توصیه امام رضا (ع) برای لحظههای آخر ماه شعبان
امام رضا (ع) هشتمین امام ما شیعیان برای لحظههای آخر ماه شعبان توصیه هایی داشته اند که یکی از آنها خواندن یک دعای ارزشمند است.
به گزارش پايگاه اطلاع رساني حج، شعبان ماه پر خير و بركتي است كه در آن تنها شاهد ولادت امامان معصوم (ع) هستيم و هيچ گونه شهادتي در اين ماه مبارك وجود ندارد.
همچنين با توجه به اينكه روزهاي آغازين و مياني اين ماه مبارك اعمال مربوط به خود را دارد، روزهاي پاياني و شب پاياني ماه شعبان نيز اعمال مربوط به خود را دارد.
*توصيه امام رضا (ع) براي لحظات آخر ماه شعبان
اباصلت هروى روايت كرده است كه در جمعه آخر ماه شعبان به خدمت ثامن الحجج (ع) رفتم، حضرت (ع) فرمود:: اى اباصلت! اكثر ماه شعبان رفت و اين جمعه آخر آن است پس تدارك و تلافى كن در آن چه از اين ماه مانده است، تقصيرهايى را كه در ايام گذشته اين ماه كردهاى و بر تو باد كه رو آورى بر آنچه براي تو نافع است و دعا و استغفار بسيار كن و تلاوت قرآن مجيد بسيار كن و به سوى خدا از گناهان خود توبه كن تا آنكه، چون ماه مبارك درآيد، خود را براى خدا خالص گردانيده باشى و در گردن خود امانت مگذار و حق كسى را مگر آنكه ادا كنى و در دل خود كينه كسى را مگذار، مگر آنكه بيرون كنى و مگذار گناهى را كه انجام ميدادي، مگر آنكه ترك كنى و از خدا بترس و بر خدا در پنهان و آشكار امور خود توكّل كن و هر كه بر خدا توكّل كند خدا او را بس است و در بقيه اين ماه اين دعا را بسيار بخوان:
«اَللّهُمَّ اِنْ لَمْ تَكُنْ غَفَرْتَ لَنا فيما مَضى مِنْ شَعْبانَ فَاغْفِرْ لَنا فيما بَقِىَ مِنْهُ».
خدايا اگر در آن قسمت از ماه شعبان كه گذشته ما را نيامرزيدهاى در آن قسمت كه از اين ماه مانده بيامرزمان، به درستى كه حق تعالى در اين ماه بندهاى بسيار از آتش جهنم براى حرمت ماه مبارك رمضان آزاد مىكند.
*دعاى شب آخر شعبان و شب اول رمضان
شيخ طوسي از حارث بن مُغَيْرَه نَضْرى روايت كرده كه امام صادق (ع) در شب آخر شعبان و شب اوّل ماه رمضان مىخواند:
«اَللّهُمَّ اِنَّ هذَا الشَّهْرَ الْمُبارَكَ الَّذى اُنْزِلَ فيهِ الْقُرآنُ وَجُعِلَ هُدىً لِلنّاسِ وَبَيِّناتٍ مِنَ الْهُدى وَالْفُرْقانِ قَدْ حَضَرَ فَسَلِّمْنا فيهِ وَسَلِّمْهُ لَنا وَتَسَلَّمْهُ مِنّا فى يُسْرٍ مِنْكَ وَعافِيَةٍ يا مَنْ اَخَذَ الْقَليلَ وَشَكَرَ الْكَثيرَ اِقْبَلْ مِنِّى الْيَسيرَ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ اَنْ تَجْعَلَ لى اِلى كُلِّ خَيْرٍ سَبيلاً وَمِنْ كُلِّ ما لا تُحِبُّ مانِعاً يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ
يا مَنْ عَفا عَنّى وَعَمّا خَلَوْتُ بِهِ مِنَ السَّيِّئاتِ يا مَنْ لَمْ يُؤاخِذْنى بِارْتِكابِ الْمَعاصى عَفْوَكَ عَفْوَكَ عَفْوَكَ ياكَريمُ اِلهى وَعَظْتَنى فَلَمْ اَتَّعِظْ وَزَجَرْتَنى عَنْ مَحارِمِكَ فلَمْ اَنْزَجِرْ فَما عُذْرى فَاعْفُ عَنّى يا كَريمُ عَفْوَكَ عَفْوَكَ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ الرّاحَةَ عِنْدَ الْمَوْتِ وَالْعَفْوَ عِنْدَ الْحِسابِ عَظُمَ الذَّنْبُ مِنْ عَبدِكَ فَلْيَحْسُنِ التَّجاوُزُ مِنْ عِنْدِكَ يااَهْلَ التَّقْوى وَيا اَهْلَ الْمَغْفِرَةِ عَفْوَكَ عَفْوَكَ اَللّهُمَّ اِنّى عَبْدُكَ بْنُ عَبْدِكَ بْنُ اَمَتِكَ ضَعيْفٌ فَقيرٌ اِلى رَحْمَتِكَ وَاَنْتَ مُنْزِلُ الْغِنى والْبَرَكَةِ عَلَى الْعِبادِ قاهِرٌ مُقْتَدِرٌ اَحْصَيْتَ
خدايا! اين ماه مباركى كه قرآن در آن نازل گشته، آن قرآنى كه راهنماى مردم شده و نشانههاى روشنى از راهبرى و جدا كردن ميان حق و باطل است فرا رسيده پس ما را در اين ماه سالم بدار و آن را در حال آسانى و تندرستى از ما بگير، اى كه اندك را بگيرد و بسيار قدردانى كند، اين طاعت اندك را از من بپذير خدايا از تو خواهم كه براى من به سوى هر كار خيرى راهى و از هر چه دوست ندارى سر را هم مانعى قرار دهى اى مهربانترين مهربانان!
