به‌مناسبت رحلت پیامبر اسلام(ص)

سیاست‌هاى وحدت اسلامى‌ به‌مناسبت رحلت پیامبر اسلام(ص)

سیاست‌هاى وحدت اسلامى‌ به‌مناسبت رحلت پیامبر اسلام(ص)

سیاست‌هاى وحدت اسلامى‌ بعثه مقام معظم رهبری در گپ بعثه مقام معظم رهبری در سروش بعثه مقام معظم رهبری در بله
به‌مناسبت رحلت پیامبر اسلام(ص)

سیاست‌هاى وحدت اسلامى‌ به‌مناسبت رحلت پیامبر اسلام(ص)

سیاست‌هاى وحدت اسلامى‌ به‌مناسبت رحلت پیامبر اسلام(ص)

سیاست‌هاى وحدت اسلامى‌ به‌مناسبت رحلت پیامبر اسلام(ص)

سیاست‌هاى وحدت اسلامى‌ به‌مناسبت رحلت پیامبر اسلام(ص)

سیاست‌هاى وحدت اسلامى‌
به‌مناسبت رحلت پیامبر اسلام(ص)

سیاست‌هاى وحدت اسلامى‌

پیامبر اعظم(ص) به‌عنوان قائد و حاکم از روز آغازین به قصد بناى اجتماع سیاسى و حکومت، چارچوب کلى مسؤولیت خود را به‌عنوان رهبر و حاکم امت و دولت و براساس نبوت و رسالتى که داشت پى‌ریزى کرد. بلافاصله تشکیل دولت داده و خود شخصاً به رتق و فتق امور پرداختند.

به گزارش پايگاه اطلاع رساني حج، پيامبر اعظم(ص) با به‌كاربردن استراتژى‌ها و تدابير بزرگ و اساسى، اهداف زيادى را در تأسيس و تحكيم حكومت دينى و توسعه اسلام و اصلاح امور جامعه تأمين كرد كه مهم‌ترين آن‌ها ايجاد انسجام و وحدت ملى، پيوند و وفاق اجتماعى و تأمين محيط امن، آرام و سالم و كم دردسر و فضاى رحمت و محبت در جامعه مدنى جديد مدينه طيبه بود به‌طورى كه مى‌توان آن‌را يكى از معجزات رسول خدا شمرد كه از طريق تدبير و بسترهاى طبيعى فراهم ساخت. حكومت دينى مبتنى بر مشروعيت سلطه حاكم از ناحيه حق تعالى است و پيامبر اعظم(ص) به‌عنوان قائد و حاكم از روز آغازين به قصد بناى اجتماع سياسى و حكومت، چارچوب كلى مسؤوليت خود را به‌عنوان رهبر و حاكم امت و دولت و براساس نبوت و رسالتى كه داشت پى‌ريزى كرد. نتيجه اين شد كه آن‌حضرت پس از هجرت به مدينه، بلافاصله تشكيل دولت داده و خود شخصاً به رتق و فتق امور پرداختند. تشكيل سازمان‌هاى متعدد از سوى پيامبر اعظم(ص)، نشان‌دهنده اين است كه اسلام، حكومت و سازماندهى دارد و اين سازماندهى به حكم تاسى به پيامبر اعظم(ص) قابل اقتباس است. مهم‌ترين دستاورد حكومت دينى پيامبر اعظم(ص)، ارائه اين اصل مى‌باشد كه تشكيل حكومت دينى و حفظ آن در صورت وجود شرايط و رفع موانع، از اهم واجبات الهى، بلكه مقدم‌ترين وظيفه دينى است و اين خود خط بطلانى بر انديشه جدائى دين از سياست در طول تاريخ است و ما امروز مفتخريم كه پيروزى انقلاب اسلامى و تأسيس جمهورى اسلامى بر مبناى ولايت مطلقه فقيه، طرح فرضيه حكومت در اسلام را از مرحله انديشه به عرصه عمل درآورده است.
