امشب؛ شب معراج است امشب؛ شب معراج است امشب؛ شب معراج است بعثه مقام معظم رهبری در گپ بعثه مقام معظم رهبری در سروش بعثه مقام معظم رهبری در بله
امشب؛ شب معراج است امشب؛ شب معراج است امشب؛ شب معراج است امشب؛ شب معراج است امشب؛ شب معراج است

امشب؛ شب معراج است

معراج، عروج عاشقانه و عارفانه و عابدانه است از مرز عالم خاک تا بام افلاک. پر کشیدن از بندهاست تا جهان رهایی و نجوای محرمانه است در خلوت ترین حریم ها، در با شکوه ترین حرم ها و با دلپذیرترین محرم ها.

به گزارش پايگاه اطلاع رساني حج، معراج، پروازي است برق آسا با بُراق عشق در افق عرفان الهي. معراج سفري است عاشقانه در ملكوت عالم. پذيرايي ويژه خدايي است براي رسولي پاك باخته و پاك زيست، از مسجدالحرام تا مسجدالاقصي ـ قبله گاه نخست مسلمانان و قلب كنوني جهان اسلام و خاستگاه پيامبران و زادگاه اديان آسماني ـ و از آن جا تا شكوه بي كران عرش الهي و بام افلاك. معراج، شكوهمندترين ضيافت خداست براي عزيزترين مخلوق هستي. آيه معراج آيه اول سوره اِسرا، اشاره كوتاهي به معراج پيامبر دارد. در اين آيه خداوند مي فرمايد: «پاك است آن خداي كه بنده خود محمد صلي الله عليه و آله وسلم را شبي از مسجدالحرام به مسجدالاقصي كه پيرامون آن را بركت داده ايم بُرد، تا برخي از نشانه هاي خويش را به او بنماييم. او شنوا و بيناست».
به نام خداوند كون و مكان كه بخشنده است و دگر مهربان
منزه بود آن كه سيري عيان شبي بنده اش را بدادي از آن
چنان مسجدي را كه آمد حرام سوي مسجدي هم كه اقصي است نام
هماني كه اطراف آن را دگر مبارك نموديم ما سر به سر
كه آيات خود را نشانش دهيم چو باشد سميع و بصير آن عظيم. داستان معراج در سال هاي آغازين بعثت، كه اسلام آرام آرام دل هاي مردمان را تسخير مي كرد، پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم به معراج رفت. جبرئيل كه از سوي خدا آمده بود، با پيامبر همراه شد تا در يك شب تاريك، از مسجدالحرام به مسجدالاقصي در بيت المقدس رفته، پس از آن به آسمان ها صعود كند. پيامبر در آن شب، آثار عظمت خداوند را در پهنه آسمان ها مشاهده كرد و همان شب به مكه بازگشت، هم اين ماجرا كه داستاني فوق العاده شگرفت و شگفت انگيز داشت، به اعجاز و لطف خدا امكان يافت. اين واقعه كه در قرآن و روايات ما به آن اشاره شده، فصلي بزرگ در دفتر اعتقادات مسلمانان گشوده است. هدف معراج در بيان امام صادق عليه السلام امام صادق عليه السلام در حديث زيبايي، هدف از معراج پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله وسلم را چنين بيان مي كند: «خداوند هرگز مكاني ندا رد و زمان بر او احاطه ندا رد. اما خدا مي خواست فرشتگان و ساكنان آسمانش را با گام نهادن پيامبر در ميان آنها احترام كند و نيز بخشي از شگفتي هاي عظمتش را به پيامبر نشان دهد، تا پس از بازگشت، براي مردم بازگويد». انگيزه معراج پيامبر انگيزه معراج، مشاهده آيات عظمت الهي بود تا روح بزرگ پيامبر با مشاهده اسرار قدرت خدا در سراسر جهان خلقت، عظمت بيشتري يابد و آمادگي فزون تري براي هدايت انسان ها پيدا