سال 74 هجری شمسی، 1415 هجری قمری سال 74 هجری شمسی، 1415 هجری قمری سال 74 هجری شمسی، 1415 هجری قمری بعثه مقام معظم رهبری در گپ بعثه مقام معظم رهبری در سروش بعثه مقام معظم رهبری در بله
سال 74 هجری شمسی، 1415 هجری قمری سال 74 هجری شمسی، 1415 هجری قمری سال 74 هجری شمسی، 1415 هجری قمری سال 74 هجری شمسی، 1415 هجری قمری سال 74 هجری شمسی، 1415 هجری قمری

سال 74 هجری شمسی، 1415 هجری قمری

بسم‏اللَّه‏الرّحمن‏الرّحیم‏ والحمدللَّه رّب العالمین والصّلاة والسّلام على خیرخلقه محمدالمصطفى و اله الطاهرین‏ «و أذّن فى‏النّاس بالحجّ یاتوک رجالا و على کلّ ضامر یأتین من‏کلّ فجّ عمیق»(1) چون بهار طبیعت که

بسم‏اللَّه‏الرّحمن‏الرّحيم‏

والحمدللَّه رّب العالمين والصّلاة والسّلام على خيرخلقه محمدالمصطفى و اله الطاهرين‏

«و أذّن فى‏النّاس بالحجّ ياتوك رجالا و على كلّ ضامر يأتين من‏كلّ فجّ عميق»(1)

چون بهار طبيعت كه همواره در ميعاد هميشگى خود، لبريز از نشاط زندگى فرا مى‏رسد، موسم حج، نوبهار جان و دل، و فصل رويش و پيدايش روح زندگى توحيدى در دل هر مسلمانى كه خود را به ميقات رسانده باشد، همه ساله در موعد خدايى و هميشگى باز مى‏گردد تاچون چشمه‏سار مباركى رشحات حيات طيّبه‏ى اسلامى را بر سراسر جهان اسلام بپاشد وكسانى راكه توفيق يافته‏اند كه تن به اين سرچشمه‏ى مبارك بزنند، از غبار و كدورت گناه و شرك و ماده‏گرايى و ميل به پستى و بدكردارى، پاك كند و در آنان اگر اهل توجّه وتذكر باشند، مايه‏ى صلاح وفلاح يك عمر راذخيره سازد.

اكنون بيش ازچهارده‏قرن است كه نداى‏ابراهيم خليل ازحلقوم محمّدمصطفى(صلّى‏اللَّه‏عليه‏واله‏وسلّم)، همه ساله ميهمانان بيت را در اين موسم به پايگاه معنويت و وحدت مى‏كشاند تا گرد مركز توحيد، همراه با آن جريان ابدى عروج، طواف كنند، و در پشت مقام ابراهيم به سمت كعبه‏ى محمدى(صلّى‏اللَّه‏عليه‏واله‏وسلّم)، نماز گزارند، و ميان صفا و مروه، سعى ابدى مؤمن از منشاء صفا را مجسّم سازند. و معرفت به حقارت خويش و عظمت و عزت حق تعالى را در عرفات، و زمزمه‏ى ذكر و انس و عشق به حضرت احديت و درك نور تابان آن بى‏همتارا در صحراى ظلمانى وجود خود در مشعر بياموزند، و در منى شيطان بزرگ و شيطانهاى ديگر را هدف رمى خود سازند، و به نشانه‏ى قربانى كردن هواها و تمايلات منحرف ساز، ذبيحه‏يى قربانى كنند - و اين همه را در حال احرام كه حريم جان و دل حاجى در برابر ميوه‏هاى ممنوع اين بهشت است و در كنار ديگر مسلمانان از هرجا و هر نژاد و باهر رتبه‏ى مادى يا معنوى و داراى هر زبان و فرهنگ به جاى آورند و آنگاه به نشان زدودن همه‏ى چركها و پليدى‏هايى كه در فضاى آلوده‏ى زندگى مادّى برجان و دل آنان نشسته است، حلق وتقصير كنند وسپس بار ديگر با طراوتى كه از زدودن گناه و تجلّى معرفت و محبت خداوند، در جان و دل آنان پديد آمده‏است، به خانه‏ى خدا برگردند وطواف ونماز و سعى را اينبار در آفاقى برتر از پيش به جاى آورند و با ذخيره‏يى سرشار از توحيد ومعنويت و صفا، و عزمى راسخ در مبارزه با شيطانها، و قدرتى فائق بر نفس خويشتن، آماده‏ى برگشتن به ديار خود و پراكندن عطر حج در اقطار گيتى باشند.

