کارشکنی یهود در مصاف با حکومت نبوی پیش از بعثت

به گزارش خبرنگار اعزامي پايگاه اطلاع رساني حج از كربلاي معلا، حجت الاسلام والمسلمين اويسي، امروز در جمع زائران حرم مطهر امام حسين(ع) به ريشه يابي بعثت رسول اكرم(ص) پرداخت و با اشاره به بشارت ظهور پيامبر آخرالزمان در تورات و انجيل، از كارشكني يهود در مصاف با حكومت نبوي سخن گفت.
وي در ادامه مباحث شب گذشته خود با بيان اينكه در تورات و انجيل تحريف نشده، نام و مشخصات كامل رسول اكرم(ص) نوشته شده بود، افزود: نام پيامبر نه تنها براي يهود و نصاري آشنا بود بلكه آنها همانطور كه بچه هاي خود را مي شناختند، پيامبر گرامي اسلام(ص) را نيز به طور كامل مي شناختند.
حجت الاسلام والمسلمين اويسي در ادامه يهود و نصاري را به دو گروه منتظران ظهور پيامبر و گروهي كه تلاش مي كردند پيامبر متولد نشود تقسيم كرد و اظهار داشت: گروه دوم كه مي دانستند ديگر پيامبري از نسل بني اسرائيل نخواهد بود، تمام تلاش خود را براي ترور اجداد آن حضرت به كار بردند.
وي مرگ مشكوك هاشم بن عبد مناف جد دوم رسول اكرم(ص) را در اين زمينه ارزيابي كرد و افزود: آگاهي يهود از ظهور آخرين پيامبر الهي، عده اي از آنان را به حجاز كشانده بود و عالمان آنها را نيز به جست و جوي علائم ظهور او وامي داشت؛ بنابراين آنان توانستند حتي قبل از قريش از تولد وي با خبر شوند.
خطيب بعثه رهبري در كربلا گفت: شبي كه پيامبر متولد شد، يكي از علماي اهل كتاب به سوي قريش آمد و پرسيد كه آيا امشب در ميان شما فرزندي متولد شده است كه نامش احمد باشد و علامتي به رنگ خزي مايل به سياهي بر دست او باشد، و وقتي نوزاد را ديد گفت كه پيغمبري، تا قيامت از بني اسرائيل برطرف شد.
وي با اشاره به دشمني آشكار يهوديان با پيامبري كه هنوز نوزاد بود، ادامه داد: آنان در پي فرصتي بودند كه به پيامبر آسيبي برسانند، لذا اين حقيقت، عبدالمطلب را نيز نگران كرده بود؛ به گونه اي كه در سراسر مكه معروف بود كه عبدالمطلب و عموهاي اين نوزاد به شدت از او در برابر خطر يهود محافظت مي كنند.
حجت الاسلام والمسلمين اويسي خاطرنشان كرد: عبدالمطلب كه خطر را متوجه شده بود، تصميم گرفت پيامبر را از مكه دور كند، از اين رو حليمه سعديه را به عنوان دايه براي ايشان انتخاب كرد و آقا رسول اكرم(ص) هفت سال از دوران كودكي خود را به دور از مكه بودند.
وي گفت: اين مسئله در سخن بُحَيْرا نيز جلب توجه مي كند. وي بعد از آن كه پيامبر را ديد و با او سخن گفت، به ابوطالب توصيه كرد كه محمد(ص) را از چشم يهود پنهان سازد كه اگر آنان بفهمند، او را مي كشند.