كند و با درك و ديد تازه اي از هستي، هدايت و رهبري انسان ها را ادامه دهد، اگرچه، پيامبر قدرت خدا را شناخته بود و از شكوه آفرينش نيز آگاه بود. معراج، معجزه اي روشن بدون شك، مسئله معراج، جنبه عادي نداشته كه با معيارهاي عادي سنجيده شود. نه اصل سفر عادي بود، نه مركبش، نه مشاهداتش و نه گفت وگوهايش. حتي مقياس هايي كه در آن به كار رفته، چون مقياس هاي محدود و كوچك كره خاكي ما نيست. تشبيه هايي كه در آن واقعه آمده، تنها بيانگر عظمت صحنه هايي است كه پيامبر مشاهده كرد. همه چيز به صورت خارق العاده و در مقياس هايي خارج از مكان و زماني كه ما با آن آشناييم، رخ داد. پس جاي تعجب نيست كه اين امور با مقياسِ زماني كره زمين، در يك شب يا كم تر از يك شب واقع شده باشد. معراج، همچون همه معجزات انبياي الهي، با استفاده از نيروي بي پايان خدا صورت گرفته است. معراج در قرآن در دو سوره از سوره هاي قرآن به مسئله معراج اشاره شده است: نخست سوره اِسرا كه تنها بخش اول اين سفر را بيان مي كند، يعني سير از مكه و مسجدالحرام به مسجدالاقصي و بيت المقدس؛ اما در سوره نجم در آيات 13 تا 18، قسمت دوم معراج، يعني سير آسماني آمده است. مفاد اين شش آيه چنين است كه پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم براي بار دوم، فرشته وحي جبرئيل را به صورت اصلي مشاهده و ملاقات كرد (مرتبه اول در آغاز نزول وحي در كوه حرا بود). پيغمبر صلي الله عليه و آله وسلم در مشاهده اين منظره دچار خطا و اشتباه نشد و آيات و نشانه هاي بزرگي از عظمت خدا مشاهده كرد.
دگر بار ديدش چنان بر ملا به نزديكي «سدره المنتهي»
كه باشد در آن جا همي حاوي اش به طور يقين «جنت الماوي»اش
به گاهي كه چيزي مر آن سدره را بپوشانده بودي در اين ماجرا
نه شد منحرف چشم او هيچ دم نه طغيان نمودي دگر بيش و كم
يقين ترين اعتقادات
علامه مجلسي رحمه الله درباره اثبات مسئله معراج در كتاب شريف بحارالانوار مي گويد: «سير پيامبر اسلام از مسجدالحرام به بيت المقدس و از آن جا به آسمان ها، از جمله مطالبي است كه آيات و احاديث متواتر شيعه و سني بر آن دلالت دارد و انكار امثال اين مسائل يا تأويل و توجيه آن به معراج روحاني يا خواب ديدن پيامبر، ناشي از آگاه نبودن از اخبار ائمه هدي يا سست باوري است». سپس مي افزايد: «اگر بخواهيم اخباري را كه در اين باره رسيده جمع آوري كنيم، كتاب بزرگي خواهد شد».
معراج جسماني يا روحاني؟ برخي سفر آسماني پيامبر را، در خواب يا معراجي روحاني دانسته اند، اما ميان دانشمندان اسلامي، اعم از شيعه و سني، مشهور است كه اين امر، در بيداري صورت گرفته است. آغاز سوره اِسرا و هم چنين آيات 13 تا 18 سوره نجم نيز وقوع آن را در بيداري گواهي مي دهد. تاريخ نيز شاهد صادقي بر اين موضوع است؛ زيرا در تاريخ مي خوانيم هنگامي كه پيامبر، مساله معراج را مطرح كرد، مشركان به شدت آن را انكار، و بهانه اي براي سركوب پيامبر كردند.
اگر پيامبر مكرم اسلام صلي الله عليه و آله وسلم اين مسئله را مربوط به خواب يا مكاشفه روحاني دانسته بود، شايد اين همه غوغا را به همراه نداشت.