* ضرورت طرح مسأله وحدت اسلامى‌ مسأله «وحدت اسلامى» و نقش مؤثر پيامبر اكرم(ص) در ايجاد و گسترش آن قابل توجه است. ضرورت طرح چنين موضوعى را از سه منظر مى‌توان ارزيابى كرد:
الف - اهميت سيره‌شناسى‌
مسأله وحدت اسلامى و نقش پيامبر اكرم(ص) در ايجاد آن، در تحليل و بررسى سيره نبوى، ازجمله موضوعات بسيار مهمى است كه هر متفكر اسلامى در آغاز مطالعه با آن مواجه مى‌شود. بدون‌ترديد، موضع‌گيرى‌هاى پيامبر(ص) در اين مورد، در نقش مقام نبوت و رسالت، داراى ارزش ويژه‌اى براى مسلمانان خواهد بود؛ چراكه خداوند مى‌فرمايد: «لقد كان لكم فى رسول الله اسوة حسنة لمن كان يرجو الله و اليوم الآخر و ذكر الله كثيرا»
مسلمانان نيز موظف به تعقل و تفكر در ابعاد حيات حضرت رسول(ص) شده‌اند. علامه طباطبائى(ره) مى‌نويسند: «كلمه «اسوه» به‌معناى اقتدا و پيروى است... اسوه در مورد رسول خدا(ص) عبارت از پيروى اوست و اگر تعبير به «لكم فى رسول الله» كرد، كه استقرار و استمرار در گذشته را افاده‌كند، براى اين بود كه اشاره كند.... شما هميشه بايد به پيامبر تاسى كنيد و معناى آيه اين است كه به او تاسى كنيد، هم در گفتارش و هم در رفتارش.»
بنابراين، بررسى سيره پيامبر(ص) در تحقق وحدت اسلامى، به‌عنوان يكى از زيرمجموعه‌هاى بررسى سيره نبوى، ضرورت مى‌يابد.
ب - ضرورت تبيين سيره سياسى‌
نقش‌آفرينى پيامبر اكرم(ص) در مسائل سياسى جامعه، فلسفه‌يابى و پى‌جويى حكمت‌ها و اهداف آن‌ها، گوياى سيره سياسى نبوى است. از اين زاويه، تدابير نبوى در هدايت، ولايت و رهبرى جامعه اسلامى، مشخص‌كننده راهبردهاى اداره سياسى جامعه است و چون مسأله «وحدت امت» موضوعى سياسى است، تحليل و بررسى نقش پيامبر اكرم(ص) نيز درباره آن، بهترين راه براى تبيين سيره سياسى نبوى تلقى مى‌گردد. تأثير وحدت اسلامى در ساخت امت اسلام و ره‌آورد روشن آن براى آينده مسلمانان، نشان‌دهنده كاركرد سياسى اين موضوع است و بى‌شك، نظر به نقش پيامبر اكرم(ص) در اين مسير، مى‌تواند راهى فراروى تحليل سيره سياسى آن‌حضرت به روى ما بگشايد و مقدمه‌اى براى الگوگيرى و نيز اطاعت از خواست و اراده نبوى باشد: «من يطع الرسول فقد اطاع الله ومن تولى فما ارسلناك عليهم حفيظا»
ج - شناسايى سيره وحدت‌
سيره پيامبر(ص) در ايجاد امت واحد، مى‌تواند مبين و مفسر اصول و معيارهايى براى وضعيت كنونى جهان اسلام باشد. بدين‌ترتيب، مسأله وحدت اسلامى نه تنها در مجموعه مباحث سيره نبوى يا سيره سياسى، بلكه به‌عنوان موضوعى كه اكنون مورد ابتلاى جوامع اسلامى است، مورد توجه قرار مى‌گيرد. ازاين‌رو، با نظرى به تاريخ اسلام و پيامبر اكرم(ص)، استخراج و استنباط دستورالعمل‌هاى لازم براى به‌كارگيرى در زمان معاصر ممكن خواهد شد: «يا ايها النبى انا ارسلناك شاهدا و مبشرا و نذيرا»
