ربع قرن حجپژوهی در گفتوگو با نماینده ولیفقیه
حج از روابط سیاسی دو کشور جدا است؛ حج یک واجب الهی است و نباید با توجه به برخی تنشهای موجود بین دو کشور تعطیل شود. امیدوارم از دیپلماسی حج برای تقویت دیپلماسی عمومی دو کشور بهره گرفته شود؛ چرا که ایران و عربستان از کشورهای بزرگ منطقه هستند و سیاست نظام هم گسترش روابط با همسایگان است.
به گزارش پايگاه اطلاع رساني حج، فصلنامه وزين «ميقات حج»، به مناسبت انتشار يكصدمين شماره خود با حجت الاسلام والمسلمين حاج سيدعلي قاضي عسكر نماينده ولي فقيه و سرپست حجاج ايراني درباره موضوعاتي همانند چگونگي حج سال 96، تعطيلي حج ايرانيان در سال 95، پيگيري فاجعه منا، تاريخچه فصلنامه و پژوهش هاي حج و زيارت، از ايده ها و آرزوها تا به ثمرنشستن آنها و .... گفتگويي كرده كه مشروح آن در اختيار خوانندگان محترم قرار مي گيرد.
فصلنامه «ميقات حج» نخستين مجله تخصصي حج به زبان فارسي با صاحب امتيازي حوزه نمايندگي ولي فقيه در امور حج و زيارت است و حضرتعالي مدير مسئولي آن را از آغازين شماره بر عهده داشته و داريد. چگونه شد كه تصميمگرفتيد نشريهاي تخصصي در حوزه حج داشته باشيد و «ميقات حج» را منتشر كنيد؟
بنده در سال 1370 از سوي آيتالله محمدي ري شهري به عنوان معاون آموزش و تحقيقات بعثه مقام معظم رهبري منصوب شدم، در آن زمان در حوزة حج و زيارت چند كتاب مختصر بيشتر وجود نداشت. احساس كردم با توجه به اهميت حج و عمره و عتبات و نيازهاي گستردة علمي و فرهنگي، لازم است كارهاي فراواني صورت بگيرد تا بتوانيم از اين ظرفيت بزرگ براي توسعه فرهنگ ديني در جامعه استفاده كنيم.
متأسفانه در شروع كار، منابع كافي براي تحقّق اين هدف وجود نداشت، بر همين اساس، انجام دو كار ضروري و لازم ديده شد:
1. ايجاد كتابخانهاي تخصصي در حوزه حج و زيارت؛
2. انتشار فصلنامهاي علمي ـ تحقيقي با هدف توسعه كارهاي پژوهشي و رفع نيازهاي علمي كارگزاران و زائران.
و امروزه خرسندم كه هر دو ايده محقق شده است؛ يعني تأسيس كتابخانة تخصصي پژوهشكدة حج و زيارت با تعداد 625/24 عنوان كتاب در 230/37 مجلّد در حال خدمت دهي به پژوهشگران حوزه و دانشگاه است، و انتشار فصلنامة «ميقات حج» كه نخستين شماره آن در پاييز 1371ش. انتشار يافت و اكنون بحمدالله به يكصدمين شماره آن رسيدهايم.
اين فصلنامه با كمك شخصيتهاي علمي و ديني و نويسندگان ارجمند حوزه، كار خود را آغاز كرد و در چند فصل با عناوين؛ «اسرار و معارف حج»، «فقه حج»، «تاريخ
و رجال»، «اماكن و آثار»، «بهداشت در حج»، «حج در آينة ادب فارسي»، «گفت وگو»، «نقد و معرفي كتاب»، «خاطرات»، «از نگاهي ديگر»، «اخبار و گزارشها» و «جاريهاي حج»، در حجم حدود 200 صفحه هر سه ماه يكبار منتشر گرديد و هم اكنون 25 سال است كه به فعاليت خود ادامه ميدهد و داراي بركات فراواني نيز بوده است.
با توجه به اينكه جنابعالي ساليان زيادي است مطالعاتي در حوزة حج داشته و از حج پژوهان كشور به شمار ميآييد، لطفاً بفرماييد آيا اين مجله نقش قابل توجهي در ارتقا بخشي فرهنگي در حوزة حج و زيارت، ميان روحانيون كاروانها داشته است؟
تحقيقات صورت گرفته از آغاز تا كنون، توسط محققان همكار، تأثير بهسزايي در تغيير نگرش كارگزاران حج و اصلاحات اشتباهات تاريخي داشته است كه تنها به چند نمونه از آن اشاره ميكنم:
يك ـ در سالهاي پس از پيروزي انقلاب كه مردم ما به حج ميرفتند، هنگام زيارت دوره، وقتي كه به قبرستان حجون محل دفن اجداد پيامبر9 و حضرت خديجه3 هدايت ميشدند، راهنمايان كاروانها، آن مكان را به عنوان شعب ابيطالب معرفي ميكردند. و ما هم احتمال خطا نميداديم، اما روزي در مكة مكرمه همراه با محقق ارجمند و استاد عاليقدر، مرحوم آقاي دكتر سيدجعفر شهيدي نزد مرحوم عاتق بن غيث بلادي، صاحب كتاب «معجم معالم الحجاز» كه از جغرافيدانهاي مشهور عربستان و مقيم مكه بود رفتيم. در آن ديدار، از محل و مكان شعب ابيطالب و ويژگيهاي آن پرسيدم، با كمال تعجب ديدم از روي نقشه، كنار صفا و مروه را نشان داد و دلايل و اسنادش هم درست بود! مرحوم دكتر شهيدي كه قبل از آن مصاحبهاي تلويزيوني كنار قبرستان حجون انجام داده بود، به بنده اشاره كرد و فرمود: بگوييد فيلم آن مصاحبه را پاك كرده، منتشر نكنند!
پس از اين ملاقات، به تحقيق در اين زمينه پرداختم و معلوم شد كه اين اشتباهي فاحش بوده كه از گذشته به ما رسيده است. تمامي مورخان وقتي از شعب ابيطالب ياد ميكنند آن را مكاني نزديك صفا و مروه كه امروز به نام «شعب علي» شناخته ميشود، ميدانند. پس از آن، بنده در اين زمينه، پژوهشي انجام دادم كه در فصلنامة «ميقات حج» به چاپ رسيد و روشن شد كه نظر عاتق بن غيث بلادي صحيح است. از آن زمان به بعد كوشيدم تا اين مطلب به روحانيون منعكس و از طريق آنها نيز براي مردم و زائران بازگو شود.