تاريخ معراج درباره تاريخ وقوع معراج، در ميان مورخان اسلامي اختلاف نظر وجود دارد. بعضي آن را در شب 27 ماه رجب سال دهم بعثت و بعضي آن را در شب هفدهم رمضان سال دوازده بعثت و عده اي نيز آن را در اوائل بعثت ذكر كرده اند. با اين حال، اختلاف در تاريخ وقوع شب معراج، مانع از اتفاق نظر در اصل وقوع آن نيست.
رازهاي ناگفته در شب معراج، باشكوه ترين وصال هستي رقم خورد و پاك ترين محرم، پا به بزرگ ترين حرم نهاد. در آن شبِ عشق و شوق و جذبه و وصال ميان حبيب و محبوب، گفت وگوها، اشارات و رمز و رازهايي رد و بدل شد كه نه گوشْ توانايي شنيدن، و نه انديشه هاي عادي تاب دريافت آن را دارد. پيامبر از شراب روحاني وصال آن شب، ما را به اندازه جرعه ادراكمان مهمان كرد. از اين رو رازهاي بسيار، براي هميشه در درون جان پيامبر مكتوم ماند و شايد تنها جز خاصان از آن آگاه نشدند.
مقام بندگي خداوند متعال، در آيه اول سوره اِسرا كه اشاره به معراج پيامبر دارد از ايشان با واژه «عبد» نام مي برد؛ در پسِ اين خطاب، رازي شگرف نهفته است. واژه عبد نشان مي دهد كه اين افتخار و عظمت پيامبر، به سبب مقام عبوديت و بندگي اوست، چرا كه بالاترين مقام انسان آن است كه بنده راستين خدا باشد و جز در پيشگاه او جبين نسايد و در برابر فرماني جز فرمان او تسليم نگردد و هر كاري كه مي كند براي خدا باشد و هر گام كه بر مي دارد رضاي او را بطلبد. اگر انسانِ فرشي اين چنين بندگي كند، گام بر پله هاي عرش مي نهد. معراج در اديان ديگر عقيده به معراج، در ميان پيروان اديان ديگر نيز، وجود دارد. اين عقيده درباره حضرت عيسي به خوبي ديده مي شود؛ چنان كه در انجيل مرقس باب 6، انجيل لوقاباب 24 و انجيل يوحنا باب 21 مي خوانيم كه عيسي به آسمان ها صعود نمود (و به معراج هميشگي رفت). هم چنين از بعضي روايات اسلامي استفاده مي شود كه بعضي از پيامبران پيشين نيز داراي معراج بوده اند. محبت خدا هستي بر محور محبت خدا مي چرخد؛ محبتي بي انتها و گسترده به پهناي همه عظمت هاي خدا. در شب معراج، خداوند متعال دريچه هايي از معنا، روبه روي پيامبر گشود. حضرت علي عليه السلام مي فرمايند: «در شب معراج، پيامبر از خداوند متعال پرسيد: پروردگارا، بهترين كردار كدام است؟ خداوند فرمود: هيچ چيز نزد من برتر از توكل بر من و رضا به آنچه قسمت كرده ام نيست. اي محمد، آنها كه براي من، يكديگر را دوست دارند، محبتم شاملشان مي شود و كساني را كه به خاطر من مهربانند و به خاطر من پيوند دوستي دارند، دوست مي دارم و نيز محبتم براي كساني كه بر من توكل مي كنند، لازم است و براي محبت من، حدود و اندازه و مرز و نهايتي نيست». اين سخنان عرشي كه روح انسان را با خود به اوج آسمان ها مي برد و در معراج الهي سير مي دهد، تنها قسمتي از حديث قدسي است. بهشت و دزوخ برزخي هدف معراج، رسيدن به شهود باطني و ديدن عظمت خداوند در پهنه آسمان ها بود. در آن شب پيامبر كساني را ديد كه در رضوان رضايت خدا متنعم، يا در جهنم قهر خدا در عذاب بودند. البته، بهشت و دوزخي كه پيامبر در سفر معراج مشاهده كرد، بهشت و جهنمي برزخي بود و منظور مشاهده صفات بهشتيان و دوزخيان بود؛ چرا كه بهشت و دوزخ رستاخيز پس از قيام قيامت و فراغت از حساب، نصيب نيكوكاران و بدكاران مي شود.