* وحدت امت اسلامى‌
سيره پيامبر اكرم(ص) در ايجاد وحدت امت، از زواياى گوناگونى قابل بررسى است. اين عنوان راهى براى دست‌يابى به آن ابعاد خواهد بود. وحدت امت اسلامى به‌معناى تحقق وحدت اسلامى در مجموعه كلى امت اسلام و به‌صورت كلان، در سرتاسر جهان است، به گونه‌اى كه در نهايت، نويد تشكل امت واحد اسلامى به گوش رسد: «و ان هذه امتكم امة واحدة و انا ربكم فاتقون»
با دقت روشن مى‌شود كه وحدت امت اسلامى قابل تجزيه و تحليل به مفاهيم ديگرى نيز هست: اولا، تحقق وحدت امت، نشان از يك آرمان واحد و مطلوب دينى دارد؛ يعنى «امت واحد اسلامى». ثانيا، وحدت امت اسلامى، هدف و آرمانى نهايى براى وضعيت موجود و كنونى مسلمانان است. قطعا تحقق وحدت امت بدون نظر به شرايط كنونى ملت‌هاى مسلمان ممكن نيست؛ زيرا امت اسلامى، همان مجموعه جوامع اسلامى باحفظ خصوصيت ويژه وحدت اسلامى مى‌باشد. ثالثا، از مفهوم «وحدت امت اسلامى» مى‌توان مفهوم ديگرى نيز اخذ كرد و آن واژه «وحدت اسلامى» است. چنان‌كه وحدت امت را به‌عنوان حلقه وصل و محور زيربنايى امت واحده جهانى (در قلمرو حكومت الهى جهانى) در نظر آوريم، محتاج راه‌حل‌ها و راه‌بردهايى براى تغيير وضعيت موجود به سمت كمال مطلوب (وحدت امت) هستيم و اين جز همان «وحدت اسلامى» نخواهد بود.
* امت واحد اسلامى‌
مفهوم «امت واحده اسلامى» مجموعه متشكل از جوامع اسلامى در سطح جهانى مي‌باشد كه داراى ويژگى عينيت‌يابى وحدت امم مسلمان است. در اين‌صورت، امت واحده، جريان و تحقق نظام‌مند وحدت امت اسلامى در جوامع جهانى خواهد بود. امت واحده اسلامى، تسرى همان هويت حقيقى جامعه اسلامى در شعاع گسترده و جهان‌شمول است؛ يعنى، تحقق و وجود نظام ولايت اجتماعى الهى در سطح جهانى با حفظ ويژگى‌ها و ساز و كارهاى خاص خودش: «ان هذه امتكم امة واحدة وانا ربكم فاعبدون»
همان‌گونه كه گفته شد و اين كريمه نيز به‌خوبى نشان مى‌دهد، تعبير «امة واحده» حكايت از آن دارد كه جامعه اسلامى (و جوامع) در مسير تحقق وحدت، بايد به جايى برسد كه يك امت واحد اسلامى تشكيل دهد و اصولا اين آرمان بلند در متن هدف خلقت انسان نهادينه شده است: «ولو شاء ربك لجعل الناس امة واحدة ولا يزالون مختلفين الا من رحم ربك ولذلك خلقهم‌»
امام خمينى(ره) مى‌فرموند: «اسلام آمده است تا تمام ملل دنيا را، از عرب و عجم و ترك و فارس، با هم متحد كند و يك امت بزرگ به نام امت اسلام در دنيا برقرار كند.»
در روايتى، ابوبصير از امام صادق(ع) درباره آيه «ان هذه امتكم امة واحدة» سؤال مى‌كند: من امته؟ آن‌حضرت پاسخ مى‌فرمايد: «امت وى مؤمنان هستند كه آنچه از سوى پروردگار خويش آورده، به جان مى‌پذيرند و همراه دو امانت گران‌مايه او (ثقلين) كه به دستور خدا بايد همراه آن‌ها پيش بروند، ره مى‌پويند.»
