سرنوشت شوم قاتلان امام حسین (ع) پس از واقعه کربلا سرنوشت شوم قاتلان امام حسین (ع) پس از واقعه کربلا سرنوشت شوم قاتلان امام حسین (ع) پس از واقعه کربلا بعثه مقام معظم رهبری در گپ بعثه مقام معظم رهبری در سروش بعثه مقام معظم رهبری در بله
سرنوشت شوم قاتلان امام حسین (ع) پس از واقعه کربلا سرنوشت شوم قاتلان امام حسین (ع) پس از واقعه کربلا سرنوشت شوم قاتلان امام حسین (ع) پس از واقعه کربلا سرنوشت شوم قاتلان امام حسین (ع) پس از واقعه کربلا سرنوشت شوم قاتلان امام حسین (ع) پس از واقعه کربلا

سرنوشت شوم قاتلان امام حسین (ع) پس از واقعه کربلا

قاتلان امام حسین (ع) و یاران ایشان پس از واقعه کربلا دچار سخت‌ترین بلاها شدند و به سزای اعمالشان رسیدند.

به گزارش پايگاه اطلاع رساني حج، قاتلان امام حسين (ع) و ياران ايشان پس از واقعه كربلا دچار سخت‌ترين بلاها شدند و تعدادي از آنان دچار بيماري‌هاي سخت شدند و به هلاكت رسيدند و عده‌اي نيز توسط خون خواهان امام حسين (ع) به سختي مجازات شدند و به سزاي اعمال خود رسيدند كه در ادامه نقش آنان در حادثه عاشورا و نحوه سرنوشت آن ها را در اين گزارش بخوانيد.
يزيد بن معاويه
از نظر تاريخ، خصوصاً تاريخ تشيع، مسلّم است كه عامل اصلي شهادت امام حسين (ع) و يارانش، يزيد بن معاويه بوده است. او پس از اينكه سر بريده حضرت را نزدش آوردند با چوب به دندان‌هاي مبارك امام مي‌زد. ماجراي هلاكت يزيد به اين شرح است كه او روزي با سربازانش براي شكار به صحرا رفت و براي شكار آهويي به اصحابش گفت: «خودم به تنهايي براي شكار اين آهو اقدام مي‌كنم و كسي با من نيايد.» فرار آهو باعث شد كه يزيد از سربازانش دور شود و آنها هر چه به دنبال او گشتند، او را پيدا نكردند. يزيد بن معاويه در صحرا به صحرانشيني برخورد كرد كه از چاه آب مي‌كشيد. مقداري آب به يزيد داد ولي بر او تعظيم و سلامي نكرد كه يزيد خشمگين شد و گفت: «اگر بداني كه من كيستم بيشتر من را احترام مي‌كني»، آن اعرابي گفت: «اي برادر تو كيستي؟»، كه يزيد در پاسخ گفت: «من اميرالمومنين يزيد پسر معاويه هستم.» صحرانشين هنگامي كه يزيد بن معاويه را شناخت، خشمگين شد و شميشر را به سمت يزيد فرود آورد اما بر سر اسب اصابت كرد و اسب پا به فرار گذاشت و يزيد آنقدر بر زمين كشيده شد كه به هلاكت رسيد.
عبيدالله بن زياد
عبيد الله زياد عامل مهم قتل مسلم بن عقيل پيش از رسيدن امام حسين (ع) به كربلا و روانه كردن سپاهيان خود به سوي حضرت و به شهادت رساندن ايشان بود و پس از واقعه عاشورا، خاندان امام (ع) را به اسارت برد. عبييد الله پس از پيروزي لشكريان مختار، با سپاه خود به سوي آنان آمد، و سپاه مختار عقب نشيني كرد. مختار كه اساساً در پي هلاك ابن زياد و افراد ديگري بود كه در واقعه كربلا دست داشتند، ابراهيم بن مالك اشتر را با سپاه براي مقابله با ابن زياد فرستاد. ابراهيم كه مي‌خواست قبل از ورود ابن زياد به سرزمين عراق، به وي برسد، در نزديكي موصل به لشكر شام رسيد. در جنگ شديدي كه ميان عراقيان و شاميان آغاز شد، ابن زياد شكست خورد (محرم ۶۷) و همراه با يارانش به قتل رسيد. براساس روايتي از ابومخنف، ابراهيم بن اشتر خود در جنگ تن به تن، ابن زياد را به قتل رسانده است.