حكمت بديع اسلام، اين آزمايش شگفت آور و پر از رمز و راز را چنان ترتيب داده است كه همين يك واجب بتواند در همه‏ى قرون و اعصار، و با هراندازه گسترشى كه دامنه‏ى اسلام در شرق و غرب گيتى به دست آورده است، يكپارچگى و اتصال اجزاء اين پيكر عظيم را تامين كند... همه در يكجا و هميشه در يك فصل،... چه آن هنگام كه سفر كعبه‏ى مشتاقان بيت از برخى نقاط عالم يكسال به طول مى‏انجاميد و چه امروز كه دشمنان امت اسلامى براى پوشش تبليغات زهرآگين خود به سراسر كره‏ى زمين به بيش از يكساعت نيازندارند، هميشه اجزاء اين پيكر عظيم و پراكنده، به اين مركز وحدت و قدرت كه براى آنان كانون صفا و برادرى و معنويت و توحيد و معرفت واطلاع است نياز داشته‏اند.. و اسلام اگر از حج خالى مى‏بود ركنى اصلى و جزيى جوهرى را فاقد بود.

حج در جوهر و ذات خود داراى دو عنصر اصلى است: تقرب به خدا در انديشه و عمل، و اجتناب از طاغوت و شيطان با جسم و جان.. همه‏ى اعمال و تروك حج، براى ايندو و در جهت آن و تامين ابزارها و مقدمات آن است، و اين در حقيقت خلاصه‏يى از اسلام و همه‏ى دعوتهاى الهى نيز هست كه: «ولقد بعثنافى كلّ امّةٍ رّسولاً ان‏اعبدوااللَّه واجتنبواالطاغوت..»(2) در آيات حج تعبيرات: «حنفاءللَّه غيرمشركين به..»(3)، يا «..فإلَهكم إلَه واحد فَلَه أسلموا..(4)، يا: فَاذَا قَضَيتم مّنا سَكَكم‏فاذ كرواللَّه كذكركم ءاباءكم أوأشدّ ذكرا»(5) وامثال آن ناظر به همين دو عنصر اصلى است.

تقرّب به خدا، ذكر ونماز وتسليم واحرام وبه خود وخدا انديشيدن وسعى و صفا را مى‏طلبد ودرنهايت زاد وتوشه‏ى تقوا را دركوله‏بار حاجى مى‏گذارد: «و تزوّدو افإنّ خيرالزّادالتّقوى و اتّقون يأاولى الالباب»(6)

و اجتناب ازشيطان وطاغوت، دل كندن ازشهوات و هوسهاى خواركننده وكمك گرفتن ازنيروى صبر واراده‏ى خود ونيز نيروى عظيم امت اسلامى را لازم دارد كه همانادرحركت دستجمعى وهمراهى وهمدلى و همگامى و هم‏زبانى همگان در طواف وسعى، و وقوف در عرفات و مشعر ومنى، وهدف گرفتن دستجمعى جمرات شيطان و رمى از همه جا و همه سو به آن و ابراز برائت عمومى از آن، حاصل مى‏شود، و درنهايت، گره خوردن دستها و دلها وعزم‏هاى‏مسلمين از همه جاى امت اسلامى به يكديگر واحساس قدرت وامنيت در سايه‏ى وحدت را پديد مى‏آورد كه: واذجعلناالبيت مثابةًللناس و أمنًا(7)

اگر حج، چنانكه قرآن خواسته وپيامبر(صلّى‏اللَّه‏عليه‏واله‏وسلّم) فرموده وعمل كرده به جاى آورده شود و چنانكه فرموده: خذوا عنى مناسككم، مناسك آن از عمل او گرفته شود، تأمين كننده‏ى كمال فرد و عزت امت است.