دو ـ از مكانهاي مبهم و نامعلوم ديگر كه ميتوان نام برد «وادي محسّر» بود كه هنگام كوچ حجاج از مشعر به منا، معمولاً حجاج گرفتار ترديد و شبهه ميشدند و احتياطاً در مسافتي دورتر ميماندند تا مبادا از وادي محسِّر عبور كنند. پس از آنكه پژوهشهاي كتابخانهاي و ميداني انجام شد، مشخص گرديد كه سعوديها در پايان مشعرالحرام تابلويي با رنگ بنفش نصب كردهاند و روي آن نوشتهاند «نهاية مزدلفه» و با فاصله اندك، تابلو ديگري به رنگ آبي نصب كرده و روي آن نوشتهاند «بداية مني» و فاصله ميان اين دو تابلو، وادي محسّر است كه قسمت بالا و پايين اين وادي فرق ميكند چيزي حدود 60 تا 250 متر عرض وادي است.
اين پژوهش كار را آسان كرد و امروز بسياري از روحانيون به موقع از مشعر حركت كرده و تا نزديك تابلو پاياني مزدلفه ميآيند و پس از بالا آمدن آفتاب، وارد منا ميشوند.
سه ـ در مورد زمزم نيز پيش از اين، همه ميگفتند: اسماعيل آنگاه كه مادر گرامياشهاجر در صفا و مروه به دنبال آب بود، آنقدر پاي كوچكش را روي زمين كشيد كه زمزم جوشيد، شايد اين نكته به ذهن ميآمد كه اسماعيل هنوز پيامبر نبود تا چنين معجزهاي از سوي وي رخ دهد! پس از كاوش در موضوع، روشن شد مطلبي در اينجا افتاده است. در كتب معتبر تاريخي اينگونه آمده كه حضرتهاجر3 پس از ديدن سراب در محل صفا و مروه و هفتبار آمد و شد، صدايي را شنيد كه بعداً فهميد صداي جبرئيل بوده است، سپس همراه او به سراغ اسماعيل آمدند و در محلي كه آن فرزند خوابيده بود «جبرئيل ضرب بجناحه أو بعقبه فنبت زمزم»؛ جبرئيل با بال و يا با پاشنة پاي خود به زمين كوبيد و زمزم جوشيد و اين كاملاً با قدرت الهي انجام شده و قابل توجيه است.
بحمدالله اينگونه پژوهشها استمرار يافته و هم اكنون بركات آن در اصلاح ذهنيتها و شناختها بسيار مؤثر بوده است.
البته هم اكنون دايره پژوهشها توسعه يافته و فقط در حوزه مسائل تاريخي نيست بلكه در زمينه عقايد، فقه حج، اسرار و معارف و. . . پژوهشهاي خوبي صورت گرفته كه براي دسترسي آسان مخاطبان، كليه مقالات روي سايت ميقات حج (http://miqat.hajj.ir) قرار گرفته است.
در سالهاي بعد از آن، دو فصلنامه ديگر به نام «ميقات الحج» كه مطالب آن با فارسي متفاوت است، به زبان عربي منتشر گرديد و بحمدالله حدود 48 شماره تاكنون منتشر شده است، فصلنامه ديگري هم با نام «فرهنگ زيارت» براي مخاطبان حوزه عتبات و عراق منتشر گرديد كه بحمدالله آن هم تاثير بسيار خوبي تاكنون داشته است.
به هر حال وقتي فقط در يكصد شماره ميقات حج فارسي تاكنون چيزي حدود 1038 مقاله و مطلب منتشر شده، بخوبي ميتوان فهميد كه اين فصلنامه در گسترش پژوهشهاي مرتبط با حج و زيارت تا چه حد موفق بوده است. اين مقالات امروز خود بانك اطلاعاتي قوي براي علاقمندان اينگونه پژوهشهاست.
ميدانيم كه تلاش ميقات همواره در راستاي اشاعه و ترويج فرهنگ حج بوده است. كارنامه فعلي آن در حوزة نشريات را چگونه ارزيابي ميكنيد. آيا از نتيجه آن رضايت داريد؟
هدف اوليه از انتشار فصلنامه ميقات حج اين بود كه روحانيون، مديران و عموم كارگزاران و زائران حوزة حج و زيارت بتوانند از مطالب آن استفاده كنند و به همين جهت به دنبال كسب رتبه علمي ـ پژوهشي نبوديم، ليكن در سال1393 و از شماره 89 به رتبه علمي ـ ترويجي ارتقا پيدا كرد تا هم جايگاه علمي ـ ترويجي داشته باشد و هم براي اكثر علاقمندان و پژوهشگران قابل استفاده شود.
تلاش ما اين بود كه به وسيلة انتشار فصلنامه ميقات بتوانيم هم پژوهشهاي مرتبط با حوزه حج و زيارت را توسعه دهيم و هم معضلات و اشتباهات تاريخي كه وجود داشت، اصلاح كنيم و با كمك تحقيقات ميداني كه انجام ميدهيم، بعضي از نقاط مبهم را كه در مسائل مربوط به حوزه حج و زيارت وجود دارد برطرف كنيم.
شايد براي مخاطبان ما اين نكته مهم باشد كه كتابهاي منتشر شده در عربستان تا همين اواخر، متأسفانه ابعاد كعبه را متفاوت نقل ميكردند. بعضي از اين كتابها به گونهاي ابعاد كعبه را متفاوت نقل ميكنند كه گويي كعبه مستطيل است. لذا تصور من اين است كه اين نوع پژوهشها ميتواند به ما كمك كند تا در آينده به حقايق بيشتري دست پيدا كنيم و بتوانيم با توجه به تحقيقات ميداني، بسياري از يافتههاي اشتباه تاريخي را اصلاح كنيم.