اى كه گذشتى از من و از آن كارهاى زشتى كه در پنهانى كردم، اى كه مرا به سبب دست زدن به گناهان نگيرى گذشت، گذشت، گذشت تو را خواهانم اى بزرگوار! خدايا مرا پند دادى ولى من پند نگرفتم و از كارهاى حرام خود بازم داشتى ولى من بازنايستادم پس چه عذرى به درگاهت دارم، اى كريم! از من گذشت كن كه عفوت و گذشتت را خواهانم، خدايا از تو آسودگى هنگام مرگ درخواست دارم و گذشت در وقت حساب را، گناه از بندهات بزرگ است پس بايد گذشت از جانب تو نيز نيكو باشد، اى شايسته پرهيزگارى و اى شايسته آمرزش عفوت و گذشتت را خواهانم، خدايا! من بنده و فرزند بنده و فرزند كنيز توام ناتوان و نيازمند مهر تو هستم و تويى كه دارايى و بركت بر بندگانت فرو فرستى و تو چيره و توانايى كارهاى بندگانت را
اَعمالَهُمْ وَقَسَمْتَ اَرْزاقَهُمْ وَجَعَلْتَهُمْ مُخْتَلِفَةً اَلْسِنَتُهُمْ وَاَلْوانُهُمْ خَلْقاً مِنْ بَعْدِ خَلْقٍ وَلا يَعْلَمُ الْعِبادُ عِلْمَكَ وَلا يَقْدِرُ الْعِبادُ قَدْرَكَ وَكُلُّنا فَقيرٌ اِلى رَحْمَتِكَ فَلا تَصْرِفْ عَنّى وَجْهَكَ وَاجْعَلْنى مِنْ صالِحى خَلْقِكَ فِى الْعَمَلِ وَالاْمَلِ وَالْقَضاَّءِ وَالْقَدَرِ اَللّهُمَّ اَبْقِنى خَيْرَ الْبَقاَّءِ وَ اَفْنِنى خَيْرَ الْفَناَّءِ عَلى مُوالاةِ اَوْلِياَّئِكَ وَمُعاداةِ اَعْداَّئِكَ وَ الرَّغْبَةِ اِلَيْكَ وَ الرَّهْبَةِ مِنْكَ وَالْخُشُوعِ وَالْوَفاءِ وَالتَّسْليمِ لَكَ وَالتَّصْديقِ بِكِتابِكَ وَاتِّباعِ سُنَّةِ رَسُولِكَ
اَللّهُمَّ ما كانَ فى قَلْبى مِنْ شَكٍّ اَوْ رَيْبَةٍ اَوْ جُحُودٍ اَوْ قُنُوطٍ اَوْ فَرَحٍ اَوْ بَذَخٍ اَوْ بَطَرٍ اَوْ خُيَلاَّءَ اَوْ رِياَّءٍ اَوْ سُمْعَةٍ اَوْ شِقاقٍ اَوْ نِفاقٍ اَوْ كُفْرٍ اَوْ فُسُوقٍ اَوْ عِصْيانٍ اَوْ عَظَمَةٍ اَوْ شَىءٍ لا تُحِبُّ فَاَسْئَلُكَ يا رَبِّ اَنْ تُبَدِّلَنى مَكانَهُ ايماناً بِوَعْدِكَ وَوَفآءً بِعَهْدِكَ وَرِضاً بِقَضاَّئِكَ وَزُهْداً فِى الدُّنْيا وَرَغْبَةً فيما عِنْدَكَ وَاَثَرَةً وَطُمَاْنينَةً وَتَوْبَةً نَصُوحاً اَسْئَلُكَ ذلِكَ يا رَبَّ الْعالَمينَ اِلهى اَنْتَ مِنْ حِلْمِكَ تُعْصى وَمِنْ كَرَمِكَ وَجُودِكَ تُطاعُ فَكَانَّكَ لَمْ تُعْصَ وَاَنَا وَمَنْ لَمْ يَعْصِكَ سُكّانُ اَرْضِكَ فَكُنْ عَلَيْنا بِالْفَضْلِ جَواداً وَبِالْخَيْرِ عَوّاداً يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ وَصَلَّى اللّهُ عَلى مُحَمَّدٍ وَالِهِ صَلوةً داَّئِمَةً لا تُحْصى وَلا تُعَدُّ وَلا يَقْدِرُ قَدْرَها غَيْرُكَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ»