هركس باچنين حجّى مخالفت كند وحج را جدا ازاين خطوط و نشانهاى اصلى آن بخواهد، باكمال جويى فرد مسلم و عزت امت اسلامى مخالفت كرده است.

امروز استكبار جهانى باپرچمدارى امريكا و با طرّاحى صهيونيسم به مبارزه‏يى آشكار با اسلام ومسلمين سرگرم‏اند. اين البته دنباله‏ى خصومتهاى ديرين دشمنان اسلام است، ليكن با شيوه‏هاى تازه و انگيزه‏هاى تازه وابزارهاى تازه. وامت اسلامى از چنين كانون مقاومت ونيرو و وحدتى برخورداراست. آيا سزاواراست كه مسلمين از حج براى مقابله بادشمن ستيزه جو و تفرقه ساز و توطئه‏گر بهره نگيرند وخود را بيدفاع در برابر دشمن قراردهند؟

حجّ درست وكامل، مى‏تواند بوسيله‏ى نزديك كردن دلها و تبادل آگاهيها و افشاى توطئه ها، خطرناكترين توطئه هاى دشمن عليه اسلام ومسلمين را خنثى كند. امروز دشمن اسلام يعنى سردمداران استكبار وصهيونيسم، تفرقه‏افكنى ميان مسلمين و غوغاگرى در عرصه‏ى تبليغات را برضدّ هركشور ودولت وجمعيّتى كه ازبيدارى اسلامى وحاكميت قرآن دم زند وداعيه‏ى عزّت مسلمين را داشته باشد، مهمترين كار خود مى‏داند. زيرااگر بتواند بخش‏هاى فعّال و پرتحرك از امت اسلامى را از ديگربخش‏هاى اين امت جداكند، مطمئن خواهد شد كه دربرابرخودپيكر عظيم و يكپارچه‏ى امت رانخواهد ديد، ونقشه هاى خباثت‏آلودش در باره‏ى امت اسلامى را بى‏دردسر پيش خواهد برد. اينروزها مردم دنيا، شاهد حجم انبوه و متراكم وسطح وسيع تبليغات بوقهاى استكبارى برضدجمهورى اسلامى ايرانند. اين همان سياست است كه البته به فضل‏الهى تاامروز ناكام مانده ولى باهمه‏ى توان استكبار، دنبال مى‏شود.

مهمترين انگيزه‏ى دشمنى با ايران اسلامى از دوران حيات امام راحل قدس سره تاكنون، آن است كه دراين كشور، همه‏ى سياست ها با معيارهاى اسلامى، محك زده شده و انتخاب يا مردود مى‏شود. همه‏ى موضعگيريهاى سياسى براساس دستورات اسلام، شكل مى‏گيرد.

سازش دولتها با صهيونيسم مردوداعلام مى‏شود، چون اين به معنى آوارگى هميشگى ملت فلسطين واشغال هميشگى كشور فلسطين بوسيله‏ى دشمن است.