جديترين مشكل نشريات تخصصي را در چه ميدانيد؟
يكي از معضلاتي كه امروزه در اين زمينه وجود دارد، كمبود بودجه در حوزه پژوهش است. در سطح كشور هم متأسفانه بودجههايي كه به حوزه پژوهش اختصاص داده ميشود زياد نيست و طبيعتاً نشريات علمي و مجلات و فصلنامهها مشتري زيادي ندارد و عموم طبقات مردم از نشريات علمي كمتر استفاده ميكنند از سوي ديگر هزينه كارهاي پژوهشي نيز بسيار سنگين است. من فكر ميكنم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي بايد براي اينگونه فصلنامهها و مجلات علمي و پژوهشي بودجه ويژهاي را در نظر بگيرد. البته مديران اينگونه مجلات هم موظف هستند كه صرفهجويي كنند. در يك كلمه، بدون كمك دولتي، اينگونه نشريات نميتوانند روي پاي خود بايستند و حتماً بايد اين اتفاق بيفتد تا كار پژوهش كشور توسعه پيدا كند. ملاحظه ميكنيم كه همه ساله ميليونها تئوري در كشورهاي مختلف مطرح ميشود. چندتاي اين تئوريها تبديل به علم ميشود. معلوم است كه بايد پژوهشها صورت بگيرد و تعدادي از آنها تبديل به علم گردد و مردم آن را بپذيرند. در حوزههاي تاريخ، فقه و مانند آن نيز همينگونه است؛ مثلا وقتي در گذشته بعضي از علما و مراجع؛ از جمله حضرت امام1 ميفرمودند مردم بايد ميان كعبه و مقام طواف كنند، معلوم است با اين كثرت و ازدحام جمعيت كه امروزه وجود دارد، عمل به چنين فتوايي به راحتي ميسور نيست. حل اين معضل و مشكل اين است كه در حوزههاي فقهي بنشينيم صحبت كنيم. استدلال كنيم و براساس آن استدلال شيوهاي را پيدا كنيم تا مردم بتوانند به راحتي و بدون مشكل طواف را انجام داده و از بركات معنوي و الهامبخش آن استفاده كنند.
وضعيت حج پژوهي در كشورمان را در مقايسه با كشور عربستان چگونه ميبينيد؟
عربستان، تا چند سال اخير خيلي در اين حوزه وارد نميشد و لذا ما كتابهايي را كه در آنجا تهيه ميكرديم بيشتر اين كتابها مرتبط بود به اموري همچون آداب سفر، مناسك حج و امثال آن، اما در اين سالهاي اخير احساس ميكنم آنها هم به اين نتيجه رسيدهاند كه بايد حوزه حج پژوهشي را توسعه بدهند. عربستان معهد و مركزي را در مكه براي تحقيقات حج راهاندازي كرده كه ما در سالهاي گذشته با آنها ارتباط داشتيم. مجلات مختلفي را منتشر ميكنند. كتابهاي متنوعي را انتشار ميدهند؛ به صورت مصور و غير مصور، ما هم اين را دوست داريم؛ وقتي با بعثههاي برخي از كشورها ديدار
ميكنم، كاملاً محسوس است كه متأسفانه اين همه زائر از كشورهاي مختلف در موسم حج به سرزمين وحي ميآيند اما كتاب بهاندازه كافي در اختيار ندارند و خوب آموزش داده نميشوند. وقتي به آنها ميگوييم در حوزه حج يا فلان موضوع كتابهاي زيادي منتشر كردهايم، تعجب ميكنند. در اين زمان كه ارتباطات و فضاي مجازي به كمك آمده، بايد از اين فضا به درستي استفاده كنيم.
بحث ديگر كار ترجمه است كه ما آن را شروع كردهايم تا كتابهايمان را به چند زبان ترجمه كنيم و از منابع مختلف بهره بگيريم، به يقين كشورهاي ديگر نيز استقبال خواهند كرد و از پژوهشهاي ما بهره خواهند گرفت.
به هر حال، از اينكه در عربستان هم اين پژوهشها آغاز شده و به دنبال آن هستند كه كارهاي مربوط به حج را توسعه دهند خوشحاليم. در ديدارهايي كه با آنها داشتم، اعلام كردم كه پژوهشكدة ما آمادگي همكاري مستمر با آنها را دارد.
يكي از محققان و عالمان عربستان كه علامة بزرگ جزيرة العرب لقب گرفته بود، آقاي حمد جاسر بود. محقق بسيار دقيقي بود. يك بار در رياض به منزل ايشان رفتم، خيلي احترام كرد و شخص بسيار مؤدبي بود. در همان ديدار متوجه شدم كه ايشان مجلهاي با نام «العرب» را منتشر ميكند. مجموع شمارههاي آن مجله را تهيه كردم و به پژوهشكدة حج و زيارت آوردم. ساليان متمادي است منتشر ميشود. در زمان ديدار ما، 40 سال سابقه داشت. مقالات پژوهشي بسيار خوبي منتشر كرده است. محققان ما بايد با آنها و با مراكز علمي و دانشگاهي آنها مرتبط باشند تا بتوانيم تحقيقات ميداني مشتركي راه بيندازيم و در شناسايي آثار سرزمين وحي بكوشيم.
آيا ظرفيتهايي را در خصوص ارتقاي آگاهي و غني سازي محتواي مجله ميشناسيد، ميشود از آنها نام ببريد؟
لازم است محتواي فصلنامه را غنيتر كنيم؛ با توجه به كتابهاي زيادي كه در حوزة حج چاپ شده و موضوعات مختلفي كه تا كنون به آنها پرداختهايم و بحمدالله به بيش از هزار اثر رسيده، و بدينوسيله اطلاعات خوبي در معرض ديد پژوهشگران و مخاطبان ما قرار گرفته است. درست است كه ما نسبت به 10ـ 15 سال قبل كارهايي كرده و پيشرفتهايي داشتهايم اما در عربستان نيز تغييرات زيادي ايجاد گرديده و كارهاي خوبي انجام شده است. توسعه در حرمها، طرح توسعة مسجد الحرام، و جمرات، راهاندازي قطار عرفات ـ مكه، ايجاد تحول در مشاعر و... كه اينها همه پس از گذشت زمان، تاريخ خواهد شد. بنابراين، يكي از كارهاي مهم در اين زمينه ثبت اينگونه امور است تا مردم بدانند كه چه كارهايي در گذر تاريخ صورت گرفته است؛ مثلاً اگر از من سؤال شود كه قطار عرفات ـ مكه در چه سالي راهاندازي شد؟ ممكن است اطلاعاتي در اين زمينه نداشته باشم. پس بايد اطلاعات ما به روز باشد و در كارهايي كه پيشتر انجام دادهايم، بازنگري كنيم و بسياري از مطالب مربوط به اين حوزه را هم هنوز به آنها دسترسي نداشتهايم و طبعاً در اين زمينهها پژوهش نكردهايم؛ مثلاً در مورد منطقة خيبر، و يا محل جنگ بدر ـ كه ميان مكه و مدينه واقع است ـ و مقبرةالشهداي بدر در آنجاست و... هنوز پيرامون آنها پژوهشي
نشده است. گرچه در رابطه با مدفونين بقيع عزيزاني كار كردهاند و بحمدالله كار خوبي هم شده است. اما نبايد به همين اندازه بسنده كنيم. در تمام اين حوزهها و اماكني كه وجود دارد، بايد تحقيقات جدّيتري داشته باشيم تا بتوانيم از مجموعة آنها واقعيتها را مشخص كنيم، مردم هم مشتاق كسب اطلاعات در اين زمينه هستند.