* وحدت اسلامى‌
وحدت اسلامى نيز به‌كارگيرى ابزار تحقق امت واحد به‌عنوان يك آرمان نهايى، در سطح جوامع اسلامى و جهان اسلام خواهد بود: «واعتصموا بالله هو موليكم فنعم المولى ونعم النصير»
بنابراين، بار مفهومى وحدت اسلامى، شامل تمامى تصميمات، سياست‌گذارى‌ها و تدابيرى مى‌شود كه پيامد آن‌ها سبب تحقق وحدت امت اسلامى و در راستاى تبديل جوامع اسلامى به امت واحد الهى است. ازاين‌رو، خداوند مي‌فرمايد: «واعتصموا بحبل الله جميعا ولا تفرقوا...»
در تعريف «جامعه اسلامى»، به وضعيت موجود و شرايط اجتماعى خاص زمانى و مكانى نظر بود. «امت واحده» بر وضعيت مطلوب، آرمان‌خواهى و مطلوبيت‌طلبى تأكيد داشت و بالاخره، «وحدت اسلامى» نوعى ابزار و عامل تغيير وضعيت موجود به سمت وضعيت مطلوب تلقى گرديد؛ يعنى، محور قرارگرفتن و به‌كاربستن راه‌حل‌ها و چاره‌جويى‌ها. هم‌چنين تفرقه و اختلاف در دين را با اقامه دين حق و آيين توحيدى منافى دانسته و مى‌فرمايد: «شرع لكم من الدين ما وصى به نوحا والذى اوحينا اليك وما وصينا به ابراهيم وموسى وعيسى ان اقيموا الدين ولا تفرقوا فيه»
هم‌چنين با مذمت از تفرقه و اختلاف بين مسلمانان (عدم به‌كارگيرى وحدت اسلامى)، آن‌را مانند ملل پيشين قلمداد نموده كه پس از هدايت الهى، باز به سمت اختلاف تمايل يافتند و سزاوار عذاب عظيم شدند: «ولا تكونوا كالذين تفرقوا واختلفوا من بعد ما جائتهم البينات واولئك لهم عذاب عظيم»
بررسى نقش پيامبر اكرم(ص) درمسير پايه‌گذارى امت واحد نيز نمى‌تواند بدون كاوش كامل باشد. قطعا بالندگى جامعه اسلامى و هدايت آن به‌سوى امت واحد الهى، بستگى به تدبيرى نظام‌يافته در سه ساختار سياسى، فرهنگى و ارزشى جامعه دارد.ازاين‌رو، با بررسى و تحليل كيفيت عملكرد پيامبر عزيز(ص)، مى توان گام مهمى در نماياندن سيره سياسى آن‌حضرت درباره مسأله «وحدت دينى» برداشت. نبايد نقش پيامبر اكرم(ص) را منحصر در يك فضاى خاص زمانى دانست: «يا ايها الناس انى رسول الله اليكم جميعا» البته اين مسأله عاملى براى الگوگيرى مسلمانان در تمام دوره‌هاى بشرى نيز مى‌باشد كه: «وما ارسلناك الا كافة للناس بشيرا ونذيرا»
بدين‌ترتيب، دعوت پيامبر اسلام(ص) دعوتى عمومى و جهانى است كه تقيد به زمان خاص و يا مكان ويژه‌اى ندارد: «ان هو الا ذكر للعالمين»
بنابراين، راه‌كارهاى انتخابى آن‌حضرت بايد به‌عنوان يك «نماد الوهى» مورد توجه قرار گيرد.