ازملت هاى فلسطين و بوسنى وتاجيك وافغان و كشمير و چچن وآذربايجان و الجزائر وديگر ملتهاى مظلوم مسلمان حمايت مى‏كند، چون قرآن صريحاً حمايت ازمستضعفان را لازم شمرده است: «ومالكم لاتقاتلون فى سبيل‏اللَّه والمستضعفين‏من الرّجال و النّساءوالولدان‏الذين يقولون ربّنا اخرجنامن هذه‏القريةالظّالم اهلها واجعل لنا من لّدنك وليّاً واجعل لنا من لّدنك نصيراً»(8) باسلطه‏ى امريكا ونفوذ و دخالت آن دركشورهاى اسلامى و همه‏ى كشورهاى مظلوم مخالفت مى‏كند، چون قرآن فرموده است: «.. لاتتّخذواعدوّى و عدوّكم أولياء تلقون إليهم بالمودّة»(9) دركشورخود احكام اسلامى را منشاء وملاك قانونگذارى قرارداده است، چون عزت واستقلال و رفاه وكمال مادّى و معنوى براى يك ملت را درعمل به احكام اسلامى مى‏داند..

اينهاهمه موجب آن شده است كه سردمداران جبهه‏ى استكبار با دلاّلى و خنّاسى توطئه گران صهيونيست، ايران اسلامى را دشمن شماره يك خود بدانند وبقدر وسع خود باآن دشمنى كنند.

نكته‏ى مهم آن است كه امروز درسراسر امت اسلامى شوروشوق به اين هدفها و موضعگيريها همه جا را فراگرفته است، دربسيارى از كشورهاى اسلامى جوانان وقشرهاى برگزيده و زبده‏ترين و پاكترين عناصر از علماى دين واساتيد مجامع علمى و هنرمندان وشعراء و نويسندگان وحتى بسيارى از كاركنان دولتى وقشرهاى ميانه‏ى مردم، دل و حتى زبان وقلم خود را به اين هدفها سپرده اند. باسازش عربى - اسرائيلى مخالف‏اند، با تسلّط روز افزون امريكا بر دولتهاشان مخالف‏اند، بابى تفاوتى دولتهادربرابر قضاياى اسلامى در اروپا و آسيا و آفريقا مخالف‏اند.. استكباراينهمه را نتيجه‏ى پيروزى اسلام درايران، و اقتدار روزافزون ايران اسلامى مى‏داند، و ازاينرو حقد وكينه‏يى ديوانه‏وار نسبت به جمهورى اسلامى را در دل مى‏پروراند.

اين يكى از مهمترين انگيزه‏هاى كسانى نيز هست كه با حج ابراهيمى وحجّ معنى دار و جهت دار مخالف‏اند. زيرا تدبّر درحجّ، عامل معجزه‏آسايى درگسترش اين انديشه درميان همه‏ى مسلمانان است، بعلاوه چهارراه عظيمى براى تبادل اطلاعات ملتها از شرق وغرب وشمال وجنوب جهان اسلام است.

من به همه‏ى برادران وخواهران مسلمان كه درمحشر عظيم حج گردآمده‏اند متواضعانه توصيه مى‏كنم كه درحج تدبر كنند وآن دونكته‏ى اصلى رايعنى دل سپردن به خدا و نزديك كردن خود به ذات مقدس الهى درانديشه وعمل با عبوديت خالص وحقيقى ازيكسو واجتناب وبرحذر بودن از شيطانها ودشمنان راه وجهت الهى ازسوى ديگر، براى خود تأمين كنند وباروحى مجهّز به تقوا و دلى سرشاراز اعتماد به خداو روحى لبريز از اميد به آينده‏ى امت اسلامى وتصميمى راسخ درپيگيرى هدف‏هاى اسلام و به قصد حاكميت يافتن معارف وقوانين و فرهنگ اسلامى برجوامع مسلمان، به‏ديار خود بازگردند.