در طول تاريخ انسانهاي بيشماري گرد خانه خدا طواف كردهاند؛ از انبيا و ائمة معصوم: گرفته تا ديگران، ويژگيهاي آنها و شرايط آن زمانها و چگونگي بناها در آن دوره و... همة اينها مواردي است كه بايد در باره آنها كار بشود و بالاخره زمينة كار زياد و بسيار گسترده است.
من زماني فكر ميكردم كه اگر 40 يا 50 شماره از ميقات حج منتشر شود ديگر مطلب مهمي نداشته باشيم و با كمبود مقاله مواجه شويم! ولي امروز با اينكه 100 شماره از ميقات منتشر شده، تازه ميفهميم كه در آغاز راهيم و موضوعات فراواني وجود دارد كه ميتوانيم در آن زمينهها به پژوهش بپردازيم.
پس از رويداد فاجعه منا در سال 94 و به دنبال آن، ماجراي سفارت عربستان در تهران، اين كشور روابط سياسي خود با ايران را قطع كرد، در نتيجه پس از رايزنيها و گفتگوهاي زياد اعزام زائران ايراني به حج در سال 95 منتفي شد، بفرماييد دليل تعطيلي فريضه حج چه بود، آيا عربستان بر سر راه ايرانيان مانع ايجاد كرد يا علت ديگري داشت؟
جمهوري اسلامي ايران هيچگاه در بحث اعزام حجاج ترديدي به خود راه نداده و همواره وظيفة خود ميدانست راه را باز كند تا مردمي كه سالها در نوبت هستند، مناسك حج را انجام دهند.
ليكن به دلايلي اين مهم انجام نشد، يكي از آنها تأخيري بود كه سعوديها در ارسال دعوتنامه داشتند. آنها زمان تعيين شده را در اسفند ماه قرار دادند و در دور نخست مذاكرات هيچ چيز را مشخص نكردند. اگر قرار بود 64 هزار نفر به حج اعزام شوند، بايد مسألة ويزا، حمل و نقل، نيروي تداركاتي و... روشن شود، اما سعوديها در اين زمينه برخورد شفافي نداشتند و بحثي را مطرح نكردند.
متأسفانه قطع روابط سياسي، با تعطيلي سفارتخانههاي دو كشور، به مشكلات افزود، درحالي كه براي دفاع از حقوق زائران ناچار بوديم سفارت و كنسولگري داشته باشيم، بايد جايگزين تعيين ميكرديم و مجوز اعزام 10 تا 12 نفر صادر ميشد. پيشنهاد هم اين بود حالا كه سوئيس به عنوان حافظ منافع پذيرفته شده، عربستان تحت پرچم سفارت سوييس، كنسولگري خود را راهاندازي كند و ايران نيز با اعزام همان تعداد به عربستان از حقوق زائران دفاع نمايد. اما اين اتفاقات نيفتاد و عربستان متن تهيه شدهاي را ارائه كرد كه آن را امضا كنيم، اسم آن را نيز «محضر الاتفاق» گذاشت. ما هم نميتوانستيم امضا كنيم؛ زيرا مذاكره و گفت وگو طرفيني است و بايد دو طرف گفتگو كرده و سپس اصول توافق شده را امضا ميكردند.
سعوديها چنين رفتاري كردند و هيأت ايراني به تهران بازگشت و طرف عربستاني نيز چون اختيار كامل نداشت اعلام كرد بايد استعلامهايي از وزارت خارجه و كشور خود بگيرند و به ايران خبر بدهند. اين كار نيز توسط عربستان انجام نشد و در نتيجه 45 روز تأخير شد.
سپس بالاخره وزير حج عربستان تغيير كرد و وزير جديد بر سر كار آمد، او شناحت بهتري از ايران داشت و به كشورمان نيز سفر كرده بود، لذا اين اميد را ايجاد كرد كه مشكلات حل شود. دو ـ سه مورد از مشكلات؛ مانند رواديد و هواپيمايي حل شد، اما در چند مورد سعوديها نتوانستند تصميمگيري كنند.
بحث امنيت زائران يكي از مشكلات در مذاكرات دو طرف بود. در حادثة سال 94 در منا، 464 نفر و در حادثة مسجدالحرام 13 زائر ايراني به شهادت رسيدند. اگر ميخواستيم زائر اعزام كنيم بايد امنيت آنها تأمين ميشد. ايجاد امنيت هم كه ناگهاني تحقق نمييابد، لذا لازم بود بستر فراهم شود و اين بستر را بايد مقامات سعودي فراهم ميكردند. عربستان بايد اقداماتي انجام ميداد و از كشورهاي حجگزار، كه يكي از آنها ما باشيم، درخواست ميكرد يك محدوده كاري را انجام دهيم تا امنيت ايجاد شود. سعوديها حتي اين كار را هم نكردند.
سعوديها نه تنها در مذاكرات براي امنيت زائران كاري نكردند، بلكه شرايط تلخي را نيز به وجود آوردند؛ مثلاً اعلام داشتند شما حق نداريد جلو ساختمانهاي خود پرچم ايران را نصب كنيد، درحالي كه پرچم نماد و شعار هر كشور است و فعاليت سياسي محسوب نميشود. هر زائري كه براي نخستين بار وارد عربستان ميشود براي پيدا كردن هتل خود بايد از روي پرچم محل زندگي اش را بيابد. اگر سعوديها از همه كشورها ميخواستند از پرچم كشورشان استفاده نكنند اشكالي نداشت، اما زماني كه كشورهاي ديگر از پرچم براي اين كار استفاده ميكنند به چه دليل جمهوري اسلامي ايران نبايد از نماد ملي خود استفاده كند؟!