شماره دارى و روزيشان را قسمت كرده و زبانها و رنگهاشان را متفاوت كردى؛ آفرينشى پس از آفرينش ديگر و بندگانت دانش تو را ندارند و قدر تو را ندانند و همه ما نيازمند رحمتت هستيم، پس اى خدا! رو از من مگردان و مرا در كردار و آرزو و امور مربوط به قضا و قدر از شايستگان خلق خويش قرارم ده خدايا زنده ام بدار به بهترين وضع زندگى و بميرانم به بهترين مردن (يعنى) با دوستى دوستانت و دشمنى با دشمنانت و رغبت به درگاهت و ترس و خشوع از تو و وفادارى و تسليم بودن در برابرت و تصديق كردن كتاب تو (قرآن) و پيروى از روش پيغمبرت.
خدايا آنچه در دل دارم از شك و ترديد يا انكار يا نااميدى يا خوشى يا گردن فرازى يا اسراف در خوشگذرانى يا خودبينى يا خودنمايى يا شهرت جويى يا ايجاد دو دستگى يا دورويى يا كفر يا فسق يا گناه يا بزرگ طلبى يا چيزهاى ديگرى كه تو دوست ندارى پس اى پروردگارا! از تو خواهم كه آن را تبديل كنى به ايمان به وعدهات و وفادارى به پيمانت و خوشنودى به قضا و قَدرت و پارسايى در دنيا و اشتياق به آنچه نزد تو است و فضيلتى و آرامشى و توبه خالص، اين را از تو خواهم اى پروردگار جهانيان! خدايا تو را به خاطر بردباريت نافرمانى كنند و به طمع جود و كرمت اطاعت كنند، پس گويا نافرمانيات نكردهاند و من با كسانى كه نافرمانيات نكردند همه ساكنان زمين تو هستيم، تو بر ما به فضل خويش بخشنده باش و به نيكويى بازگردنده، اى مهربانترين مهربانان! و درود خدا بر محمد و آل او درودى هميشگى كه به شماره و عدد درنيايد و اندازهاش نتواند جز تو اى مهربانترين مهربانان!
همچنين خوب است مناجات شعبانيه را نيز در شبهاي پاياني ماه شعبان به جاي بياوريم.
متن مناجات شعبانيه
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اسْمَعْ دُعَائِي إِذَا دَعَوْتُكَ وَ اسْمَعْ نِدَائِي إِذَا نَادَيْتُكَ وَ أَقْبِلْ عَلَيَّ إِذَا نَاجَيْتُكَ فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَيْكَ وَ وَقَفْتُ بَيْنَ يَدَيْكَ مُسْتَكِينا لَكَ مُتَضَرِّعا إِلَيْكَ رَاجِيا لِمَا لَدَيْكَ ثَوَابِي وَ تَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِي وَ تَخْبُرُ حَاجَتِي وَ تَعْرِفُ ضَمِيرِي وَ لا يَخْفَى عَلَيْكَ أَمْرُ مُنْقَلَبِي وَ مَثْوَايَ وَ مَا أُرِيدُ أَنْ أُبْدِئَ بِهِ مِنْ مَنْطِقِي وَ أَتَفَوَّهَ بِهِ مِنْ طَلِبَتِي وَ أَرْجُوهُ لِعَاقِبَتِي وَ قَدْ جَرَتْ مَقَادِيرُكَ عَلَيَّ يَا سَيِّدِي فِيمَا يَكُونُ مِنِّي إِلَى آخِرِ عُمْرِي مِنْ سَرِيرَتِي وَ عَلانِيَتِي وَ بِيَدِكَ لا بِيَدِ غَيْرِكَ زِيَادَتِي وَ نَقْصِي وَ نَفْعِي وَ ضَرِّي إِلَهِي إِنْ حَرَمْتَنِي فَمَنْ ذَا الَّذِي يَرْزُقُنِي وَ إِنْ خَذَلْتَنِي فَمَنْ ذَا الَّذِي يَنْصُرُنِي.