قدرت پوشالى دشمن، نبايد چشم‏هارا خيره سازد. آنان از تفرق و ضعف روحيه‏ى مسلمين استفاده مى‏كنند و قدرتى دروغين براى خود در برابر چشم ساده‏انديشان مى‏نمايانند. استكبار در همه‏ى صحنه‏هايى كه مسلمانان به راستى در برابر زورگويى آنان ايستاده‏اند شكست خورده يا در مقاصد خود ناكام گرديده است. نگاهى به ايران اسلامى كه به حول وقوه‏ى الهى درمواجهه باحجم عظيم وافسانه‏يى خصومتهاى امريكا و همدستانش در طول شانزده سال گذشته پيروز بيرون آمده و امروز از هميشه مقتدرتر، موفق‏تر، بانشاطتر واميدوارتراست، ثابت كننده‏ى اين مدّعا است. امروز امريكا كه پرچمدار استكبار در مبارزه‏اش با حركت بيدارى اسلامى است نه تنها دراين مبارزه‏ى ناعادلانه، سرشكسته و ناموفق است كه خود در درون خود نيز از لحاظ اقتصادى و امنيتى وسياسى با مشكلات بزرگ و لاينحل روبه‏رو است. كمااين‏كه درتلاشهاى ابرقدرتانه‏ى خود هم كه به گمان باطل سردمداران خام و مغرور امريكا، ازحقوق ابرقدرتى آنان است! طعم تلخ شكستهاى پياپى را چشيده است وانشاءاللَّه درآينده هم خواهد چشيد. نگاهى به وضع فلسطين و خواب خوش ولى تعبيرنشده‏ى حلّ مسأله فلسطين كه اكنون به گره‏ى دشوارى بدل شده است، يا به شرق آفريقا و خروج مفتضحانه و منفورانه‏ى نيروهاى امريكا ازسومالى، يا به اروپا ونقش خنثى وبى خاصيت امريكا در قضاياى بالكان، يا به تلاش دريوزه‏گون و بى‏پاسخ امريكا در چهارگوشه‏ى دنيا براى قطع روابط تجارى همه‏ى كشورها ب اايران، يا به تكاپوى زشت و نفرت‏انگيز امريكا براى متهم كردن ايران در حوادثى همچون حادثه‏ى آرژانتين سرانجام رسوايى آنان با روشن شدن حقايق، وقضاياى ديگر ومتعددى از اينقبيل اثبات مى‏كند كه قدرت فائقه‏ى ادّعايى استكبار، مانند بسيارى از مدّعاهاى آنان چون طرفدارى ازحقوق انسان وامثال آن، سخنى پوچ است.

مسلمانان درصورت عزم وايستادگى ومعرفت، از استكبار قوى‏ترند. نيروهاى استكبار درعرصه‏ى مسائل انسانى به ضعف‏هاى مفرط وبى‏علاج، دچارند وهيچ جمعيّت ودولت و بخصوص ملّت داراى تصميم راسخ وانديشه‏ى روشن - چه رسد به امت بزرگ اسلامى - نبايد ازآنان بيمى به دل راه دهد.

در پايان بار ديگر همگان را به تدبّر در يكايك اعمال و شعائر حج و نيز به استمداد ا زقدرت لايزال الهى و تمسك به حبل‏اللَّه دعوت مى‏كنم و اميدوارم كسانى كه دل در گرو استضائه از انوار الهى حج دارند، مورد تأئيدات و تفضلات الهى قرار گرفته و مشمول ادعيه‏ى زاكيه‏ى حضرت بقيّةاللَّه‏الاعظم (ارواحنافداه‏وعجّل‏اللَّه‏فرجه) گردند و با حج مقبول و دعاى مستجاب و ذخيره‏ى ارزشمند معنوى به ديار خود باز گردند.

والسّلام عليكم ورحمةاللَّه - چهارم ذيحجةالحرام 1415 برابر با چهاردهم ارديبهشت 1374 - على‏الحسينى‏الخامنه‏ئى‏

 

1) حج: 27

2) نحل: 36

3) حج: 31

4) حج: 34

5) بقره: 20

6) بقره: 7

7) سوره بقره: 125

8) نساء: 75

9) ممتحنه: 1




نظرات کاربران