حجتالاسلام والمسلمین مختاری مطرح کرد:
نقشآفرینی بیبدیل انقلاب اسلامی در ارتقای وحدت امت اسلامی
رئیس دانشگاه مذاهب اسلامی به مناسبت ایام الله دهه مبارکه فجر در یادداشتی به تبیین «انقلاب شکوهمند اسلامی در ایران و نقش آن در وحدت و بیداری اسلامی» پرداخته است.
به گزارش پايگاه اطلاع رساني حج، مشروح اين يادداشت را در ادامه ميخوانيد:
بيشك انقلاب اسلامي ايران را بايد بهعنوان پديدهاي شگرف در جهان معاصر به شمار آورد، واقعهاي بزرگ كه از ويژگيهاي ممتاز و متمايز با ديگر انقلابهاي بزرگ جهان هم چون انقلاب فرانسه و انقلاب روسيه برخوردار است؛ لذا شاهديم در انقلاب فرانسه نهاد قدرت از كليسا به دولت منتقل شد و ميوه رنسانس در بُعد سياسي، فرهنگي و اجتماعي به بار نشست و اينچنين ريشه مدرنيسم غربي شكل گرفت؛ از سوي ديگر انقلاب سوسياليستي روسيه با محوريت مدرنيسم چپ كه داعيهدار مبارزه با امپرياليسم غربي بود و تاثيرات آن حتي اروپاي شرقي، آسيا، خاورميانه و حتي آفريقا را در نورديد با پيروزي انقلاب اسلامي ايران به عنوان مهمترين انقلاب مردمي جهان، به محاق رفت و در نهايت از هم فروپاشيد.
بديهي است تامل در ماهيت انقلاب اسلامي بيشازپيش ما را به كلام نوراني امام خميني (ره) در «اصل تغييرناپذير نه شرقي، نه غربي» رهنمون ميسازد؛ بيجهت نيست كه ميشل فوكو فيلسوف مشهور فرانسوي و نظريهپرداز پسامدرنيسم كه در بحبوحه پيروزي انقلاب اسلامي ايران با سفر به تهران، از نزديك شاهد وقوع انقلاب بوده است در جايي از جمله «كارل ماركس» كه گفته بود «مذهب روح جهان بيروح است» استفاده ميكند و در روزنامه مشهور ايتاليايي «كورير دلا سرا» مينويسد: «ايران روح يك جهان بيروح است، انقلاب ايران صد سال آينده جهان و غرب را نشان داده است».
از اين جهت است كه انقلاب اسلامي را بايد مبدأ تزلزل مكاتب غربي و شرقي دانست زيرا فروپاشي شوروي و مدل حكومتي كه به موزههاي تاريخ سياسي پيوست و نيز تضعيف شديد مدرنيته غربي؛ از جمله آثار بيبديل انقلاب اسلامي ايران است كه روح تازهاي به كالبد نيمه جان جوامع بشري به ويژه جهان اسلام دميد.
در تبيين اين مهم بايد به شكوه اتحاد و انسجام و تعامل بيبديل قوميتي و مذهبي ايراني اشاره كرد كه با تبعيت از ولي فقيه جامعه اسلامي در مواجهه با استبداد پهلوي به پا خواست و اينگونه با گفتمان اسلام سياسي طومار ظلم و ستم پهلوي را درهم پيچيد.
در اين بين خودآگاهي مردم در انقلاب اسلامي ايران در قالب اسلامگرايي، غربستيزي، عدالتطلبي، سنتگرايي و مبارزه با تجدد غربي، تاكيد بر عقلانيت ديني و پيوند ديانت و سياست، به مبارزه همه جانبه با استبداد پهلوي انجاميد و رفتهرفته ﺩﺭ تاروپود ﺑﺴﻴﺎﺭي ﺍﺯ ﻛﺸﻮﺭﻫﺎي ﻋﺮﺑي ﻭ ﺍﺳــﻼﻣي ﺭﻳﺸﻪ ﺩﻭﺍنيد ﻭ ﺳــﻨﮕﺮ ﻣﺤﻜﻤﻲ ﺍﺯ اسلامخواهي در سايۀ وحدت امت اسلامي ﺩﺭ ﻣﻨﻄﻘﻪ ايجاد شد؛ گنجينهاي مهم كه نويدبخش صدور وحدتبخش گفتمان انقلاب اسلامي به ديگر كشورهاي اسلامي بود؛ كه به تعبير امام (ره) : «صدور اين تجربهها، جز شكوفههاي پيروزي و استقلال و پياده شدن احكام اسلام براي ملتهاي دربند نيست «.