* نقش‌ها و كاركردها
راه‌كارهاى دعوت سياسى پيامبر اكرم(ص) در جامعه اسلامى زمان خود را مى‌توان از بارزترين نقش‌هاى آن‌حضرت براى ايجاد وحدت امت دانست كه به‌معناى ايجاد تحرك و دگرگونى در جامعه آن زمان به سمت ايجاد وحدت امت (به‌عنوان يك آرمان مشترك) است. تمام مسائلى كه در اين بخش مورد ملاحظه قرار مى‌گيرند، به‌نوعى از موضع‌گيرى‌ها و كاركردهاى سياسى پيامبر اكرم(ص) باءهدف پالايش و آماده‌سازى وضعيت بالفعل و شرايط خاص جامعه اسلامى شمرده مى‌شوند. پيش از اين نيز يادآور شديم كه اين نوع تلاش‌ها شامل سياست‌هايى است كه پيامبر اكرم(ص) در بستر جامعه آن زمان (پيش يا پس از هجرت) به جهت دست‌يابى به امت واحد اتخاذ كرده‌اند؛ تدابيرى كه نزد قرآن مجيد در راستاى اهداف بزرگ انبيا تلقى مى‌شوند؛ چه اين‌كه فرمود: «كان الناس امة واحدة فبعث الله النبيين مبشرين ومنذرين وانزل معهم الكتاب بالحق ليحكم بين الناس فيمااختلفوا فيه» * راه‌بردهاو الگوهاى سياسى‌
جلوگيرى از تشتت و پراكندگى جامعه آن روز و در مقابل، ايجاد نوعى وحدت سياسى، راهى براى تحقق «جامعه اسلامى» است تا پيامبر اكرم(ص) از طريق آن، امكان اعتلاى نداى «وحدت امت اسلام» را به‌دست آورد. در واقع، اين سياست‌گذارى را بايد اولين قدم در مسير تحقق امت واحد دانست. بدون پياده كردن الگوى امت در سطح يك جامعه خاص، نه داعيه وحدت‌بخش امم قابل پذيرش است، نه چنين چيزى امكان عينى و عملى مى‌يابد.
* مثال‌هاى عينى وتطبيقى‌
وضعيت سياسى عربستان پيش از اسلام نشان مى‌دهد كه هيچ‌گونه حاكميت سياسى واحد و منسجمى بر آن حكم‌فرما نبوده و تنها قبايل متعدد با حالت ملوك‌الطوايفى، به‌صورتى مجزاى از يكديگر وجود داشته‌اند. پيامبر اكرم(ص) در نخستين حركت‌ها، دست به يك انقلاب سياسى براى مبارزه با وضعيت جامعه متفرق آن زمان و ايجاد يك وحدت سياسى زدند. اين هم قابل تطبيق با زمان ما هست. مبارزه و جنبش سياسى پيامبر(ص) به‌دليل جلوگيرى از گسستگى سياسى حاكم بر زندگى اعراب جاهلى و تلاش براى ايجاد پيوند سياسى جديد، شاهدى گويا بر راه‌كار وحدت دينى است. جامعه جاهلى به‌دليل فقدان هرگونه قوانين حكومتى و ضوابط سياسى، دچار آشفتگى و ويرانگرى شده و وجود آزادى‌هاى مفرط و نيز سنت‌هاى نارواى اجدادى سرآمدى براى تشديد آن بوده است. از زبان جعفربن ابى‌طالب (در برابر پادشاه حبشه)، وضعيت سياسى جامعه آن زمان و اهميت دعوت و مبارزه سياسى آن‌حضرت، به‌خوبى قابل فهم است: «پادشاها، ما مردمى بوديم كه در دوران جاهليت، بت‌ها را پرستش مى‌كرديم، مردار مى‌خورديم، كارهاى زشت انجام مى‌داديم، قطع رحم مى‌كرديم، با همسايگان و هم‌پيمانان خود بدرفتارى داشتيم، نيرومند ما ناتوان ما را مى‌خورد، وضع ما همين بود تا خدا پيامبرى از خودمان كه راستى، امانت و پاكدامنى او را مى‌شناسيم به‌سوى ما فرستاد. او ما را به‌سوى خدا دعوت كرد تا او را به يگانگى بشناسيم و پرستش كنيم.»
