ای شوق پا برهنه که نامت مسافر است  این تاول است در کف پا، یا جواهر است؟ ای شوق پا برهنه که نامت مسافر است  این تاول است در کف پا، یا جواهر است؟ ای شوق پا برهنه که نامت مسافر است  این تاول است در کف پا، یا جواهر است؟ بعثه مقام معظم رهبری در گپ بعثه مقام معظم رهبری در سروش بعثه مقام معظم رهبری در بله
ای شوق پا برهنه که نامت مسافر است  این تاول است در کف پا، یا جواهر است؟ ای شوق پا برهنه که نامت مسافر است  این تاول است در کف پا، یا جواهر است؟ ای شوق پا برهنه که نامت مسافر است  این تاول است در کف پا، یا جواهر است؟ ای شوق پا برهنه که نامت مسافر است  این تاول است در کف پا، یا جواهر است؟ ای شوق پا برهنه که نامت مسافر است  این تاول است در کف پا، یا جواهر است؟

ای شوق پا برهنه که نامت مسافر است این تاول است در کف پا، یا جواهر است؟

میثم داودی

اي شوق پابرهنه كه نامت مسافر است
اين تاول است در كف پا، يا جواهر است؟

راهي شدي به سمت رسيدن به اصل خويش
دور از نگاه شهر كه فكر ظواهر است

دل هاي شست‌وشو شده و پاك بي‌شمار
چشمي كه تر نگشته در اين جاده نادر است

سير است گرچه چشم و دلت از كرامتش
در اين مسير سفرۀ افطار حاضر است

وقتي كه در نگاه تو مقصد حرم شود
پاگير جاده مي‌شود آن دل كه عابر است

با آب وتاب سينه‌زنان گرم قل‌قل است
كتري آب جوش كه در اصل شاعر است

فنجان لب طلا پروخالي كه مي‌شود
هر بار گفته‌ام نكند چاي آخر است


| شناسه مطلب: 71566




شعر اربعين



نظرات کاربران