مجازات رباخواران پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم هم چنان كه به سفر عرشي اش ادامه مي داد به گروهي برخورد كه حالتي رقت انگيز داشتند. شكم آنها به اندازه اي برجسته بود كه هيچ كدام قادر نبودند از جا برخيزند. پيامبر كه اين حالت آنان را ديد، رو به جبرئيل كرد و پرسيد: اينها چه كساني هستند؟
جبرئيل پاسخ داد: «اينها افرادي هستند كه ربا مي خورند».
حرام خواران پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله وسلم در شب معراج به مردماني برخورد كه به كاري عجيب و غير معمول مشغول بودند. در پيش روي آنها غذاهايي آلوده و ناپاك و هم چنين غذايي پاكيزه و معطر قرار داشت، اما آنها غذاي آلوده و ناپاك را مي خوردند و طعام هاي پاك را فرو مي گذاشتند. پيامبر پرسيد: اينها كه هستند؟ جبرئيل پاسخ داد: «اينان مردماني از امت تو هستند كه حرام مي خورند. آدم هايي كه حلال خدا را رها مي كنند و سرگرم لذت بردن از چيزهاي حرام هستند.
تفسير راستين عبدصالح چگونه مي توان از اسارت زمين آزاد شد و به غايت عظمت الهي صعود كرد؟ با كدام جاذبه مي توان از وابستگي خارج شد؟ با كدام بال مي توان از مرز خاك به قلمرو افلاك پرواز كرد؟ چگونه مي توان به ضيافت نور، سفر، و در حريم خلوت دوست عشق بازي كرد؟ با كدام رفتن مي توان عارفانه ترين ماندگاري را تفسير كرد؟
محمد صلي الله عليه و آله وسلم در شب معراج، زيباترين تصوير عروج انسان را ترسيم كرد و شكوهمندترين كتاب عشق بازي را ورق زد. او اسير زمين و دل بسته خاك نبود. محمد صلي الله عليه و آله وسلم تفسير راستين عبد صالح خدا بود و چه زيبا در عرش امن الهي سير كرد. ايمان، رمز هر اعجاز جاويد است.
سفر به سرزمين ضيافت عشق ماه بر سر گيتي حريري از مهتاب كشيده بود و خياط زبردست آسمان، چادر سياه شب را با پولك هاي زيبا گل دوزي كرده بود. نسيمْ بوي معطري در فضا مي پراكند. گوييا مكه، حال و هواي ديگري داشت. در گوشه اي از شهر، پيامبر غرق در انديشه هاي دراز خويش، چشم بر آسمان دوخته بود. در نگاه او نوعي انتظار مي درخشيد. لحظه اي پلك بر هم نهاد و بوي عطر دل چسبي را از نسيم ستاند، در همان هنگام صدايي شنيد: «امشب سفر شگفتي در پيش داري». پيامبر چشم گشود. جبرئيل در برابرش ايستاده بود. پرسيد: كجا؟ جبرئيل پاسخ داد: «به نقاط مختلف عالم هستي، خداوند اراده كرده است تا پيامبر خويش را در آسمان ها سير داده و او را از پهناي جهان آفرينش آگاه گرداند». اين، آغاز سفر به سرزمين ضيافت عشق بود.
تماشايي ترين تصوير آن شب، زمين با كوه هايي كه هم چون ميخ هايي استوار بر آن ايستاده بودند و دشت هايي كه در غربت و تنهايي، به سكوت خفته بودند و اقيانوس هايي كه به هياهو و فرياد، موج برانگيخته بودند و رودهايي كه به رواني، نغمه سر مي دادند و درختاني كه تن به نور نقره فام مي شستند و ماه كه بر سينه نيلگون آسمان مي درخشيد، هيچ كدام تماشايي نبودند. تماشايي ترين تصوير آن شب، عروج عاشقانه مردي بود كه برق آسا با براق عشق در افق عرفان الهي گام بر پله هاي عرش مي نهاد و باشكوه ترين عشق بازي هستي را رقم مي زد.
منبع: مجله گلبرگ شماره 35




مطالب مرتبط

نظرات کاربران