همنوا با رباب همسفر با زینب 

کربلا قبله گاه عشاق  اربعین رمز عاشقی همنوا با رباب همسفر با زینب 

کربلا قبله گاه عشاق  اربعین رمز عاشقی همنوا با رباب همسفر با زینب 

کربلا قبله گاه عشاق  اربعین رمز عاشقی بعثه مقام معظم رهبری در گپ بعثه مقام معظم رهبری در سروش بعثه مقام معظم رهبری در بله
همنوا با رباب همسفر با زینب 

کربلا قبله گاه عشاق  اربعین رمز عاشقی همنوا با رباب همسفر با زینب 

کربلا قبله گاه عشاق  اربعین رمز عاشقی همنوا با رباب همسفر با زینب 

کربلا قبله گاه عشاق  اربعین رمز عاشقی همنوا با رباب همسفر با زینب 

کربلا قبله گاه عشاق  اربعین رمز عاشقی همنوا با رباب همسفر با زینب 

کربلا قبله گاه عشاق  اربعین رمز عاشقی
همنوا با رباب همسفر با زینب

کربلا قبله گاه عشاق اربعین رمز عاشقی

کربلا دایرةالمعارف عشق و ایثار و بندگی، قاموس فداکاری و جانبازی، منظومه عشق بازی و کهکشان ایثار که شاه کلید آن اربعین است.

