كه مدعي رؤيت و ملاقات امام زمان عليه ‌السلام شود، همه مؤظف به تكذيب او هستند مگر آنكه از طريق ديگر (غير از ادعاي خودش) صحت گفتار او ثابت گردد.
امام زمان عليه ‌السلام به علي بن محمد سمري (آخرين نايب خاص) فرمودند: «أَلَا فَمَنِ ادَّعَى الْمُشَاهَدَةَ قَبْلَ خُرُوجِ السُّفْيَانِيِّ وَ الصَّيْحَةِ فَهُوَ كَذَّابٌ مُفْتَرٍ». (۱۹) كسي كه قبل از خروج سفياني و شنيده شدن نداي آسماني ادعاي مشاهده نمايد، كذاب و افترا زننده است.
بر اين اساس كسي كه مدعي ارتباط با امام زمان عليه ‌السلام شود، بايد مردم او را طرد نموده و سخن وي را نپذيرند. (۲۰)
* وظايف:
در زمان غيبت امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف، همه مردم و به خصوص شيعيان، وظايفي دارند كه به بعضي از آنها اشاره مي‌شود:
الف) انتظار فرج: انتظار فرج امام زمان عليه ‌السلام و دعا براي فرج، يكي از بهترين عبادات معرفي شده است. امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف به محمدبن عثمان عمروي (نايب خاص) فرمودند: «وَ أَكْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِيلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِكَ فَرَجُكُمْ». براي تعجيل فرج زياد دعا كنيد كه گشايش امر شما در اين است. (۲۱)
ب) عمل به وظايف: انتظار فرج به معناي تعطيل شدن احكام الهي و ترك عمل به وظايف نيست، بلكه در زمان غيبت آن حضرت بايد طبق وظيفه اي كه مجتهد جامع الشرائط بيان مي‌كند، عمل نمود. به عبارت ديگر در زمان غيبت هر كسي مؤظف است برطبق رساله عمليه مرجع تقليد خود عمل نمايد و انتظار فرج، اختلاف فتاوا و يا هيچ امر ديگري را نمي‌تواند بهانه ترك واجبات و انجام محرمات قرار دهد.
ج) دعا و صدقه براي سلامتي آن حضرت
د) توسل به امام زمان عليه ‌السلام و زيارت آن حضرت.
شهيد اول مي‌نويسند: و يستحب زيارة المهدي عليه ‌السلام في كل مكان و كل زمان، والدعا بتعجيل الفرج عند زيارته، و تتأكد زيارته في السرداب بسُرّمَن رأى. (۲۲)
ه) مواظبت بر عدم آزار آن حضرت: چرا كه اعمال ما در طول سال و ماه و هفته بر ايشان عرضه مي‌شود. (۲۳)
اللهم عجل لوليك الفرج و هب لنا رأفته و رحمته و دعائه و خيره واجعلنا من احسن اعوانه وانصاره و مقوية سلطانه.
حجت الاسلام سيد جعفر رباني
پاورقي: (۱) -الهداية في الاصول، آيت الله العظمي خويي. (۲) - جواهرالكلام /۱۲/۲۷۳. (۳) - نهج البلاغه، ص۴۹۷. (۴) - الاحتجاج/۲/۳۱۷. (۵) - احقاق الحق/۱۳/۲۱۳. (۶) - كمال الدين و تمام النعمة/۲/۴۱۲. (۷) - السرائر/۲/۶۴۶. (۸) - صراط النجاة/۱/۴۶۵. (۹) - وسايل الشيعة/۱۶/۲۳۸. (۱۰) - القواعدالفقهية. (۱۱) - توضيح المسايل محشي/۱/۷۷۰. (۱۲) - (موسوعةالإمام الخويي/۲۵/۱۹۸) (۱۳) - العروةالوثقى/۳/۷۶. (۱۴) - كتاب الحج /۲/۱۱۷. (۱۵) - مناسك حج، ص۸۸. (۱۶) - مفاتيح الجنان، ص۳۷. (۱۷) - ‏مفاتيح الجنان/۴۵. (۱۸) - الكافي/۱/۳۶۸. (۱۹) - الاحتجاج/۲/۴۷۸. (۲۰) - صراط النجاة، آية الله العظمي تبريزى/۵/۳۲۲. (۲۱) - الاحتجاج/۲/۴۷۱. (۲۲) - الدروس الشرعية في فقه الإمامية/۲/۱۶. (۲۳) - الكافي/۱/۲۱۹.




نظرات کاربران