قطره ای از دریا؛
آیهای که عمل به آن، ایمان انسان را کامل میکند
آیه ۱۷۷ سوره بقره، جامعترین آیه قرآن است؛ زیرا اصول مهم اعتقادى، عملى و اخلاقى در آن مطرح گردیده است.
به گزارش پايگاه اطلاع رساني حج، استاد محسن قرائتي در ادامه سلسله مباحث تفسيري خود با موضوع تفسير قطره اي به بيان آموزه هاي آيه 177 سوره بقره پرداخته است.
* آيه
لَيْسَ الْبِرُّ أَنْ تُوَّلُّواْ وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ ءَامَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْأَخِرِ وَالْمَلَئِكَةِ وَالْكِتَبِ وَالْنَّبِيِّينَ وَ ءَاتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِى الْقُرْبَى وَالْيَتَمى وَالْمَسَكِينَ وَ ابْنَ الْسَّبِيلِ وَالْسَّآئِلِينَ وَفِى الْرِّقَابِ وَأَقَامَ الْصَّلَوةَ وَ ءَاتَى الْزَّكَوةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَهَدُواْ وَالْصَّبِرِينَ فِى الْبَأْسَآءِ وَالضَّرَّآءِ وَحِينَ الْبَأْسِ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُواْ وَأُوْلَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ
* ترجمه
نيكى (تنها) اين نيست كه (به هنگام نماز) روى خود را به سوى مشرق يا مغرب بگردانيد، بلكه نيكوكار كسى است كه به خدا و روز قيامت و فرشتگان و كتاب آسمانى و پيامبران ايمان آورده و مال (خود) را با علاقهاى كه به آن دارد به خويشاوندان و يتيمان و بيچارگان و در راهماندگان و سائلان و در (راه آزادى) بردگان بدهد، و نماز را برپاى دارد و زكات را بپردازد، و آنان كه چون پيمان بندند، به عهد خود وفا كنند و آنان كه در (برابر) سختىها، محروميّتها، بيمارىها و در ميدان جنگ، استقامت به خرج مىدهند، اينها كسانى هستند كه راست گفتند (و گفتار و رفتار و اعتقادشان هماهنگ است) و اينان همان پرهيزكارانند.
* نكته ها
كلمه «برّ» به معناى نيكى است، ولى به هركس كه خيلى نيكوكار باشد، مىگويند او «برّ» است. يعنى وجودش يكپارچه نيكى است.
«بأساء» از «بؤس» به معناى فقر و سختى است كه از خارج به انسان تحميل مىشود. «ضرّاء»، درد و بيمارى است كه از درون به انسان فشار مىآورد و «حين البأس» زمان جنگ و جهاد است.
بعد از ماجراى تغيير قبله كه در آيهى 144 خوانديم، سخنِ روز، پيرامون قبله و تغيير آن بود كه اين آيه مىفرمايد: چرا به جاى محتواى دين كه ايمان به خدا و قيامت وانجام كارهاى نيك است، به سراغ بحثهاى جدلى رفتهايد.
اين آيه جامعترين آيه قرآن است. زيرا اصول مهم اعتقادى، عملى و اخلاقى در آن مطرح گرديده است. در تفسير الميزان از رسول خدا صلى الله عليه وآله نقل شده است كه فرمودند: هر كس به اين آيه عمل كند، ايمانش كامل است.
اين آيه پانزده صفت نيك را در سه بخشِ ايمان، عمل و اخلاق بيان نموده است. در بخش ايمان، به مسئله ايمان به خدا، فرشتگان، انبياء، قيامت و كتب آسمانى اشاره شده و در بخش عمل، به مسائل عبادى مانند نماز و اقتصادى مانند زكات و اجتماعى مانند آزاد نمودن بردگان و نظامى مانند صبر در جبهه و جنگ و روحى وروانى مثل صبر در برابر مشكلات اشاره گرديده است و در بخش اخلاقى به وفاى به عهد و دل كندن از مادّيات و ترحّم به فقرا اشاره شده است.
ايمان به خدا، سبب خضوع در برابر حقّ و عدم تسليم در برابر طاغوتهاست. ايمان به قيامت، موجب وسعت ديد و بلندى همّت مىگردد. ايمان به وجود ملائكه، نشانهى ايمان به تشكيلات ماوراى طبيعت است. ايمان به انبياء، ايمان به وحى و جريان هدايت در طول تاريخ است و دليل بر اينكه انسان در اين جهان رها و بىبرنامه نبوده است.
انفاق، بيانگر تعاون و نوع دوستى، و نماز، پيوند مستقيم با خدا، و زكات برنامهريزى براى حل مشكل محرومان، و وفاى به عهد موجب تحكيم ارتباطات، و صبر عامل آبديده شدن انسانهاست. [تفسير مراغى، ذيل آيه]
جمله «آتى المال على حبّه» را سه نوع معنا نمودهاند:
الف: پرداخت مال به ديگران با وجود علاقهاى كه به آن هست.
ب: پرداخت مال بر اساس حبّ خداوند.
ج: پرداخت مال بر اساس علاقهاى كه به فقير است.
صبر، مادر همه كمالات است و قرآن راه رسيدن به بهشت را صبر مىداند؛ «اولئك يجزون الغُرفة بما صبروا» [فرقان، 75] به آنان جايگاه بلند داده مىشود، به پاس بردبارى كه كردند. چنانكه فرشتگان به بهشتيان مىگويند: «سلامٌ عليكم بما صبرتم» [رعد، 24] درود بر شما كه پايدارى كرديد. همچنين درباره رهبران الهى مىفرمايد: «جعلنامنهمائمّةيهدونبامرنا لمّا صبروا» [سجده، 24] آنان را بخاطر صبرشان، پيشوايانى قرار داديم كه به امر ما هدايت مىنمودند.
