ماجرای ازدواج مادر امام سجاد و حضرت سیدالشهدا

به گزارش خبرنگار اعزامي پايگاه اطلاع رساني حج از كربلاي معلا، حجت الاسلام والمسلمين اويسي در مراسم سخنراني بعثه مقام معظم رهبري در حرم مطهر امام حسين(ع) در بيان حقانيت مذهبي اثني عشري، گفت: براساس 371 روايت در كتب شيعه و سني، پيامبر اكرم(ص)، تعداد ائمه پس از خود را مشخص كرده اند.
وي با بيان اينكه در 50 روايت هست كه پيامبر اكرم(ص) اسامي دوازده امام را ذكر كرده اند، براي اثبات امامت ائمه دوازدگانه شيعه، به حديث لوح حضرت فاطمه زهرا(س) اشاره كرد كه با توجه به مقبوليت سند و فراواني نقل آن در منابع مختلف، جايگاه ويژه‌اي در اثبات امامت و خلافت ائمه اطهار(ع) دارد.
سخنران بعثه مقام معظم رهبري در كربلا ويژگي اين حديث را ذكر نام همه جانشينان رسول خدا (ص)، از امام اول امام علي (ع) تا امام دوازدهم امام مهدي (ع) دانست و اظهار داشت: مشهورترين نقل اين حديث، از صحابي معروف، جابر بن عبدالله انصاري است.
وي گفت: لوحي كه حديث بر روي آن نوشته شده، لوحي است كه خداوند به پيامبر اكرم(ص) به عنوان هديه براي تولد امام حسين(ع) اهدا كرده و پيامبر(ص) براي شاد شدن حضرت زهرا(س) به ايشان بخشيد.
حجت الاسلام والمسلمين اويسي در ادامه ماجراي ازدواج مادر امام سجاد(ع) و حضرت سيدالشهدا(ع) را بيان كرد و گفت: وقتي در جنگ نهاوند لشكر ايران شكست مي‌خورد، دختر يزدگرد سوم اسير مي‌شود و در مدينه به انتخاب خودش به همسري امام حسين(ع) در آمده و مفتخر به مادري حضرت سجاد(ع) مي‌شود.
وي با اشاره به حملات پي در پي سپاه اسلام به ايران در دوران سلطنت يزدگرد سوم و شكست سپاه ايران در جنگ نهاوند، افزود: در اين بحران كه ايران به دست سپاه اسلام افتاد، دختر يزدگرد سوم «شهربانو» را اسير كرده با اسيران ديگر وارد مدينه كردند، مردم دسته‌دسته براي تماشاي دختر پادشاه عجم مي‌آمدند.
سخنران بعثه مقام معظم رهبري در كربلا ادامه داد: در اين هنگام عمر وارد مسجد شد. پرسيد: دختر پادشاه عجم كدام است؟ شهربانو را نشان دادند. عمر دست دراز كرد تا نقاب از روي او بردارد، او نگذاشت و به فارسي گفت: «روي خسرو سياه باد، اگر نامه پيامبر(ص) را پاره نمي‌كرد امروز مرا اسير نمي‌كردند تا مردم گروه گروه به تماشاي من بيايند.
عمر خيلي ناراحت شد به حدي كه دستور قتل او را داد و گفت: اين زن عجمي مرا دشنام داد. حضرت علي(ع) فرمودند: اي عمر! تو از زبان او آگاهي نداري او جد خود خسرو را نفرين كرد به تو حرفي نزد و فحشي نداد كه در اين موقع عمر دستور داد منادي، مردم را مطّلع كند تا مردم جمع شوند و او را خريداري كنند و گفت: «هر كس او را زيادتر خريد، مال اوست.»
حجت الاسلام والمسلمين اويسي افزود: حضرت علي(ع) فرمود: فروختن دختران پادشاهان جايز نيست بايد آنان را به حال خود گذاشت، هر كه را انتخاب كنند مخيّر هستند، آن‌گاه به شهربانو فرمود: آيا مي‌‌خواهي تو را شوهر بدهم؟ شهربانو جواب نداد، حضرت فرمود: «سكوت شهربانو دليل بر رضايت اوست».
سپس به او فرمود: «در ميان اين جمعيت هر كه را مي‌پسندي تو را براي او عقد مي‌كنم.» شهربانو برخاست و در ميان همه مردم، از پشت سر امام حسين(ع) را نشان داد و گفت: اگر اختيار با من است من اين شخص را بر احدي ترجيح نمي‌دهم. حضرت علي(ع) به حذيفه فرمود تا شهربانو را به خانه امام حسين(ع) ببرد، به اين ترتيب او همسر حضرت سيدالشهدا(ع) شد.
به شهربانو گفتند: سبب چه بود كه آن روز در مسجد ميان آن همه جمعيت، حسين را اختيار كردي؟ با اينكه او را نمي‌شناختي؟ گفت: «من حكايتي دارم، آن روز كه لشكر اسلام، مدائن را محاصره كرد، شبي در خواب ديدم پيامبر اسلام(ص) به ايوان كسري آمد، و دست همين بزرگوار را گرفته و به من فرمود: اي دختر پادشاه عجم! من تو را نامزد حسين(ع) كردم.
چون پيامبر بيرون رفت، حضرت فاطمه(س) وارد شد و مرا در آغوش گرفت و فرمود: تو نامزد پسر من هستي، تو عروس من مي‌باشي، مسلمانان بر شما غالب مي‌شوند، و اسير آنان مي‌گردي؛ نگران مباش كه در مدينه به وصال شوهرت مي‌رسي، ازاين‌رو وقتي كه در مسجد به من گفتند: مخيّر هستي هر كه را مي‌خواهي انتخاب كني، اين آقا (حسين(ع را چون مي‌شناختم انتخاب كردم.
سخنران بعثه مقام معظم رهبري در كربلا گفت: حضرت شهربانو، در زمان خلافت امام علي(ع) از امام حسين(ع) داراي فرزندي شد كه امام بعد از پدر بود يعني امام سجاد(ع) از او به دنيا آمد.