عمر بن سعد
عمر بن سعد بن ابي وقّاص معروف به عمر سعد و ابن سعد ، فرمانده سپاه عبيدالله بن زياد در واقعه كربلا بوده است. او با لشكر چهار هزار نفري به كربلا رفت و نخستين تير را به سوي حسين (ع) و يارانش رها كرد و پس از شهادت امام حسين (ع) و يارانش دستور داد بر بدن آنان اسب بتازند. ابن سعد به حكومت ري نرسيد و در سال ۶۶ ق به دست مختار ثقفي كشته شد. او از شخصيت‌هاي منفور نزد شيعيان بوده و در زيارت عاشورا لعن شده است.
ابن سعد به هنگام قيام سليمان بن صُرَد خزاعي كوفي به خونخواهي از قاتلان امام حسين (ع) در سال 65 هجري قمري، از ترس كشته شدن به دست مردم، شب ها در دارالاماره مي‌خوابيد و يك سال بعد هنگامي كه مختار بن ابي عبيد ثقفي قيام كرد و بر كوفه مسلط شد همراه با محمد بن اشعث كه او نيز از شركت كنندگان اصلي جنگ كربلا بود، فرار كرد. اما بعد از شورش مردم كوفه بر ضد مختار، به كوفه بازگشت و با ديگر سران مخالف مختار، رهبري مردم را به دست گرفت، ولي با شكست كوفيان بار ديگر از كوفه گريخت و به سوي بصره رفت تا به مصعب بن زبير پناهنده شود. مختار يكي از فرماندهان خود را به نام ابوقلوص شبامي به تعقيب آنان فرستاد. وي ابن سعد را دستگير كرده به نزد مختار آورد و ابن سعد و پسرش حفص بن عمر بن سعد كه او نيز در مجلس حاضر بود به دستور مختار كشته شدند. مختار پس از آتش زدن بدن آنان سرهاي آن دو را براي محمد بن حنفيه به مدينه فرستاد. در روايت تاريخي ديگر آمده است كه ابتدا مختار، ابن سعد را به شفاعت عبدالله ابن جَعده بن هُبيره مخزومي امان داد، زيرا خواهر مختار يا به قولي دختر مختار همسر عمر بن سعد بود؛ اما پس از اعتراض محمد بن حنفيه به مختار، وي به يكي از فرماندهان سپاه خويش دستور داد تا ابن سعد را در خانه‌اش دستگير كرده سر از تنش برگيرد.
شمر بن ذي الجوشن
شمر يكي از منفورترين اشخاصي است كه در جنگ با امام حسين (ع) شركت داشته و از او به نفرت ياد مي‌شود. در بسياري از روايات، شمر را عامل به شهادت رساندن امام در گودال قتلگاه مي‌دانند. هم چنين او پس از به شهادت رساندن امام حسين (ع) قصد حمله به امام سجاد (ع) داشته كه عده اي مانع او مي شوند. شمر نيز مانند بسياري ديگر از عوامل دشمن در واقعه عاشورا، به فرمان مختار به هلاكت رسيد. در پي قيام مختار ثقفي در سال ۶۶، شمر در جنگ عليه او شركت كرد اما مختار وي و ديگر امراي اموي را در جنگ جَبّانة السَبيع (از محله‌هاي كوفه) شكست داد و شمر از كوفه گريخت. مختار جمعي را به همراه غلام خود به دنبال او فرستاد اما شمر غلام مختار را كشت و به قريه‌اي به نام كلتانيه (بين شوش و روستاي صَيمره) رفت و نامه‌اي براي مُصعَب بن زبير فرستاد كه آماده جنگ با مختار بود، اما برخي از سپاهيان مختار، شمر را محاصره كردند و در حالي كه يارانش گريخته بودند، او را كشتند و سرش را نزد مختار فرستادند و بدنش را پيش سگان انداختند، مختار نيز سر شمر را براي محمد بن حنفيه فرستاد.