ما هر سال با بعثه هاي بيش از 30 كشور ديدار و مذاكره داشتيم؛ چون يكي از فلسفههاي حج، آشنايي با مسلمانان كشورهاي اسلامي و اتحاد با يكديگر است و در اين ديدارها ضمن آشنايي با كشورها براي تعامل بيشتر، فعاليتهايي براي افزايش همكاريها و انتقال تجربيات حج نيز صورت ميگيرد، اما سعوديها خواستند اين ارتباط وجود نداشته باشد. درحالي كه ما در عربستان زنداني نيستيم. ما مردمي مستقل و آزاد هستيم و عربستان حق ندارد ايجاد محدوديت كند كه با چه كسي گفت وگو كنيد يا نكنيد!
عربستان بايد به عنوان كشور ميزبانِ حجاج، اين موارد را رعايت ميكرد. سعوديها همچنان كمتر از دو ماه مانده به زمان حج اين نكات را پشت سر هم اضافه ميكردند و نشان دادند ميخواهند مانع حج ايرانيان شوند.
مطالعة قرارداد برخي كشورها نشان داد تفاهم نامة عربستان با كشورهاي ديگر، با ما تفاوت دارد. شرايطي كه براي ايران اعلام كردند در تفاهم نامة كشورهاي ديگر وجود نداشت و ما اين موارد را ظلم به مردم كشورمان مي دانستيم. سعوديها نبايد بين كشورهاي اسلامي تبعيض قائل شوند. ما نشان دادهايم منظمترين و بهترين سازوكار حج را داريم و به بهترين وجه آن را برگزار ميكنيم و همه كشورها به اين مسأله اعتراف دارند و عربستان با اين رفتارها ما را از حج محروم كرد.
آنان همواره اين ادعا را داشتند كه ايران از مراسم حج بهرهبرداري سياسي ميكند، معلوم است كه اين سخن اشتباه و خطا است؛ چون نگاه ما به كنگرة عظيم حج، نگاه فراملّي و وحدت بخش است. ما هرگز اجازه ندادهايم زائران مسائل فرقهاي را در حج مطرح كنند؛ زيرا حج محل طرح مسائل شيعه و سني نيست.
ما هميشه در كنار اهل سنت بوده و مقابل دشمنان يد واحده هستيم. امام راحل، مقام معظم رهبري و مراجع عظام تقليد فتوا دادهاند كه ما در نمازهاي اهل سنت شركت كنيم. همة اعمال و مناسك حج را با هم هستيم و حج در يك كلمه نماد قدرت و وحدت اسلامي است. اگر سالهاي گذشته دعاي كميل نيز برگزار ميشد با تفاهم مقامات عربستان به خصوص با «محمد بن نايف» وزير كشور و وليعهد وقت سعودي بوده است. و ما مشكلي در اين زمينه نداشتيم. دعاي كميل سياسي نيست، دعايي توحيدي است و مكه و مدينه نيز مكان توحيد است و زائران ايراني با نظم دعا را ميخواندند و به هتلهاي خود برميگشتند. در سالهاي گذشته شعاري داده نشده و در خيابانها و ميادين شهر نيز راه بنداني ايجاد نكردند.
به هر حال حج 95 بدون حضور حجاج ايراني برگزار شد و مسئوليت محرم كردن ايرانيها به عهدة طرف مقابل بود.
در حج سال 96 نيز بار ديگر طبق روال همه ساله عربستان دعوت نامهاي به ايران فرستاد تا مذاكرات مربوط به حج را آغاز كنيم و ما هم پذيرفتيم.
در گفتگوهاي حج 96 ، مهمترين شرط ما مسألة عزت، كرامت، امنيت و سلامت حجاج بود كه عربستان اين شرط را رسماً پذيرفت و وزير حج اين كشور توافق نامهاي با ايران امضا كرد كه در آن به طور مشخص عنوان شد كه عربستان تمام امكانات مادي و انساني خود را براي محقق كردن سلامت و امنيت حجاج به كار ببرد و تا زماني كه در عربستان هستند امنيت آنها را تأمين كنند.
دومين مسئلهاي كه مدّ نظر ما بود اين بود كه عزت ايراني اجازه نميداد ويزاي عربستان از كشور ثالث تهيه شود. عربستان قبول كرد كه ويزاي الكترونيكي صادر كند.
موارد ديگري هم كه در نظر گرفته بوديم، همه حل شد و تنها چيزي كه باقي ماند مسئله برگزاري دعاي كميل بين الحرمين (مسجد النبي و بقيع) بود. آنها مدعي بودند كه مشكل امنيتي وجود دارد و با توجه به تهديدات داعش، امنيت برگزاري دعاي كميل در آن مكان را تأمين نمي كردند. به همين دليل برگزاري دعا را به هتلهاي بزرگ انتقال داديم. من نيز به عنوان سرپرست حجاج نميتوانستم ضامن اين امنيت باشم؛ چرا كه اگر حادثهاي رخ ميداد، كسي نميتوانست جوابگو باشد.
از سوي ديگر، ما و طرف عربستاني توافق كرديم كه روابط سياسي دو كشور، از امور حج جدا باشد و تحت هر شرايطي عربستان به حجاج ايراني خدماترساني كند.
در رسانهها از حضرتعالي نقل شد كه مسئولين حج، پيگير پرونده شهداي منا هستند و مستندات لازم را در اختيار كميته تحقيق گذاشتهاند و منتظر نتيجهاند. بازماندگان شهداي منا تا چه ميزان ميتوانند بر استيفاي حقوق خود اميدوار باشند؟!
در طول دو سال و اندي كه از آن حوادث گذشته، اقدامات و پيگيريهاي مداوم و منظمي از سوي بعثة مقام معظم رهبري و سازمان حج و زيارت در اين خصوص صورت گرفته است. بنده و رييس محترم سازمان حج و زيارت در سفر حج در ملاقاتهاي خود با مسئولان عربستان سعودي اين موضوع را به عنوان يك وظيفة شرعي پيگيري كردهايم.
بنده از آغاز هم معتقد بودم براي به نتيجه رسيدن پيگيريها و مطالبات خانوادههاي محترم شهداي مسجدالحرام و منا، بهترين راه، مذاكرة مستقيم با اين كشور است و لذا همين مسير را دنبال كرديم تا خواستههاي خانوادههاي محترم شهدا محقق شود.
