آیا رفتن به غار حراء بدعت است؟
می گویند: چرا مسلمانان به ویژه شیعیان به زیارت «غار حراء» می‌‌روند درحالی‌که در روایات چنین زیارتی وارد نشده است؟ پاسخ: پیامبر گرامی (ص) قریب به پانزده سال در غار حراء به عبادت خدا و را
مي گويند: چرا مسلمانان به ويژه شيعيان به زيارت «غار حراء» ميروند درحاليكه در روايات چنين زيارتي وارد نشده است؟
پاسخ:
پيامبر گرامي (ص) قريب به پانزده سال در غار حراء به عبادت خدا و راز و نياز پرداخته و سالها در ماههاي مختلف در آنجا معتكف بوده است و در آنجا امين وحي او را به رسالت از جانب خدا مفتخر ساخت و نور وحي و جبرئيل امين را در آن نقطه مشاهده كرد. بنابراين آن مكان به وجود او متبرك شده است و زيارت چنين مكاني و اقامه نماز در آنجا نوعي تبرك جويي به آثار پيامبر است و تبرك به آثار انبيا بهويژه اثري كه با تن مبارك آن حضرت در تماس بوده حتي از سوي وهابيان نيز پذيرفته شده است، بنابراين رفتن به آن نقطه و اقامه دو ركعت نماز به عنوان تبرك مطابق اصول اسلام است، چنانكه قرآن ميفرمايد: {وَ اتَّخِذُوا مِنْ مَقامِ إِبْراهِيمَ مُصَلًّى}؛ «از جايگاه توقف ابراهيم براي خود نمازگاهي انتخاب كنيد». (بقره: 125)
رفتن به غار حرا علاوه بر تبرك خود آموزنده يك اصل عقيدتي است و آن اينكه زندگي در غار، زندگي يك عابد در كوهسارهاست و چنين محيطي نميتواند كسي مانند پيامبر و كتابي مانند قرآن را به بار آورد، زيرا پرورش شخصي مانند رسول خدا علاوه بر استاد و كتاب و منبع نياز به يك محيط علمي دارد كه بتواند چنين معارف بلند و احكام استوار و تاريخ صحيح و اخلاق متيني را تحويل جامعه بدهد.
از آنجا كه غار حراء فاقد اين شرايط است اين گواه بر اين است كه اين كتاب و سخنان او ميوه محيطي ديگر است نه محيط غار حراء.
بنابراين اولاً رفتن به غار حرا بدعت نيست؛ زيرا تبرك به آثار پيامبر از مسلمات اسلام است، بالأخص اثري كه با بدن پيامبر (ص) در تماس بوده است ثانياً رفتن به غار حرا بسيار آموزنده و سبب تحكيم عقيده اسلامي است قرآن مجيد به اين حقيقت در ضمن آيهاي اشاره ميكند:
{قُلْ لَوْ شاءَ اللَّهُ ما تَلَوْتُهُ عَلَيْكُمْ وَ لا أَدْراكُمْ بِهِ فَقَدْ لَبِثْتُ فِيكُمْ عُمُراً مِنْ قَبْلِهِ أَفَلا تَعْقِلُونَ} (يونس: 16)
بگو: اگر خدا ميخواست من اين آيات را بر شما نميخواندم و (خداوند) از آن آگاهتان نميكرد؛ چه اينكه مدّتها پيش از اين در ميان شما زندگي نمودم؛ (و هرگز آيهاي نياوردم) آيا نميفهميد؟
مراجعه شود: جدال احسن، ص 292.