خدايا! بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست، و شنواى دعايم باش آنگاه كه مىخوانمت، و صدايم را بشنو گاهى كه صدايت ميكنم، و به من توجّه كن هنگامىكه با تو مناجات مىنمايم، همانا به سوى تو گريختم، و در حال درماندگى و زارى در برابرت ايستادم، پاداشى را كه نزد توست اميدوارم، آنچه را كه در درون دارم مىدانى، بر حاجتم خبر دارى، نهانم را مىشناسى، كار بازگشت به آخرت و خانه ابدىام بر تو پوشيده نيست، و آنچه كه مىخخواهم به زبان آرم، و خواهش خويش را بازگو كنم و هم آنچه را كه براى عاقبتم اميد دارم، بر تو پنهان نيست، همانا آنچه تقدير نمودهاى بر من اى آقاى من در آنچه كه تا پايان عمر بر من فرود مىآيد از نهان و آشكارم جارى شده است، و تنها به دست توست نه به دست غير تو فزونى و كاستىام و سود و زيانم، خدايا! اگر محرومم كنى پس كيست آنكه به من روزى دهد؟ و اگر خوارمسازى پس كيست آنكه به من يارى رساند،
إِلَهِي أَعُوذُ بِكَ مِنْ غَضَبِكَ وَ حُلُولِ سَخَطِكَ إِلَهِي إِنْ كُنْتُ غَيْرَ مُسْتَأْهِلٍ لِرَحْمَتِكَ فَأَنْتَ أَهْلٌ أَنْ تَجُودَ عَلَيَّ بِفَضْلِ سَعَتِكَ إِلَهِي كَأَنِّي بِنَفْسِي وَاقِفَهٌ بَيْنَ يَدَيْكَ وَ قَدْ أَظَلَّهَا حُسْنُ تَوَكُّلِي عَلَيْكَ فَقُلْتَ [فَفَعَلْتَ]مَا أَنْتَ أَهْلُهُ وَ تَغَمَّدْتَنِي بِعَفْوِكَ إِلَهِي إِنْ عَفَوْتَ فَمَنْ أَوْلَى مِنْكَ بِذَلِكَ وَ إِنْ كَانَ قَدْ دَنَا أَجَلِي وَ لَمْ يُدْنِنِي [يَدْنُ]مِنْكَ عَمَلِي فَقَدْ جَعَلْتُ الْإِقْرَارَ بِالذَّنْبِ إِلَيْكَ وَسِيلَتِي إِلَهِي قَدْ جُرْتُ عَلَى نَفْسِي فِي النَّظَرِ لَهَا فَلَهَا الْوَيْلُ إِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَهَا إِلَهِي لَمْ يَزَلْ بِرُّكَ عَلَيَّ أَيَّامَ حَيَاتِي فَلا تَقْطَعْ بِرَّكَ عَنِّي فِي مَمَاتِي إِلَهِي كَيْفَ آيَسُ مِنْ حُسْنِ نَظَرِكَ لِي بَعْدَ مَمَاتِي وَ أَنْتَ لَمْ تُوَلِّنِي [تُولِنِي]إِلا الْجَمِيلَ فِي حَيَاتِي.
خدايا! به تو پناه مىآورم از خشمت و از فرود آمدن غضبت. خدايا! اگر شايسته رحمت نيستم، تو سزاوارى كه بر من با فراوانى فضلت بخشش نمايى، خدايا! گويى من با همه هستىام در برابرت ايستادهام، درحالىكه حسن اعتمادم بر تو، بر وجودم سايه افكنده است، و آنچه را تو شايسته آنى بر من جارى كردهاى و مرا با عفوت پوشاندهاى، خدايا! اگر گذشت كنى، چه كسى از تو سزاوارتر به آن است؟ و اگر مرگم نزديك شده باشد و عملم مرا به تو نزديك نكرده، اعترافم را به گناه وسيله خويش به بارگاهت قرار دادم. خدايا بر نفسم در فرمانبرى از آن گناه بار كردم، پس واى بر او اگر او را يامرزى، خدايا نيكىات بر من در روزهاى زندگىام پيوسته بود، پس نيكى خويش را در هنگام مرگم از من قطع مكن. خدايا چگونه از حسن توجهت پس از مرگم نااميد شوم؟، درحالىكه در طول زندگىام مرا جز به نيكى سرپرستى نكردى.