* تشكيل نظام حكومتى‌
تلاش سياسى پيامبر اكرم(ص) تنها در يك مبارزه منفى براى جلوگيرى از تفرق سياسى حاكم منحصر نمى‌گردد، بلكه تثبيت شرايط اجتماعى و وحدت‌بخشى به آن به‌صورت نظام‌مند و البته در چارچوب يك نظام حكومتى را نيز به‌دنبال دارد. پى‌ريزى يك نظام واحد سياسى، مهم‌ترين عامل در ايجاد وحدت اسلامى خواهد بود. علاوه بر اين، زمينه‌اى براى تشكيل امت واحد است؛ زيرا بدون داشتن حكومت دينى و هدايت سياسى جامعه توسط رهبرى واحد، جامعه اسلامى (اصولا) وجود ندارد و بدون آن نيز، سخن از جوامع مسلمان در سرتاسر عالم و زمينه‌سازى فكرى و عينى وحدت امت اسلام‌ بى‌معناست: «ونريد ان نمن على الذين استضعفوا فى الارض ونجعلهم ائمة ونجعلهم الوارثين» دوران ده ساله حضور پيامبر اكرم(ص) در مدينه يعنى مجموعه تلاش‌هاى سال‌هاى پس از هجرت را مى‌توان به‌عنوان شاهدى بر اين مسأله عنوان كرد.
* مثال تطبيقى درتشكيل نظام اسلامى‌
پيامبر اسلام(ص) بارها و به زبان‌هاى گوناگون مى‌فرمودند: «الجماعة رحمة والفرقة عذاب» بايد مردم از بربريت (صحرانشينى) دست بردارند و به‌سوى اجتماع و سواد اعظم روى آورند. ديرنشينى و رهبانيت در اسلام نيست و دست خدا همراه با جماعت است. از سوى ديگر، سعى پيامبر(ص) در حذف‌ انگيزه‌هاى عشيره‌اى و نيز جايگزينى علايق و تمايلات اصيل و مذهبى، راهى براى تشكيل يك نظم واحد سياسى با حاكميت قانون الهى است: «انما وليكم الله ورسوله والذين امنوا» پيامبر اكرم(ص) پس از آغاز مبارزه سياسى در محيط متشنج و ناهمگون مردم جاهلى، به‌دنبال ايجاد يك محور واحد و كوشش براى جلب‌ انگيزه‌هاى اجتماعى مردم آن روزگار بود: «ان الحكم الا لله يقص الحق وهو خير الفاصلين» آن روز كه شش تن پيامبر(ص) را در نزديكى عقبه ديدند و سخنان او را شنيدند، گفتند: اميد است خدا تو را وسيله‌ى سازد تا مردم ما را با هم آشتى دهى و متحد سازى. بدين‌ترتيب، خط‌مشى سياسى پيامبر اكرم(ص) نه تنها وحدت‌بخشى به يك جمعيت در محيط مساعد يثرب آن زمان بود، بلكه در سراسر سرزمين عربستان گسترش يافت و سپس تلاش در جهت دعوت توحيدى - سياسى ساير ملت‌ها براى الحاق به جامعه اسلامى و در نهايت، تشكيل يك امت جهانى واحد بود؛ زيرا «ان الدين عندالله الاسلام»
* سال‌هاى آخرحيات پيامبر
با نزديك شدن به سال‌هاى آخر حيات پيامبر اكرم(ص) سيطره رسمى و فراگير اسلام در عربستان آن زمان به اوج اقتدار و انسجام ملى خود مى‌رسيد. برخى از خط‌مشى‌ها و سياست‌هاى اصولى پيامبر اكرم(ص) كه در طول اين ايام با انگيزه حاكميت اسلام در عربستان صورت‌گرفته، عبارت است از: براندازى قدرت جمعى مشركان و دشمنان ستيزه‌جوى اسلام و مسلمانان: «لتجدن اشد الناس عداوة للذين آمنوا اليهود والذين اشركوا» اعلان برائت از مشركان و ايجاد محدوديت براى آن‌ها و نيز فرمان تطهير قاطع جامعه اسلامى