در رابطه با احقاق حقوق شهداي منا، به دليل قطع روابط جمهوري اسلامي ايران با كشور عربستان، امكان مذاكرة مستقيم با مقامات سعودي وجود نداشت و اگر ميخواستيم موضوع را از طريق نهادهاي حقوقي بين المللي پيگيري كنيم، ميبايست مسير طولاني را طي ميكرديم. بنابر اين، براي پيگيري دية شهداي منا وكيلي از كشور عربستان انتخاب گرديد تا به امور حقوقي شهدا در آن كشور رسيدگي كند، همچنين اسناد و مداركي تهيه كرديم و از طريق وزير حج عربستان در اختيار كميته حقيقت ياب قرار داديم تا بررسي گرديده و به نتيجه مطلوب برسيم، يك راه هم اين بود كه با توجه به قاعدة قتيل الزحام كه بين فقهاي شيعه و سني مورد اتفاق است، دية افرادي كه در طواف و جمعه و جماعات و امثال آن، به خاطر ازدحام جمعيت فوت ميشوند، اگر مقصري براي آن وجود نداشت، از بيت المال پرداخت شود كه اميدواريم يكي از آن دو راه (پرداخت ديه به شكل مستقيم و يا براساس قاعدة قتيل الزحام) به نتيجه رسيده و به خانوادهها پرداخت گردد.
نكتة مهم ديگر اينكه ايران تنها كشوري بود كه توانست پيكر شهيدان خود در منا را از عربستان به كشور منتقل كند، اقدامات بسياري نيز در داخل كشور براي كاستن از آلام خانواده شهداي منا صورت گرفته و در نشستهاي مختلف با مسئولان نظام جمهوري اسلامي ايران و دولت مطالبات باقي مانده بازماندگان فاجعه منا را پيگيري كرده و ميكنيم.
همانگونه كه عزيزان اطلاع دارند، اگر براي اتباع ايراني در خارج از كشور حادثهاي رخ دهد، پيگيري حقوقي و احقاق حقوق آسيب ديدگان به عهدة وزارت امور خارجه است، ليكن عليرغم اين موضوع، بعثه و سازمان حج با تمام توان به كمك آمده و مطالبات خانوادههاي محترم را پيگيري كردهاند.
پس از وقوع حادثة سقوط جرثقيل در مسجد الحرام و فاجعة منا ، از مقام معظم رهبري درخواست كردم كه ابدان پاك و مطهر شهيدان در جوار شهداي جبهه و جنگ دفن شود و معظم له موافقت فرمودند، سپس نام پرافتخار آنان در شمار شهداي عزيز كشور ثبت شد و هم اكنون نيز با مصوبات و بودجههاي درنظر گرفته شده، بنياد شهيد و امور ايثارگران، خانوادهها را تحت پوشش گرفته و مقرر شد مزايايي كه به خانوادههاي معظم شهدا داده ميشود، به خانوادههاي آنها نيز اختصاص يابد.
طبق برخي نقلها، هويت ۱۱ شهيد گمنام حادثه منا هنوز شناسايي نشدهاند، و در خبرها آمد كه تعدادي از بستگان اين شهدا در سفر سال جاري (1396ش. )، براي آزمايش DNA به حج مشرف شدند، آيا اين آزمايشها به نتيجه رسيد و هويت و محل دفن اين عزيزان والامقام در مقبرة الشهدا مشخص شد؟
تعداد 7 نفر از خانوادههاي شهداي منا كه جنازة عزيزانشان شناسايي نشده بود، در حج 96 به حرمين شريفين اعزام و بر اساس آزمايش DNA تلاش شد تا پيكر مطهر شهيد عزيزشان شناسايي شود، ضمن اينكه در مجموع در حج 96 حدود 100 نفر از خانوادة شهداي مسجدالحرام و منا حضور داشتند.
برخي از اين خانوادهها با هماهنگيهاي به عمل آمده با طرف سعودي، در مقبرةالشهدا حضور پيدا كرده و بالاي سر قبر شهداي خود رفته و فاتحه قرائت كردند، ضمن اينكه در آينده نزديك نتيجه تحقيقات بهعملآمده در باره DNA شهداي شناسايي نشده نيز اعلام خواهد شد.
در ملاقات با وزير حج عربستان، وي در خصوص قضية مسجدالحرام، آن را خاتمهيافته اعلام كرد و گفت به زودي اقدامات خود را اجرايي و مبلغ قول داده شده را پرداخت ميكنيم اما در مورد حادثة منا هنوز منتظر پاسخ نتايج آنها هستيم.
بنا به برداشت آگاهان؛ سفر حج در سال جاري كممشكلترين سفر براي زائران ايراني بود و ماموران عربستان در برخورد با ايرانيان با ملاحظه كامل رفتار ميكردند و حتي ائمه جمعه آنان نيز در خطبههاي نماز جمعه در هنگام حج مواضع معتدل و مسالمتآميز داشتند. به نظر حضرتعالي دليل اين ملايمت و حسن رفتار چه بود؟ آيا سعوديها متوجه شدهاند كه سياست خارجي آنان مناسب با واقعيات جاري نيست و سياست فرهنگي آنان موجب تربيت نيروهاي تندرو شده كه در نهايت ممكن است گريبان خودشان را بگيرد؟
خدا را شاكر و سپاسگزارم كه الحمد لله همانگونه كه ارادة رهبري معظم انقلاب، مراجع عظام، مسئولان عاليرتبه نظام و خواست ملت شهيدپرور ايران از حج 96 بود، بهدست آمد و حجاج ايراني توانستند حجي عزتمندانه، آبرومندانه و در سطح مطلوب انجام دهند. اين موفقيت را مرهون تلاش مجموعة عوامل دستاندركار در بعثه مقام معظم رهبري و سازمان حج و زيارت و ارگانهاي مرتبط با اين حوزه هستيم.
در ملاقات حضوري كه با وزير حج عربستان داشتيم، وي از حضور حجاج ايراني و نظم و معنويت آنان در حج تمتع تشكر كرد و آموزشهاي لازم و برنامهريزيهاي انجام شده براي آنها را باعث ممتاز شدن حج ايرانيها دانست.
در رابطه با برقراري روابط سياسي دو كشور نيز بايد بگويم: هميشه بين كشورها اختلافاتي بروز ميكند، اما مهم آن است كه طرفين از طريق گفتوگو و مذاكره اختلافات را حل كنند و اكنون پس از برگزاري حج مطلوب، زمان خوبي است تا طرفين درباره حل مسائل دوجانبه در ساير حوزهها مذاكره كنند.