إِلَهِي تَوَلَّ مِنْ أَمْرِي مَا أَنْتَ أَهْلُهُ وَ عُدْ عَلَيَّ بِفَضْلِكَ عَلَى مُذْنِبٍ قَدْ غَمَرَهُ جَهْلُهُ إِلَهِي قَدْ سَتَرْتَ عَلَيَّ ذُنُوبا فِي الدُّنْيَا وَ أَنَا أَحْوَجُ إِلَى سَتْرِهَا عَلَيَّ مِنْكَ فِي الْأُخْرَى [إِلَهِي قَدْ أَحْسَنْتَ إِلَيَ]إِذْ لَمْ تُظْهِرْهَا لِأَحَدٍ مِنْ عِبَادِكَ الصَّالِحِينَ فَلا تَفْضَحْنِي يَوْمَ الْقِيَامَهِ عَلَى رُءُوسِ الْأَشْهَادِ إِلَهِي جُودُكَ بَسَطَ أَمَلِي وَ عَفْوُكَ أَفْضَلُ مِنْ عَمَلِي إِلَهِي فَسُرَّنِي بِلِقَائِكَ يَوْمَ تَقْضِي فِيهِ بَيْنَ عِبَادِكَ إِلَهِي اعْتِذَارِي إِلَيْكَ اعْتِذَارُ مَنْ لَمْ يَسْتَغْنِ عَنْ قَبُولِ عُذْرِهِ فَاقْبَلْ عُذْرِي يَا أَكْرَمَ مَنِ اعْتَذَرَ إِلَيْهِ الْمُسِيئُونَ.
خدا كارم را چنانكه سزاوار آنى بر عهدهگير، خدايا به سوى من با فضلت بازگرد، به سوى گناهكارى كه جهلش سراپايش را پوشانده، خدايا گناهانى را در دنيا بر من پوشاندى، كه بر پوشاندن آن در آخرت محتاجترم، گناهم را در دنيا براى هيچيك از بندگان شايستهات آشكار نكردى، پس مرا در قيامت در برابر ديدگان مردم رسوا مكن، خدايا جود تو آرزويم را گسترده ساخت، و عفو تو از عمل من برترى گرفت. بار خدايا، روزى كه در آن ميان بندگانت حكم مىكنى، مرا به ديدارت خوشحال كن. خدايا عذرخواهى من از پيشگاهت عذرخواهى كسى است كه از پذيرفتن عذرش بىنياز نگشته، پس عذرم را بپذير اى كريمترين كسىكه بدكاران از او پوزش خواستند.
إِلَهِي لا تَرُدَّ حَاجَتِي وَ لا تُخَيِّبْ طَمَعِي وَ لا تَقْطَعْ مِنْكَ رَجَائِي وَ أَمَلِي إِلَهِي لَوْ أَرَدْتَ هَوَانِي لَمْ تَهْدِنِي وَ لَوْ أَرَدْتَ فَضِيحَتِي لَمْ تُعَافِنِي إِلَهِي مَا أَظُنُّكَ تَرُدُّنِي فِي حَاجَهٍ قَدْ أَفْنَيْتُ عُمُرِي فِي طَلَبِهَا مِنْكَ إِلَهِي فَلَكَ الْحَمْدُ أَبَدا أَبَدا دَائِما سَرْمَدا يَزِيدُ وَ لا يَبِيدُ كَمَا تُحِبُّ وَ تَرْضَى إِلَهِي إِنْ أَخَذْتَنِي بِجُرْمِي أَخَذْتُكَ بِعَفْوِكَ وَ إِنْ أَخَذْتَنِي بِذُنُوبِي أَخَذْتُكَ بِمَغْفِرَتِكَ وَ إِنْ أَدْخَلْتَنِي النَّارَ أَعْلَمْتُ أَهْلَهَا أَنِّي أُحِبُّكَ إِلَهِي إِنْ كَانَ صَغُرَ فِي جَنْبِ طَاعَتِكَ عَمَلِي فَقَدْ كَبُرَ فِي جَنْبِ رَجَائِكَ أَمَلِي إِلَهِي كَيْفَ أَنْقَلِبُ مِنْ عِنْدِكَ بِالْخَيْبَهِ مَحْرُوما وَ قَدْ كَانَ حُسْنُ ظَنِّي بِجُودِكَ أَنْ تَقْلِبَنِي بِالنَّجَاهِ مَرْحُوما إِلَهِي وَ قَدْ أَفْنَيْتُ عُمُرِي فِي شِرَّهِ السَّهْوِ عَنْكَ وَ أَبْلَيْتُ شَبَابِي فِي سَكْرَهِ التَّبَاعُدِ مِنْكَ إِلَهِي فَلَمْ أَسْتَيْقِظْ أَيَّامَ اغْتِرَارِي بِكَ وَ رُكُونِي إِلَى سَبِيلِ سَخَطِكَ.
