این فرد الهام بخش عقیدتی وهابیت است
ابن تیمیه فقیه، محدّث، مدافع مذهب منسوب به سلف و الهام بخش عقیدتی وهابیت در شبه جزیره عربستان بود.
ابن تيميه الهام بخش عقيدتي وهابيت
به گزارش پايگاه اطلاع رساني حج، ابن تيميه به سبب كثرت و تنوع فعاليتها و شيوه رفتار خاصش در امور سياسي و برخورد سختگيرانه با پيروان مذاهب اسلامي، شخصيتي چالش برانگيز به شمار رفته و دو مواجهه كاملاً متفاوت پديد آورده است؛ از طرفداري سرسختانه كساني مانند ابن كثير دمشقي، ابن قيم جوزيه و وهابيان در دوره معاصر تا مخالفان سرسخت از علماي بارز مذاهب اسلامي. افزون بر اين، آراي او درباره زيارت قبور و تبرك و توسل و شفاعت، مبناي نگرش وهابيان در اداره امور حرمين قرار گرفته است. هر چند آراي تندروانه ابن تيميه درباره موضوعات پيش گفته و نيز نگرش تعصب آميزش به مذاهب اسلامي، نقش يك مؤسس را در جريان سلفي به وي داده است. پيش از وي نيز شخصيتهايي چون عز بن عبدالسلام و محمد بربهاري (م.329ق.) و برخي حنبليان تندرو چنين ديدگاههايي داشتهاند.
ابن تيميه به سال 704ق. در قتل عام شيعيان كسروان، در امتداد اقدامهاي سركوبگرانه ايوبيان و مماليك براي قتل عام شيعيان و راندن آنان از مصر و شام و سپس مدينه و لبنان، نقشي مهم داشت. به گزارش ابن فضل الله عمري (م.749ق.) گاه خود نيز در جنگ شركت ميجست و گاه جنگجويان را بدين كار تشويق ميكرد و گاهي براي تدارك نيرو به نزد مهنّا بن عيسي (م.735ق.) از امراي قبايل ايلاتي شام ميرفت و با تعابير خشمآلود آنان را به لشكركشي واميداشت. به گفته ابن كثير (م.748ق.) او براي توجيه كشتارهايش شيعيان را كافر و گمراه ناميد. دامنه اين كشتار تا قتل عام علويان شمال لبنان، قنيطره، عاقوره، بترون و عكا نيز امتداد يافت. در پي اين تاراج، كساني كه جان به در بردند، به مناطق ديگر كوچ كردند.
بهرهمندي گهگاهي ابن تيميه از حمايت حكومتها، و نيز عقايد خاص مخالف با ديدگاههاي متعارف، هجمه به ديدگاهها يا مقدسات ديگران، به كار بردن كلمات ركيك در مناظرات به رغم اعتراف به حرمت دشنام مسلمان ، اقامه حدود و قتل افراد بر پايه تشخيص خود و چه بسا حسدورزي رقيبان موجب بروز كشمكشهايي ميان وي و دانشوران زمانش شد. وي به سال 698ق. در پي اعتراض دانشمندان شافعي و حنفي به عقيده وي در باب تجسيم، به دادگاه فراخوانده شد؛ ولي از حضور در آن خودداري كرد و امير سيف الدين جاعان (م.699ق.) به حمايت از وي برخاست و با ضرب و جرح برخي از مخالفان ابن تيميه، غائله را پايان داد.
ابن تيميه بر تمام مخالفتها و نزاعهاي خود برچسب جهاد ضدّ بدعتهاي رايج زمان ميزد و رد اينگونه افكار را وظيفه هر دانشمندي ميخواند. اما خود هيچ اعتراضي به كارهاي ظالمانه حكمرانان نكرد. برخورد آشتيآميز وي با هواداران خاندان اموي و تقديسگران يزيد و ناميدن ايشان به اهل سنت و جماعت و فرقه منجيه بيانگر ميزان صحت ادعاي وي است.