مشابه اين آيه، در روايات نيز براى معرفى معارف دينى چنين آمده است:
* «ليس العاقل من يعرف الخير من الشرّ و لكن العاقل من يعرف خير الشّرين» [بحار، ج78، ص6] عاقل آن نيست كه خير را از شرّ بشناسد، عاقل آن است كه ميان دو شرّ، خيرش را برگزيند.
* «ليس العلم بكثرة التعلّم انّما هو نور يقذفه اللّه فى قلب من يريد» [بحار، ج1، ص225] دانش، به آموختن بسيار حاصل نمىشود. دانش واقعى، نورى الهى است كه به دلها مىتابد.
* «ليس البرّ فى حُسن الزّى و لكن فى السكينة و الوقار» [بحار، ج1، ص106] بزرگى، در ظاهرِ آراسته نيست، بلكه در آرامش و وقار است.
* «ليس السخى... الذى ينفق ماله فى غير حقّه و لكنه الّذى يؤدّى الى اللّه ما فرض عليه» [بحار، ج71، ص352] سخاوتمند كسى نيست كه در هرجا و لو بىجا انفاق كند، بلكه كسى است كه در هرجا خشنودى خداست انفاق كند.
* «ليس العبادة كثرة الصيام و الصلاة و انّما العبادة كثرة التفكّر فى امر اللّه» [بحار، ج71، ص 325] عبادت به نماز و روزه بسيار نيست، به تفكّر درباره خدا و آثار اوست.
* «اشدّ من يَتم اليتيم يتيمٌ انقطع عن امامه» [بحار، ج 108، ص171] آنكه از سرپرستى پيشواى حقّ محروم گشته، يتيمتر از كسى است كه پدر و مادرش را از دست داده است.
براى رسيدن به كمالِ تقوا، انفاقِ واجب و غير واجب، هر دو لازم است. بعضى از مردم به مستمندان كمك مىكنند، ولى حقوق واجب خود را نمىپردازند و برخى ديگر با پرداخت خمس و زكات، نسبت به فقرا و محرومان بىتفاوت مىشوند. اين آيه، مؤمن واقعى را كسى مىداند كه هم حقوق واجب را بپردازد و هم انفاق مستحبّ را انجام دهد.
به همين دليل در روايات مىخوانيم: در اموال ثروتمندان، غير از زكات نيز حقّى براى محرومان است. [تفسير قرطبى] و كسى كه سير بخوابد در حالى كه همسايه او گرسنه باشد ايمان به خدا و قيامت ندارد. [كافى، ج2، ص 665]
* پيام ها
1- به جاى محتواى دين، به سراغ ظاهر نرويم و از اهداف اصلى باز نمانيم. «ليس البرّ... ولكن البرّ»
2- يكى از وظايف انبياء وكتب آسمانى، تغيير فرهنگ مردم است. «ليس البرّ... و لكن البر»
3- شناخت مفاهيم، مهم نيست؛ عمل به آن مهم است. كلمه «برّ» به مفهوم نيكى است، ولى دانستن آن مهمّ نيست، كسى كه اين مفهوم را محقّق مىسازد ارزش دارد. «لكن البرّ من آمن»
4- ايمان، مقدّم بر عمل است. «من آمن باللَّه... آتى المال»
5 - ايمان به همه انبياء و ملائكه لازم است. «آمن باللَّه... والملائكة والكتاب والنبيّين»
6- ارتباط با خدا در كنار ارتباط با مردم و تعاون اجتماعى در حوادث و گرفتارىها مطرح است. «آمن باللَّه و اليوم الاخر... و آتى المال على حبه»
7- تمام كارهاى نيك در سايه ايمان به خدا شكل مىگيرد. «آمن باللّه... آتى المال»
8 - هدف اسلام از انفاق، تنها سير كردن گرسنگان نيست، بلكه دل كندن صاحب مال از مال نيز هست. «على حبّه»
9- نيكوكاران، مال و دارايى خود را با رغبت و علاقه در راه خدا انفاق مىكنند. «آتى المال على حبّه»
10- با دست خود به فقرا و يتيمان و بستگان انفاق كنيد. «آتى المال على حبّه»
11- در انفاق، بستگان نيازمند بر ساير گروههاى مستمند، اولويّت دارند. «ذوى القربى و اليتامى...»
12- سائل را ردّ نكنيد، گرچه فقير، مسكين، در راه مانده و فاميل نباشد. كلمهى «السائلين» به صورت مستقل مطرح شده است. «والمساكين و... السائلين»
13- ايمان و نماز و زكات، بدون شركت در جهاد كامل نمىشود. «وحين البأس... اولئك الّذين صدقوا»
14- مدّعيان ايمان بسيارند، ولى مؤمنان واقعى كه به تمام محتواى دين عمل كنند، گروهى اندك هستند. «اولئك الّذين صدقوا»
15- نشانه ى صداقت، عمل به وظايف دينى و تعهّدات اجتماعى است. «اولئك الّذين صدقوا»
16- متّقى كسى است كه عملش، عقايدش را تأييد كند. «آتى المال... اولئك الّذين صدقوا اولئك هم المتقون»