از شرك و بت‌پرستى: «برائة من الله ورسوله الى الذين عاهدتم من المشركين» و نيز فرمود: «واذان من الله ورسوله الى الناس يوم الحج الاكبر ان الله برى من المشركين ورسوله» دستور ويران‌سازى مسجد ضرار براى حفظ وحدت سياسى جامعه و جلوگيرى از تفرقه و تشتت سياسى كه در پى آن، موجوديت نيروهاى نفاق نيز دچار يك بحران اساسى و جدى شد. قرآن كريم به زيبايى تمام فرمود: «والذين اتخذوا مسجدا ضرارا وكفرا وتفريقا بين المؤمنين وارصادا لمن حارب الله ورسوله من قبل»
ازجمله ابعاد خارجى آن - يعنى، گسترش اسلام، رونق همبستگى سياسى، دينى و قلمرو بيرونى - مى‌توان به ارسال نامه‌هاى رسول‌الله(ص) به ملوك و سلاطين آن زمان اشاره كرد: «قل يا اهل الكتاب تعالوا الى كلمة سواء بيننا وبينكم الا نعبد الا الله ولا نشرك به شيئا ولا يتخذ بعضنا بعضا اربابا من دون الله» دعوت از رؤساى دولت‌هاى مجاور و ديگران كه از اواخر سال ششم هجرى به‌صورت يك دعوت عمومى و جهانى آغاز گرديد، در راستاى تثبيت وحدت جهان اسلام بود.اين رسالت پيامبر اسلام(ص) و دين حق او بود: «هوالذى ارسل رسوله بالهدى ودين الحق ليظهره على الدين كله ولوكره المشركون» در بين اين نامه‌ها، مكتوبى كه پيامبر اسلام(ص) به مقوقس، حاكم مسيحى مصر (اسكندريه) و نيز نامه‌اى كه به قيصر، پادشاه روم، فرستاد قابل توجه است؛ زيرا در آن‌ها به وحدت مسيحيان با مسلمانان (در امر توحيد) اشاره شده بود.
* تدابير دفاعى و جهادى پيامبر
سياست‌هاى دفاعى و جهادى پيامبر اكرم(ص) براى حفظ و دفاع از وحدت سياسى حاكم بر جامعه اسلامى و هم‌چنين تحكيم پايه‌هاى آن، ازجمله امورى است كه راه را براى تحقق زمينه‌هاى وحدت امت اسلامى در بستر درونى عربستان و نيز مسلمانان مناطق دوردست فراهم مى‌كرد: «واعدولهم ماستطعتم من قوة ومن رباط الخيل ترهبون به عدوالله وعدوكم وآخرين من دونهم لاتعلمونهم الله يعلمهم»
موضع‌گيرى‌هاى تهاجمى پيامبر(ص) در درگيرى با كاروان‌هاى اقتصادى كفار قريش، كه يكى از آن‌ها منتهى به جنگ بدر گرديد، علاوه بر اين‌كه با هدف ضربه اقتصادى به مشركان و بازپس‌گيرى اموال مهاجران پى‌ريزى مى شد، در نوع خود، حركتى سياسى براى نگه‌دارى، تداوم و توسعه وحدت سياسى جامعه اسلامى نيز بود: «يا ايها النبى حرض المؤمنين على القتال» البته هدف نهايى از قتال (جهاد) را نيز جهانى شدن دين خدايى برمى‌شمرد: «وقاتلوهم حتى لاتكون فتنة ويكون الدين كله لله» شبيه آنچه در جنگ احد براى مقابله با حملات مشركان و يا در غزوه خندق (احزاب) در برابر عده‌اى از يهوديان بنى نضير و يا حتى پس از فتح مكه در جريان حادثه حنين اتخاذ نمود، اشاره كرد. دستور ويژه قرآن پس از واقعه احد مبنى بر عدم توبيخ برخى از مسلمانان براى ايجاد زمينه تحكيم و پيوند قلوب و پايه‌هاى اعتقادى و دينى، شاهد ديگرى بر اين مدعا است.