خدايا، حاجتم را برمگردان، و طمعم را قرين نوميدى مساز، و اميد و آرزويم را از خود مبر. خدايا، اگر خوارىام را مىخواستى، هدايتم نمىنمودى، و اگر رسوايىام را خواسته بودى عافيتم نمىبخشيدى، خدايا، اين گمان را به تو ندارم كه مرا در حاجتى كه عمرم را در طلبش سپرى كردهام، از درگاهت بازگردانى. خدايا تو را سپاس، سپاسى ابدى و جاودانه، هميشگى و بىپايان، سپاسى كه افزون شود و نابود نگردد، آنگونه كه پسندى و خشنود گردى، خدايا اگر مرا بر جرمم بگيرى، من نيز تو را به عفوت بگيرم، و اگر به گناهانم بنگرى، جز به آمرزشت ننگرم، و اگر مرا وارد دوزخ كنى، به اهل آن آگاهى دهم كه تو را دوست دارم. خدايا اگر عملم در برابر طاعتت كوچك بوده، همانا از سر اميد به تو آرزويم بزرگ است. خدايا چگونه از بارگاهت با نوميدى و محروميت بازگردم، درحالىكه خوشگمانىام به بخشش وجودت اين بوده كه مرا نجاتيافته و بخشيده باز مىگردانى، خدايا عمرم را در آزمندى غفلت از تو نابود ساختم، و جوانىام را در مستى دورى از تو پير نمودم. خدايا در روزگار غرور نسبت به تو، بيدار نشدم و گاه تمايلم به سوى خشم تو آگاه نگشتم.
إِلَهِي وَ أَنَا عَبْدُكَ وَ ابْنُ عَبْدِكَ قَائِمٌ بَيْنَ يَدَيْكَ مُتَوَسِّلٌ بِكَرَمِكَ إِلَيْكَ إِلَهِي أَنَا عَبْدٌ أَتَنَصَّلُ إِلَيْكَ مِمَّا كُنْتُ أُوَاجِهُكَ بِهِ مِنْ قِلَّهِ اسْتِحْيَائِي مِنْ نَظَرِكَ وَ أَطْلُبُ الْعَفْوَ مِنْكَ إِذِ الْعَفْوُ نَعْتٌ لِكَرَمِكَ إِلَهِي لَمْ يَكُنْ لِي حَوْلٌ فَأَنْتَقِلَ بِهِ عَنْ مَعْصِيَتِكَ إِلا فِي وَقْتٍ أَيْقَظْتَنِي لِمَحَبَّتِكَ وَ كَمَا أَرَدْتَ أَنْ أَكُونَ كُنْتُ فَشَكَرْتُكَ بِإِدْخَالِي فِي كَرَمِكَ وَ لِتَطْهِيرِ قَلْبِي مِنْ أَوْسَاخِ الْغَفْلَهِ عَنْكَ إِلَهِي انْظُرْ إِلَيَّ نَظَرَ مَنْ نَادَيْتَهُ فَأَجَابَكَ وَ اسْتَعْمَلْتَهُ بِمَعُونَتِكَ فَأَطَاعَكَ يَا قَرِيبا لا يَبْعُدُ عَنِ الْمُغْتَرِّ بِهِ وَ يَا جَوَادا لا يَبْخَلُ عَمَّنْ رَجَا ثَوَابَهُ إِلَهِي هَبْ لِي قَلْبا يُدْنِيهِ مِنْكَ شَوْقُهُ وَ لِسَانا يُرْفَعُ إِلَيْكَ صِدْقُهُ وَ نَظَرا يُقَرِّبُهُ مِنْكَ حَقُّهُ إِلَهِي إِنَّ مَنْ تَعَرَّفَ بِكَ غَيْرُ مَجْهُولٍ وَ مَنْ لاذَ بِكَ غَيْرُ مَخْذُولٍ وَ مَنْ أَقْبَلْتَ عَلَيْهِ غَيْرُ مَمْلُوكٍ [مَمْلُولٍ]،