محمد بن اشعث
محمد بن اشعث از عوامل دستگيري مسلم بن عقيل بود و در روز عاشورا انتساب امام حسين (ع) به پيامبر اكرم (ص) انكار كرد و به همين دليل، مورد نفرين امام (ع) قرار گرفت. در برخي روايات آمده است كه او در روز عاشورا با نيش عقربي به هلاكت رسيد اما منابع قوي تر، خبر از هلاكت او در قيام مختار مي‌دهند. محمد بن اشعث و ديگر قاتلان امام حسين (ع)، هنگامي كه شنيدند مختار در جستجوي آنان است، گريختند و زماني كه از شورش اهالي كوفه باخبر شدند به كوفه برگشتند و فرماندهي اين شورش را بر عهده گرفتند اما بعد از اينكه شورش شكست خورد، محمد بن اشعث به همراه شبث بن ربعي و ديگر قاتلان امام حسين (ع) به بصره گريختند و مصعب بن زبير را به جنگ با مختار تحريك كردند. ابن اشعث سال ۶۷ق در جنگ مصعب با مختار كشته شد.
هاني بن ثبيت حضرمي
او قاتل عبدالله بن علي بن ابي طالب و جعفر بن علي بن ابي طالب معرفي شده است و در زيارت ناحيه مقدسه به عنوان قاتل اين دو فرزند امام علي(ع) لعن شده است. هاني بن ثبيت در روز عاشورا به همراه رحيل بن خيثمه جعفي و جرير بن مسعود حضرمي كمان و لباس‌هاي امام را ربودند. او كه به دستور ابن سعد بر پيكر مطهر امام حسين (ع) تاخته بود، سرانجام به دستور مختار در سال 66 هجري قمري كشته شد.
حرمله بن كاهل اسدي
حرمله در روز عاشورا از تيراندازان سپاه عمر بن سعد بود. او حضرت علي اصغر را با تير سه شعبه به شهادت رساند كه به همين دليل از او با نفرت زيادي ياد مي‌شود و در زيارت عاشورا مورد لعن قرار گرفته است. او هم چنين در شهادت حضرت اباالفضل العباس (ع) نيز نقش داشت و حامل سر مبارك ايشان به كوفه بود. حرمله در قيام مختار، دستگير شد و به فرمان مختار بن ابوعبيد ثقفي، دست و پايش را قطع كردند و سپس او را در آتش سوزاندند. منهال بن عمرو هنگامي كه از سفر حج به كوفه برگشت و صحنه مرگ حرمله را از نزديك مشاهده كرد، ماجراي ملاقاتش با امام سجاد (ع) و نفرين آن حضرت در حق حرمله را براي مختار تعريف كرد. مختار، از اين كه دعاي امام سجاد (ع) به دست او تحقق يافته است، سجده شكر به جاي آورد.
ابحر بن كعب
ابحر در واقعه عاشورا از سپاهيان عمر بن سعد بود. روز عاشورا هنگامي كه لشكر دشمن، امام حسين (ع) را محاصره كرد، عبدالله بن حسن از خيمه بيرون آمد و خود را به عمويش رساند. ابحر بن كعب با شمشير به امام حسين (ع) حمله كرد، عبدالله دستش را سپر آن حضرت كرد و بحر شمشيرش را فرود آورد و دست عبدالله را قطع كرد. در برخي روايات، غارت لباس امام حسين(ع) نيز به او نسبت داده شده است. امام حسين (ع) روز عاشورا جامه خود را پاره كرد تا كسي پس از شهادتش آن را از تنش بيرون نياورد اما بحر بن كعب اين لباس را غارت كرد. در برخي منابع آمده است كه پس از واقعه عاشورا، دو دست بحر بن كعب، مبتلا به مرض شد. دستان او در زمستان آب (خونابه) مي‌داد و در تابستان مانند چوب خشك مي‌شد و پاهاي او فلج شد.