* نتيجه‌گيرى
پيامبر اكرم(ص) با به‌كارگيرى چنين سياست، نه تنها به ترتيب، دورنماى امت اسلامى آرمانى خود را تبيين مى‌نمود، بلكه طريقى براى ايجاد وحدت دينى در جامعه اعراب آن زمان نيز به‌حساب مى‌آمد. سياست ترتيب در زمينه تبيين اعتقادات و نيز احكام و فروع دينى رعايت مى‌شد به‌گونه‌اى كه در دوران ده ساله مكه، اصول كلى جهان‌بينى مانند توحيد، نبوت و معاد و سپس در مدينه، آيات احكام نازل گرديد. قرآن كريم مى‌فرمايد: «وقرآنا فرقناه لتقراه على الناس على مكث ونزلناه تنزيلا»
رعايت مبناى ترتيب نه فقط در القا و انتقال محتواى دعوت، بلكه شامل روش‌ها و كيفيت دعوت پيامبر اكرم(ص) نيز مى‌شد. اين مسأله ما را به نكته ديگرى درباره مشى سياسى پيامبر(ص) در نحوه اعلان رسالت الهى خود نيز رهنمون مى‌سازد كه به‌دليل تناسب با بحث ترتيب، در اين قسمت ذكر گرديده است: مرحله اول، دعوت سرى پيامبر اكرم(ص) است كه قريب سه سال به طول انجاميد. مرحله دوم، شامل دعوت عشيره و خاندان نزديك بود. مرحله سوم، دعوت عمومى و همگانى از اعراب مكه تا سايران را در بر مى‌گيرد. مرحله چهارم، دعوت نهايى جامعه بشريت با ارسال نامه به سران كشورهاى غير عرب است. با نگاهى گذرا، ولى تحليلى، درمى يابيم كه اين‌گونه دعوت، نشان از نوعى مشى سياسى ويژه در ايجاد توسعه وحدت سياسى و فرهنگى دارد. پيامبر اكرم(ص) از اين طريق، اولا، آمادگى فكرى هدايت‌شده‌اى را در افرادى كه دعوت او را پذيرا شدند، ايجاد كرد. ثانيا، مركزيت سياسى واحدى را پايه نهاد كه در مواقع ضرورى به حمايت ازآن‌حضرت درجهت تحقق آرمان‌هاى الهى‌اش بپردازد به‌خصوص كه پيوند نسبى با قريش نيز اقتضاى اين موضوع را داشت. در مرحله اول، با پذيرش و تولى افرادى معدود، نوعى وحدت در تعلقات و تمايلات نفسانى و نيز بينش و نگرش‌هاى مشترك به‌وجود آورد. سپس اين وحدت آغازين در چارچوب نظام قبيله‌اى مستحكم شد و شاكله مركزيت اوليه وحدت سياسى و فرهنگى پى‌ريزى شد، پس از آن، هدف اصلى، عموميت دادن و تسرى شعاع پوششى اين هسته مركزى در سطح جامعه‌اى بزرگ‌تر بود و در نهايت، جهانى نمودن سيطره چنين وحدت سياسى و فرهنگى. بنابراين، بايد گفت هدف نهايى تدابير حكيمانه و الهى پيامبر بزرگ اسلام(ص)، ايجاد وحدت سياسى، فرهنگى و سپس، تشكيل حكومت اسلامى و به‌دنبال آن، ايجاد حكومت جهانى اسلام بوده است.
* هجرت به جهان ابديت‌
سرانجام پيامبر اكرم(ص) پس از آن‌كه 63 سال در راه خدا تلاش كرد و 23 سال از آن‌را به‌عنوان پيامبر اسلام(ص) (13 سال در مكه و 10 سال در مدينه) در نشر رسالت جهانى خويش به‌سر آورده بود. در 28 ماه صفر، سال 11 هجرى به ملكوت اعلى پيوست و خورشيد روشن هدايت و مشعل نورانى درياى حكمت بشر خاموش گشت. رحلت پيامبر اكرم(ص) مصادف با 633 ميلادى، ظهر روز دوشنبه بود. پس از رحلت پيامبر(ص)، على(ع) او را غسل داد و با سه جامه، بدن مباركش را كفن پوشانيد و بر پيكر پاك حضرت نماز گزارد و آنگاه وى را در همان حجره خود در خانه‌اش در شهر مدينه با كمك عباس‌بن عبدالمطلب و پسرش فضل و اسامة‌‌بن زيد و اوس‌بن خولى انصارى به خاك سپردند. منبع:تسنيم


| شناسه مطلب: 71808




وحدت اسلامي



نظرات کاربران