گفتني است انقلاب اسلامي ايران با بهرهگيري از تمدن بزرگ جهاني اسلام، بازگشت به گذشته و سنت را براي حركت به سوي آينده و تحقق پيشرفت به منصۀ ظهور رساند و اينچنين به بازتوليد بومي الگوي اسلامي ايراني پيشرفت پرداخت؛ اين مؤلفۀ راهبردي پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران به عنوان نظريۀ راهبردي در كشورهاي اسلامي مورد استفاده قرار گرفت و به يك باره جوامع اسلامي با نفي مكاتب غرب و شرق، بازگشت حقيقي به اسلام را در مقولۀ بيداري اسلامي مورد توجه قرار دادند.
همچنين تحقق «هويت گرايي» و ايجاد استقلال فكري و نظري در ميان مسلمانان، تقريب روز افزون كشورهاي اسلامي و رهايي از سرخوردگي امت اسلامي را موجب شد و وابستگي فراگير جوامع اسلامي را به قدرتهاي غربي قطع كرد، مؤلفهاي مهم و كليدي كه جوامع اسلامي را به سوي وحدت فراگير اسلامي سوق داد و جايگاه كشورهاي اسلامي را در عرصههاي جهاني ارتقا بخشيد. حال آنكه مدرنيسم بر تفكيك ميان سنت و هويت تأكيد ميكرد.
معناگرايي و ترويج فرهنگ اسلام نبوي از جمله مولفههاي راهبردي تحت تاثير پيروزي انقلاب اسلامي
از سوي ديگر معناگرايي و ترويج فرهنگ اسلام نبوي از جمله مولفههاي راهبردي است كه تحت تاثير پيروزي انقلاب اسلامي در ساحت تقريب مذاهب اسلامي شكل گرفت لذا چرخه تاثيرگذاري فرهنگ از غرب به شرق دچار ايستايي و سكون گرديد و اين بار جريان فرهنگگرايي از سوي جوامع اسلامي به سمت كشورهاي غربي روانه شد كه آثار آن را ميتوان در موج فزاينده اسلامگرايي در غرب مشاهده كرد.
همچنين تداوم سنتگرايي و فرهنگ گرايي در انقلاب اسلامي ايران كه در سايه تعاملگرايي قوميتي و همزيستي مسالمتآميز اقوام ايراني محقق شد در عمل به هويتيابي ديگر مذاهب اسلامي در قالب وحدت جهان اسلام و تعاملگرايي ميان مذهبي انجاميد كه در نهايت تعاملات ميان فرهنگي در سطح جهاني رقم خورد و حتي گفتگوهاي ميان ادياني در قالب گفتگوي اسلام و مسيحيت، اسلام و يهوديت...آغاز شد؛ حقيقتي انكار ناپذير منبعث از پيروزي انقلاب اسلامي ايران كه اعتراف انديشمندان غربي هم چون «آنه ماري شميل» و «هانري كربن» را در نيز پي داشته است.
نقش آفريني بيبديل انقلاب اسلامي در ارتقاي وحدت امت اسلامي
نبايد فراموش كرد ضديت انقلاب اسلامي با آمريكا و مخالفت با پديده جهاني شدن، موجبات بازگشت به تمدن اسلامي را تقويت كرد؛ لذا تمدنگرايي بومي و منطقهاي در مقابل تمدنگرايي غربي تشديد شد و زمزمههاي بازگشت جوامع اسلامي به دوران طلايي تمدن اسلامي در امت اسلامي طنينانداز شد.
با اين تفاسير بهتر ميتوان به عمق نقش آفريني بيبديل انقلاب اسلامي در ارتقاي وحدت امت اسلامي پي برد، دستاوردي مهم و ارزشمند كه از مهندسي فرهنگي انقلاب اسلامي ايران نشات گرفت و زمينهساز ارتباطات ميان فرهنگي و تقويت روز افزون وحدت و انسجام امت اسلامي گرديد.