عبدالله بن ابي حصين
عبدالله بن ابي حصين، در واقعه كربلا از لشكريان عمر بن سعد و در گروه عمرو بن حجاج بود كه آب را بر روي امام حسين (ع) و يارانش بستند. روز هفتم محرم، عبيدالله بن زياد در نامه‌اي از عمر بن سعد خواست كه ميان آب و امام حسين (ع) جدايي اندازد. هنگامي كه اين نامه به دست عمر بن سعد رسيد، به عمرو بن حجاج دستور داد تا با سربازان خود، مانع دسترسي امام حسين (ع) و يارانش به شريعه فرات شوند. به نقل منابع، عبدالله بن ابي حصين ازدي بجلي به امام حسين (ع) گفت: «به خدا سوگند كه جرعه اي از اين آب نخواهي نوشيد» كه امام حسين (ع) در جواب اين اقدام او را اينگونه نفرين كردند: «خداوندا! او را تشنه بميران و هرگز نيامرز». به گزارش حميد بن مسلم ازدي، عبدالله بن ابي حصين پس از واقعه كربلا بيمار شد و هرچه آب مي‌نوشيد تشنگي‌اش برطرف نمي‌شد تا اينكه از دنيا رفت.
بجدل بن سليم كلبي
بجدل از سپاهيان عمر بن سعد در واقعه عاشورا است كه پس از شهادت امام حسين(ع)، به انگشتر امام (ع) طمع مي كند و براي سرقت آن، انگشت مبارك حضرت را قطع كرد. بجدل بن سليم در قيام مختار دستگير شد، و به دستور مختار ابتدا انگشتان و سپس دو پاي او را قطع كردند و آنقدر در خون خود غلتيد تا اينكه جان داد.
اسحاق بن حيوه حضرمي
او در روز عاشورا از لشكريان عمر بن سعد بود كه به دستور عمر بن سعد داوطلبانه به همراه تعدادي با اسب بر بدن مبارك امام حسين (ع) تاخت. هم چنين در برخي منابع، سرقت لباس هاي امام را به او نسبت داده اند. او پس از واقعه عاشورا به بيماري پيسي مبتلا، و چهره‌اش دگرگون شد و موهايش ريخت. مختار ثقفي، دست و پاي ده نفري كه بر بدن امام حسين (ع) اسب تاخته بودند را با ميخ آهنين بست و بر پشتشان اسب تاخت تا آنكه كشته شدند.
سنان بن انس نخعي
سنان بن انس يكي از عوامل مهم در شهادت امام حسين (ع) بوده. او در آخرين لحظات حيات امام حسين (ع)، هنگامي كه حضرت در گودال قتلگاه افتاده بودند و كسي از سپاه عمر سعد جرأت تمام كردن كار را نداشت؛ سنان بن انس تأثير مهمي در تحريك ديگران براي به شهادت رساندن امام حسين (ع) داشت. در هنگام آشفتگي اوضاع كوفه پس از مرگ يزيد، سنان كه به عنوان يكي از قاتلان اصلي حسين(ع) شناخته مي‌شد؛ زندگي پنهاني در پيش گرفت و در برخي از نقل‌ها، پس از قيام مختار ثقفي، از كوفه خارج شد و به بصره و اطراف آن گريخت و در برخي منابع آمده كه سنان به دست ياران مختار ثقفي كشته شد.
باشگاه خبرنگاران جوان
منابع: 1- لهوف، سيد بن طاووس 2- تاريخ طبري 3- مقتل الحسين، خوارزمي 4- كشف الغمه، اربلي 5- بحار الانوار، مجلسي 6- انساب الاشراف، بلاذري 7- البدايه و النهايه، ابن كثير 8- المناقب، ابن شهر آشوب


| شناسه مطلب: 70793




امام حسين



نظرات کاربران