گزارش پنجم: حركت از عمود يك تا 760در مشايه كربلا
به گزارش پايگاه اطلاع رساني حج، همراهان زاير، مخاطبان گزارش هاي اربعين عصر روز شنبه 13 آبان96 مطابق با15 صفر 1439پس از طي مسير پنج كيلومتري حرم امير المومنين علي عليه السلام به عمود يك رسيدم.
مواكب پذيرايي ايراني ها از همه استان ها، شهرستان ها و شهرها با پذيرايي هاي سنتي و ويژه آنها در اين مسير تا كربلا بسيار جالب توجه و مورد استقبال زايرين است كه دعاي خير آنها را براي بانيان نيكوكار به همراه دارد.
موكب جان نثاران حضرت زينب (س)قمصر كاشان نخستين موكبي در نجف بود كه طعم شيرين، معطر و رنگي شربت زعفران و گلاب آن كامم را در هواي گرم و آفتاب داغ ظهر نجف شيرين و خنك كرد.
موكب امامزاده محمد(ع) نوش آباد با شربت بيدمشك، چاي گلاب و غذا،
موكب چهارمحال بختياري با پخت روزانه 12 هزار كباب و 6 هزار نان سنتي با عنوان كاكولي ( طبخ آن با شير، زعفران، كشمش، گل رنگ، آرد و شكر)،توزيع روزانه يك تن فالوده شيرازي،20 هزار تن شربت انجير و خاكشير و روزي 10 هزار غذا در موكب جابر بن عبدالله انصاري از شهرستان خرامه استانفارس ، موكب ثارالله ميمند فارس در عمود 518 با شربت نعنا، پذيرايي خنك و دلچسبي بود كه گرما و عطش زايران را با شيريني اين شربت ها خنك مي كرد.
اما رزق ما با شربت زعفران از يكي از موكب هاي مشهد مقدس كه متبرك از آب زمزم بود پربركت ترين روزي خوش گواري بود كه عطشمان را سيراب كرد.
هر چه از زيبايي ها، بخشش ها، مهرباني ها، خيرات و توزيع نذورات بانيان خير ايراني و عراقي در طريق كربلا بگويم كم گفته ام.
چاپ عبارات يا لثارات الحسين، لبيك يا حيدر، لبيك يا حسين، امان از دل زينب، طريق الي كربلا،طريق الي القدس، طريق كربلا طريق الاحرار و نايب الزياره ام زير تصوير مقام معظم رهبري روي كوله ها و پيشاني بندها حكايت بي نظير عاشقي است كه هر سال زينت بخش و روشني ده راه كربلا است.
فرهنگ مهدويت و انتظار نيز با عبارات "يا صاحب الزمان (عج) تك تك قدم هايم را نذر آمدنت كردم"،" مولاي غريب يا صاحب الزمان با هر قدم نذر آمدن تو آمده ام"و" آمده ام بسوي تو تا تو بسوي ظهور بيايي" نوشته بر روي كوله پشتي ها حقيقت زيارت اربعين مقدمه اي بر ظهور صاحب العصر را معنا مي كند.
بعضي زايرين نيز با شركت در طرح نايب الشهيد و نايب الزياره كارت تصاوير زيباي شهداي عراقي و ايراني مدافع حرم يا دفاع مقدس را با اسامي آنها بر كوله پشتي هاي خود حمايل كرده بودند تا بگويند اگر امروز ما كربلا مي رويم از بركت خون مطهر شما آزادمردان باغيرتي است كه دست از جان و زندگي شستيد و فنا في الله شديد.
برخي ديگر نيز تصاوير پدر و مادرهاي مريض يا مرحوم خود را چاپ كرده بودند و زير آن نوشته بودند پدر و مادر عزيز به يادتان هستنم تا همه بدانيم اگر امروز با تربيت حسيني در مسير كربلا هستيم از لقمه حلال پدران و شير مادراني است كه با اشك چشمشان بر عاشورا در جانمان عجين شد.
تمثال هاي امام راحل، مقام عظماي ولايت، آيت الله سيستاني، سيد حسن نصرالله، مقتدا صدر، احمدي تهراني پدر موشكي ايران، سردار سليماني، حاج ابراهيم همت، شهيد محسن حججي، شهيد ابراهيم هادي، احمد متوسليان، سردار احمد كاظمي، شهيد برونسي، سردار همدانيان، مجيد قربانخاني، مصطفي صدرزاده، عباس آسيمه، محمود رضا بيضايي و ساير شهداي مدافع حرم و جنگ تحميلي روي كوله پشتي ها، روي چادرهاي بانوان، سربندها و پيشاني بندهاي مزين به اسامي متبرك ايمه اطهار چون ستارگاني روشن مسير را درخشان و نورافشاني مي كرد.
حتي هر يك از عمودها نيز با بنر بزرگ تصاوير شهداي عراق پرتوافشاني مي كرد.
اما همه شور و شعور و شعف معنوي مسير به حركت در پرچم ها وبيرق هاي مشكي، سبز وسرخمزين به تمثال سيدالشهدا و ابوالفضل العباس
و حتي پرچم هاي ايران و عراق بود كه در دست زنان، مردان، كودكان و جوانان بر رخ آسمان موج مي خورد.
با ديدن اين همه نماد و معارف زيبا وجودت سرشار از انرژي، حماسه، غيرت و افتخار و مباهات بر آسمانيان مي شود.
غيرت از اين جهت كه وقتي زير بيرق حسين رفتي و زاير اربعين شدي ديگر نبايد آدم سابق باشي و حسين وار زندگي كني و حسيني بميري و فخر و مباهات از اين جهت كه ما توفيق پيدا كردي تا در جمع عاشقي قرار بگيري كه اساميشان ثبت شده و مورد شفاعت سيدالشهدا است.
علاوه بر همه اين تفصيلات برخي نيز كار وتخصص و داشته هاي خود را براي اربعين با كمال ميل و افتخار خرج مي كردند مثل آن جواني كه اين عبارت را روي كوله اش به سه زبان عربي، فارسي و انگليسي نوشته بود: " من يك پزشك هستم در صورت نياز اطلاع دهيد".
جوانانو نوجواناني كه پيراهن هاي مشكي مزين به تمثال شهيد حججي و ابراهيم هادي را بر تن داشتند و عكس هاي شهدايي را كه نايب الزياره آنها بودند نمادهاي عاشقي و شور حسيني است كه به اشكال مختلف مايه شور و شعور معنوي اين سفر شده است.
اينجا هر كسي هر خدمتي از دستش بر مي آيد دريغ نمي كند اينجا همه خوبي ها و مهرباني ها به توان حسين مي رسد و شور و شعور علوي بين همه تقسيم مي شود.
آنچه كه در اين پياده روي و همايش بزرگ جهاني قابل توجه و تامل است
شور و حال عاشقانه و خالصانه جوانان، زنان و اطفال و كودكان ايراني همراه پدر و مادرهايشان است.
اين شرح بي نهايت قابل توصيف نيست
بعضي جوانان در مسير راه چفيه بر سر كشيده با قرايت زيارت عاشورا يا گوش سپردن به نواي مرثيه هاي سوزناك غبار از دل مي شويند و با راز و نياز اربعيني پر پرواز مي گيرند.
شور و حال معنوي مشايه اربعين ( پياده روي) با همه اين زيبايي ها مضاعف و صد چندان مي شود تو گويي اين جماعت با هر يك قدم در اين بحر بي كران الماس نور از صدف قلبشان مي گيرند و بر آسمانيان خودنمايي مي كنند.
روز شنبه 13 آبان 54 عمود روز يكشنبه 14 آبان تا عمود 350و روز دوشنبه15 آبان نيز از عمود 350 تا عمود 760 طي كردم.
صبح روز دوشنبه كه پس از نماز صبح پياده روي را شروع كردم باران نيز جلوي قدم هاي زايران پاشيد و دانه هاي بيشمار رحمت الهي را پيك استجابت هر قدم زايران كرد.
بارش باران كه شروع شد سد دلم نيز شكست سيل اشكم بر ساحل چشمانم جاري شد با خود نجوايي حزن انگيز را مترنم شدم.
خدايا كاش عاشورا هم در كربلا باران مي آمد تا عطش اطفال حرم سيراب شود.
كاش قطره هاي از قطرات باران در دستان رباب جمع ميشد تا بر غنچه دهان طفل 6 ماهه اش ريزد و عطش علي اصغر را بخشكاند.
كاش آن موقع كه خاتم كربلا از قحط آب سليمان كربلا در كام گرفت قطرات باران بر گلبرگ سيماي حضرت علي اكبر عليه السلام مي ريخت.
كاش باران در كربلا مي باريد تا مشك عباس پر مي شد و العطش العطش عموجان اطفال شنيده نمي شد.
با خود گفتم باران كاش در مشك سقا تلاطم مي كردي تا نهر علمي شرمنده عباس نشود و علمدار به تقصير نگاه در آب و كفين بر آب زدن چشمان قشنگ و دستان حيدريش را ندهد.
كاش باران در كربلا مي آمد وانتظار رقيه و كودكان حرم جلوي خيمه ها براي آمدن عمو به پايان مي رسيد.
كاش كربلا باران مي باريد...
تا برگي از ديگر از سفرنامه اربعين در روز سه شنبه 16 آبان از شراب طهور معنويت معرفت و بصيرت سيراب شويد.


| شناسه مطلب: 71564




ياداشت اربعين



نظرات کاربران