رهبر معظم انقلاب همواره نسبت به توسعة ارتباطات ايران با كشورهاي همسايه تأكيد داشتهاند و دولت محترم نيز نسبت به اين مسئله اهتمام داشته و قطعا اگر گفتوگوها آغاز شود ميتواند مشكلات را حل كند.
حضور ۱۰ نفر نيروي كنسولي وزارت خارجه ايران براي انجام امور كنسولي، بازگشايي مكتب شئون حجاج ايراني در روزهاي نخست در شهرهاي مدينه منوره و مكه مكرمه، فعال بودن عمليات بانكي ميان دو كشور و راهاندازي و استقرار بيمارستانها و درمانگاههاي ايرانيان از موارد مثبتي بود كه طبق توافقنامه ميان دو كشور به خوبي عملي شد. بدون شك اگر دو طرف اعتمادسازي كنند و به آنچه تعهد دادهاند، پايبند باشند، ميتواند زمينه همكاريهاي دوطرف در ساير زمينهها فراهم شود.
همانگونه كه در گفتگوهاي رسانهاي بيان داشتهام، تدابير اعلامي از سوي مقام معظم رهبري، شوراي عالي امنيت ملي در حج تمتع 96 به مرحلة به اجرا گذاشته شد و ما توانستيم شعار حج امسال كه «حج، معنويت، اقتدار ملي و همبستگي اسلامي» بود را محقق كنيم. وقتي به مسجدالنبي و يا مسجدالحرام ميآمدم، حجاج ايراني دقيقاً منويات رهبري انقلاب را اجرا ميكردند. فرزندان اين كشور نيمههاي شب در جوار قبر رسول گرامي خدا مشغول ذكر و نماز شب بودند، در نمازهاي جماعت شركت كرده و در مراسم دعاي كميل حضوري پرشور داشتند. ضمن اينكه جلسات انس و معرفت ما گاه تا 2500 نفر جمعيت حاضر و شور و حال خاصي در آن جلسات برقرار بود. در مسجدالحرام و مسجدالنبي حجاج ايراني مشغول خواندن قرآن و تدبّر در آن بوده و در حوزة معنويت بسيار مطلوب عمل كردند و نظر رهبر انقلاب را محقق نمودند.
سعوديها در حج امسال همكاري بهتري نسبت به حج گذشته داشتند، هرچند برخي نواقص همچنان بود و قرار است در جمعبنديهاي لازم كه پس از گزارشهاي مختلف كارشناسان ما نهايي خواهد شد، به صورت مكتوب اين نواقص را به طرف سعودي اعلام خواهيم كرد.
قبل از تشرف به حج، از سويي برخي اشخاص ـ هر چند اندك ـ كه به نظر ميرسيد با برنامههاي ديني عناد و مشكل دارند و از سوي ديگر افراد نا آشنا به احكام و مسائل شرعي، با بهانه قرار دادن اوضاع اقتصادي كشور، اعزام زائر به حج را به ضرر و حتي خيانت به كشور ارزيابي كردند. و در اين راستا، فضاسازي گسترده و وسيعي را دامن زدند و حتي كمپين تحريم حج نيز راهانداختند. و بالاخره با قيافة حق به جانبِ «حاميان محرومين!» گفتند:چرا هزينههاي كلاني كه براي حج خرج ميشود را صرف رفع مشكلات در داخل كشور نكنيم؟ چرا حاجي، هزينه سفر خود به سرزمين وحي را صرف رفع گرفتاري از يك خانواده بي بضاعت ويا تهيه جهيزيه براي يك دختر جوان نمي كند و. . . در چنين موقعيت و شرايطي، نديديم از شما حمايت شود و يك تنه در برابر اين هجمهها ايستاديد، آيا همينطور است؟
عدهاي تلاش ميكردند تا عزت حج را بشكنند اما عزت حج شكستني نيست و مسلمانان اجازه نخواهند داد اين عزت تحت تأثير القائات دشمنان اسلام از بين برود. همانطور كه گفتيد حج امسال بهصورت بيسابقهاي مورد هجمه قرار گرفت و عدهاي با راهاندازي كمپينهايي در شبكههاي مجازي و انتشار مطالبي دروغ در فضاي مجازي قصد جلوگيري از مشاركت ملت مسلمان ايران در مناسك حج را داشتند. با تلاشهاي صورت گرفته ثابت شد كه در پشت پرده اين فعاليتها، يك جريان مرموز در خارج از كشور وجود دارد و متأسفانه عدهاي نا آگاه و سادهلوح در داخل نيز اين القائات را باور كرده و اقدام به نشر آنها كردند. براساس اطلاعات به دست آمده مشخص شد كه گرداننده اصلي كمپين «نه به حج» يكي از كارمندان سابق سفارت ايران در فنلاند است كه سالها قبل به اين كشور پناهنده سياسي شده است.
حج يك واجب شرعي است، مگر واجب شرعي جايگزين دارد كه بخواهيم عمل ديگري را جايگزين آن كنيم؟
براساس آمار، حدود نُه ميليون ايراني سال گذشته به خارج از كشور رفتهاند؛ چرا اين كمپينهاي ضد دين فقط از چند هزار زائر خانة خدا خواستهاند هزينه سفر خود را به امور ديگران اختصاص دهند و از ساير مسافران كه پول خود را براي تفريح در تركيه، دُبي، تايلند و ديگر كشورها هزينه ميكنند نميخواهند تا اين هزينه را براي فقرا هزينه كنند.
مسئلة ديگري كه در مورد آن هياهو به راه انداختند، مچ بندهاي الكترونيكي بود. سازمان حج و بعثة مقام معظم رهبري از ۱۰ سال پيش در تدارك تهية وسيلهاي براي اطلاعگيري از حجاج گمشده و يا بيمار و وضعيت حجاج پس از ورود به عربستان بودند كه مچبندهاي الكترونيكي توسط شركت «صا ايران» در شيراز ساخته شد اما عدهاي به دروغ و با نيات خاص، عنوان كردند كه اين دستبندها ساخت رژيم صهيونيستي است!
و يا شايعة اهانت و برهنه كردن بانوان ايراني را در فرودگاه جده مطرح كردند كه دروغ محض بود و قبل از آن هم خبر كشته شدن سي زائر را با شيوه خاص براي ايجاد اضطراب در ميان مردم انتشار دادند.