خدايا و من بنده تو و فرزند بنده توام، در برابرت ايستادهام، به كرمت به حضرت تو متوسّلم. خدايا، بنهاى هستم، كه به درگاهت از آنچه كه با آن با تو روبرو بودهام از كمى حيايم از مراقبتت نسبت به من بيزارى مىجويم و از تو درخواست گذشت مىكنم، زيرا گذشت صفتى درخور كرم توست. خدايا برايم نيرويى نيست كه خود را بوسيله آن از عرصه نافرمانىات بيرون برم، مگر آنگاه كه به محبّتت بيدارم سازى، و آنچنانكه خواستى باشم، پس تو را شكر گذارم، براى اينكه در آستان كرمت واردم كردى، و هم اينكه دلم را از آلايههاى غفلت از حضرتت پاك نمودى. خدايا بر من نظر كن، نظر به كسىكه صدايش كردى و تو را اجابت كرد، و به يارىات به كارش گماشتى و او از تو اطاعت كرد، اى نزديكى كه از فريفتگان دور نمىشود، و اى سخاوتمندى كه از اميد بستگان به پاداشش دريغ نمىورزد. خدايا، قلبى به من عنايت كن، كه اشتياقش او را به تو نزديك كند، و زبانى كه صدقش به جانب تو بالا برده شود؛ و نگاهى كه حق بودن او را به تو نزديك نمايد، خدايا، كسىكه به تو شناخته شد، ناشناخته نيست، و آنكه به تو پناهنده شد خوار نيسد، و هركه را تو به او روى آورى برده نيست،
إِلَهِي إِنَّ مَنِ انْتَهَجَ بِكَ لَمُسْتَنِيرٌ وَ إِنَّ مَنِ اعْتَصَمَ بِكَ لَمُسْتَجِيرٌ وَ قَدْ لُذْتُ بِكَ يَا إِلَهِي فَلا تُخَيِّبْ ظَنِّي مِنْ رَحْمَتِكَ وَ لا تَحْجُبْنِي عَنْ رَأْفَتِكَ إِلَهِي أَقِمْنِي فِي أَهْلِ وَلايَتِكَ مُقَامَ مَنْ رَجَا الزِّيَادَهَ مِنْ مَحَبَّتِكَ إِلَهِي وَ أَلْهِمْنِي وَلَها بِذِكْرِكَ إِلَى ذِكْرِكَ وَ هِمَّتِي فِي رَوْحِ نَجَاحِ أَسْمَائِكَ وَ مَحَلِّ قُدْسِكَ إِلَهِي بِكَ عَلَيْكَ إِلا أَلْحَقْتَنِي بِمَحَلِّ أَهْلِ طَاعَتِكَ وَ الْمَثْوَى الصَّالِحِ مِنْ مَرْضَاتِكَ فَإِنِّي لا أَقْدِرُ لِنَفْسِي دَفْعا وَ لا أَمْلِكُ لَهَا نَفْعا إِلَهِي أَنَا عَبْدُكَ الضَّعِيفُ الْمُذْنِبُ وَ مَمْلُوكُكَ الْمُنِيبُ [الْمَعِيبُ]فَلا تَجْعَلْنِي مِمَّنْ صَرَفْتَ عَنْهُ وَجْهَكَ وَ حَجَبَهُ سَهْوُهُ عَنْ عَفْوِكَ إِلَهِي هَبْ لِي كَمَالَ الانْقِطَاعِ إِلَيْكَ وَ أَنِرْ أَبْصَارَ قُلُوبِنَا بِضِيَاءِ نَظَرِهَا إِلَيْكَ حَتَّى تَخْرِقَ أَبْصَارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ فَتَصِلَ إِلَى مَعْدِنِ الْعَظَمَهِ وَ تَصِيرَ أَرْوَاحُنَا مُعَلَّقَهً بِعِزِّ قُدْسِكَ إِلَهِي وَ اجْعَلْنِي مِمَّنْ نَادَيْتَهُ فَأَجَابَكَ وَ لاحَظْتَهُ فَصَعِقَ لِجَلالِكَ فَنَاجَيْتَهُ سِرّا وَ عَمِلَ لَكَ جَهْرا.