ما اكثر مطالبي كه به دروغ و از سوي افراد ضد دين در زمينة حج منتشر شده را رصد نموده و پاسخ آنها را براي شفافسازي به مردم ارائه كردهايم. حق مردم ما دانستن واقعيتها است و انتشار مطالب غيرواقعي از سوي معاندان، در راستاي رسيدن به اهداف آنهاست، لذا هموطنان نبايد ندانسته اين قبيل مطالب را نشر دهند. سازمان حج و زيارت و بعثه مقام معظم رهبري آمادة پاسخگويي به اين شبهات است و مطالب بسياري را در اين زمينه توليد و در كانالهاي رسمي سازمان و بعثه مقام معظم رهبري بارگذاري كرده كه قابل دسترسي براي عموم ميباشد.
در حالي كه در برخي رسانهها، مطبوعات، خطبههاي نماز جمعه و فضاي مجازي مينوشتند و ميگفتند: پافشاري برخي مسئولان براي اعزام زائران به حج، چندان معقول نيست، و جان زائران كشورمان در سفر به عربستان با تهديدهاي گوناگون مواجه است و هشدار دادند كه اگر كوچكترين اتفاقي براي حجاج بيفتد، مسئولان حج بايد نسبت به آن پاسخگو باشند و حتي برخي از به اصطلاح متدينين گفتند: اعزام زائران يعني گروگان قرار دادن حجاج در عربستان و. . . در چنين فضاي تقريباً سنگين، حضرتعالي با شجاعت و اطمينان قلب، مصمم به انجام اين سفر معنوي شديد و بيش از 80 هزار
زائر عاشق را به آرزوي خود رسانديد. اين اطمينان و اعتماد و قوت قلب براي شما از كجا ناشي شد؟
همانگونه كه ميدانيد، بعد از مذاكراتي كه با عربستان انجام شد، بيشتر امتيازاتي كه ميخواستيم به دست آمد، ليكن يك مرتبه با هجوم عجيبي از داخل و خارج كشور عليه حج مواجه شديم. فريضهاي كه ميليونها مشتاق به انجام آن هستند و حتي در روايات نيز وجود دارد كه اگر كسي فرصت رفتن به حج را از دست بدهد، در لحظة مرگ به او گفته ميشود كه غير مسلمان از دنيا خواهي رفت.
عدهاي ميگفتند چرا بايد به حج برويم و پول خود را در جيب عربستان بريزيم تا گلوله شود و آن را در يمن به كار گيرند! اينها صحيح نبود. عربستان بزرگترين صادر كنندة نفت است و از اين رهگذر ميلياردها دلار در آمد دارد. پول حج در قبال آن درآمدها رقمي نيست. ضمن اينكه طرفهاي قرارداد با ايران، هواپيمايي جمهوري اسلامي ايران، سعودي ايرلاين و شركتها در بخش خصوصي عربستان هستند، لذا نبايد با جو سازي مردم را وجه المصالحة سياسي قرار داد. بنده از سال ۵۹ خدمتگزار حجاج بودهام اگر مسئلة خاصي وجود داشته باشد و يا امنيت حجاج در خطر باشد، اولين كسي كه بايد به مردم اعلام كند من هستم و من مردم را وجه المصالحه مسائل سياسي قرار نميدهم در تمام طول اين سالها در مكه و مدينه حتي يك مورد تعرض به بانوان نداشتهايم. چرا بايد بانوان را از سفر حج بترسانند؟!
امروز بنده خوشحالم كه خواست مردم و مسئولان و در رأس آنها خواست مقام معظم رهبري با گفت و گو محقق شد.
شرايط آينده را چگونه ارزيابي مي كنيد؟
ما حج را از روابط سياسي دو كشور جدا ميدانيم. حج يك واجب الهي است و نبايد با توجه به برخي تنشهاي موجود بين دو كشور تعطيل شود. اميدوارم از ديپلماسي حج براي تقويت ديپلماسي عمومي دو كشور بهره گرفته شود؛ چرا كه ايران و عربستان از كشورهاي بزرگ منطقه هستند و سياست نظام هم گسترش روابط با همسايگان است.
بر اساس رهنمودهاي مقام معظم رهبري، ما حج را كانون وحدت امت اسلامي ميدانيم و طرح مسائل فرقهاي و مذهبي و دامن زدن به اختلافات را خلاف فلسفة حج دانسته و حضور گستردة حجاج ايراني در نمازهاي جمعه و جماعات اهل سنت نيز خود گواه بر اين مدعاست. هم اكنون كه حج به آرامي و خوبي برگزار شد. بايد بستر را براي انجام يك توافق پايدار و مستمر در زمينة حج و عمره فراهم كنيم و با همكاريهاي مشترك گامهاي بلندي براي موفقيت هرچه بيشتر در آينده برداريم.
روشن است كه تمامي كشورهاي اسلامي به دليل تقاضاي بالا از سوي مردمشان، علاقهمند به افزايش سهم خود هستند. با توجه به اينكه در حال حاضر حدود يك ميليون و سيصد هزار (1300000) نفر ايراني در نوبت حج هستند آيا اين احتمال وجود دارد كه بر ظرفيت پذيرش حجاج كشورمان از سوي سعوديها افزوده شود؟
وظيفة شرعي و اخلاقي خود ميدانيم كه همه شهروندان ايران از مواهب حج بهره ببرند.
در سال 94 و با توجه به كاهش 20 درصدي سهمية حجاج براي ساخت و سازها در مكه، تعداد 64 هزار نفر اعزام شدند و امسال با توجه به آخرين سرشماري جمعيت، تعداد حجاج و عوامل اجرايي و خانوادة معظم شهدا، بيش از 86 هزار نفر حاجي به حج اعزام شدند.
در وضعيت كنوني، اگر سهمية كشورمان بيش از 80 هزار نفر تعيين شود، اين جمعيت نزديك به 16 سال بايد در انتظار باشند تا به حج مشرف شوند و ما در قبال اين مردم مسئوليم، ان شاء الله تلاش خواهيم كرد تا سهميه افزايش يابد و از اين تعداد
بهتدريج كاسته شود. ليكن همه بايد بدانيم حجي را دنبال خواهيم كرد كه در آن عزت، كرامت و سربلندي ايراني ها محفوظ باشد.
از حضرت عالي، به جهت فرصتي كه در اختيار ما قرار داديد، سپاسگزاريم.