خدايا، آنكه به تو راه جويد راهش روشن است، و آنكه به تو پناه جويد در پناه توست، و من به تو پناه آوردم اى خداى من، پس گمانم را از رحمتت نااميد مساز، و از مهربانىات محرومم مكن، خدايا، در ميان هل ولايتت برنشانم، نشاندن آنكه به افزون شدن محبّتت اميد بسته، خدايا، شيفتگى به ذكرت را پيوسته به من الهام فرما، و همّتم را در نسيم كاميابى نامهايت و جايگاه قدرست قرار ده. خدايا به حق خودت بر خودت، مرا به جايگاه اهل طاعتت، و جايگاه شايسته بر ساخته از خشنودىات برسان، زيراكه من نه بر دفعى از خود قدرت دارم، و نه بر نفع خويش مالك هستم. خدايا، من بنده ناتوان گنهكار توام، و مملوك توبهكننده به پيشگاهت، مرا از كسانىكه رويت را از آنان برگرداندى قرار مده، و نه از كسانى كه غفلتشان از بخششت محرومشان نموده. خداى كمال جدايى از مخلوقات را، براى رسين كامل به خودت به من ارزانى كن، و ديدگان دلهايمان را به پرتو نگاه به سوى خويش روشن كن، تا ديدگان دل پردههاى نور را دريده و به سرچشمه عظمت دست يابد، و جانهايمان آويخته به شگوه قدست گردد، خدايا مرا از كسانى قرار ده كه آوازشان دادى، پس پاسخت دادند، به آنها توجه فرمود: ى، پس در برابر بزرگىات مدهوش شدند، و با آنان راز پنهان گفتى و آنان آشكارا براى تو كار كردند،
إِلَهِي لَمْ أُسَلِّطْ عَلَى حُسْنِ ظَنِّي قُنُوطَ الْإِيَاسِ وَ لا انْقَطَعَ رَجَائِي مِنْ جَمِيلِ كَرَمِكَ إِلَهِي إِنْ كَانَتِ الْخَطَايَا قَدْ أَسْقَطَتْنِي لَدَيْكَ فَاصْفَحْ عَنِّي بِحُسْنِ تَوَكُّلِي عَلَيْكَ إِلَهِي إِنْ حَطَّتْنِي الذُّنُوبُ مِنْ مَكَارِمِ لُطْفِكَ فَقَدْ نَبَّهَنِي الْيَقِينُ إِلَى كَرَمِ عَطْفِكَ إِلَهِي إِنْ أَنَامَتْنِي الْغَفْلَهُ عَنِ الاسْتِعْدَادِ لِلِقَائِكَ فَقَدْ نَبَّهَتْنِي الْمَعْرِفَهُ بِكَرَمِ آلائِكَ إِلَهِي إِنْ دَعَانِي إِلَى النَّارِ عَظِيمُ عِقَابِكَ فَقَدْ دَعَانِي إِلَى الْجَنَّهِ جَزِيلُ ثَوَابِكَ إِلَهِي فَلَكَ أَسْأَلُ وَ إِلَيْكَ أَبْتَهِلُ وَ أَرْغَبُ وَ أَسْأَلُكَ أَنْ تُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تَجْعَلَنِي مِمَّنْ يُدِيمُ ذِكْرَكَ وَ لا يَنْقُضُ عَهْدَكَ وَ لا يَغْفُلُ عَنْ شُكْرِكَ وَ لا يَسْتَخِفُّ بِأَمْرِكَ إِلَهِي وَ أَلْحِقْنِي بِنُورِ عِزِّكَ الْأَبْهَجِ فَأَكُونَ لَكَ عَارِفا وَ عَنْ سِوَاكَ مُنْحَرِفا وَ مِنْكَ خَائِفا مُرَاقِبا يَا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِكْرَامِ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ رَسُولِهِ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ وَ سَلَّمَ تَسْلِيما كَثِيرا.
خدايا بر خوشبينىام نااميدى و يأس را چيره نسازم، و اميدم از زيبايى كرمت نبرد. خدايا گر خطاهايم مرا از نظرت انداخته، به خاطر حسن اعتمادم بر تو از من چشمپوشى كن. خدايا، اگر گناهان از جايگاه مكارم لطفت مرا پائين آورده، اما يقين به كرم عنايتت هشيارم نموده. خدايا اگر غفلت از آماده شدن براى ديدارت به خوابم فرو برده، ولى معرفت به نعمتهاى كريمانهات مرا بيدار ساخته است. خدايا اگر بزگى مجازاتت مرا به سوى آتش فرا خوانده، هرآينه ثواب برجستهات مرا به سوى بهشت خوانده است، خدايا از تو درخواست مىكنم، و به پيشگاهت زارى نموده، و رغبت مىورزم، و از تو مىخواهم كه بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستى، و مرا از كسانى قرار دهى كه ذكرت را همواره بر زبان دارند، و پيمانت را نمىشكنند، و از سپاست غافل نمىشوند، و فرمانت را سبك نمىشمارند، خدايا مرا به نور عزّت بسيار زيبايت برسان تا عارف به وجودت گردم، و از غير تو روىگردان شود، و از تو هراسان و برحذر باشم، اى داراى بزرگى و بزرگوارى، و درود خدا و سلام بسيار او بر محمّد فرستادهاش، و برخاندان پاكش باد.
منبع: ميزان